Dictiornary-Farsi | دزدی ادبی کردن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (38 milliseconds)

English	Persian
pirate	دزدی ادبی کردن
pirated	دزدی ادبی کردن
pirates	دزدی ادبی کردن
pirating	دزدی ادبی کردن


Other Matches

cribs	دزدی ادبی
cribbing	دزدی ادبی
cribbed	دزدی ادبی
plagiarism	دزدی ادبی
plagiary	دزدی ادبی
piracy	دزدی ادبی
crib	دزدی ادبی
robber	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
raider	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
bandit	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
brigand	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
preyer	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
heister [American E]	دزدی که با زور و خشونت [با اسلحه یا تهدید اسلحه] دزدی میکند
to misbehave oneself	بی ادبی کردن
misbehaved	بی ادبی کردن
misbehaves	بی ادبی کردن
misbehaving	بی ادبی کردن
misbehave	بی ادبی کردن
criticizes	نقد ادبی کردن
criticises	نقد ادبی کردن
criticising	نقد ادبی کردن
criticizing	نقد ادبی کردن
criticized	نقد ادبی کردن
criticize	نقد ادبی کردن
criticised	نقد ادبی کردن
thieve	دزدی کردن
commit theft	دزدی کردن
heist	دزدی کردن
heists	دزدی کردن
burgle	شب دزدی کردن
burgles	شب دزدی کردن
burgled	شب دزدی کردن
burgling	شب دزدی کردن
anthologize	گلچین ادبی جمع کردن
snitching	دله دزدی کردن
pirates	دزدی دریایی کردن
kidnap	بچه دزدی کردن
kidnap	ادم دزدی کردن
kidnapped	بچه دزدی کردن
kidnapped	ادم دزدی کردن
kidnaps	ادم دزدی کردن
pirating	دزدی دریایی کردن
snitches	دله دزدی کردن
snitched	دله دزدی کردن
snitch	دله دزدی کردن
pilfering	دله دزدی کردن
pilfers	دله دزدی کردن
pilfered	دله دزدی کردن
kidnaps	بچه دزدی کردن
pirated	دزدی دریایی کردن
pirate	دزدی دریایی کردن
pilfer	دله دزدی کردن
plagiarizing	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarist	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
classicize	ازسبک ادبی باستانی پیروی کردن
plagiarising	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
maraud	دله دزدی یاتلاش کردن
theft and pilferage	دزدی و دله دزدی
to break into something	از محفظه ای [با زور وارد شدن و] دزدی کردن
picaroon	دزدی کردن قلاشی کردن
impoliteness	بی ادبی
lowliness	بی ادبی
belletristic	ادبی
churlishness	بی ادبی
clownishness	بی ادبی
misbehaciour	بی ادبی
indecorousness	بی ادبی
literay	ادبی
inurbanity	بی ادبی
irreverence	بی ادبی
discourtesy	بی ادبی
literary	ادبی
pirating	دزد ادبی
reviewers	منقد ادبی
pirated	دزد ادبی
pirate	دزد ادبی
analecta	گلچین ادبی
analects	گلچین ادبی
apologias	پوزش ادبی
literary property	حق مالکیت ادبی
pirates	دزد ادبی
plagiarizer	دزد ادبی
analecta	قطعات ادبی
reviewer	منقد ادبی
literarily	بطور ادبی
literal interpretation	تفسیر ادبی
apologia	پوزش ادبی
garlands	گلچین ادبی
florilegium	گلچین ادبی
gobbet	گلچین ادبی
criticism	نقد ادبی
moral theology	لاهوت ادبی
criticisms	نقد ادبی
imagery	تشبیه ادبی
gobbets	گلچین ادبی
anthologies	گلچین ادبی
anthology	گلچین ادبی
plagiarist	سارق ادبی
garland	گلچین ادبی
skits	هجو ادبی
figure of speech	صنایع ادبی
locus	مثال ادبی
miscellanea	جنگ ادبی
skit	هجو ادبی
stylistic	ادبی ادیبانه
stylistic	وابسته به انشای ادبی
bluestocking	دارای ذوق ادبی
architectonics	ساختمان اثر ادبی
bluestockings	دارای ذوق ادبی
didactic	یاد دهنده ادبی
He is courteous ( respectful ).	آدم با ادبی است
chef d'oeuvre	شاهکار ادبی یا هنری
dialogue	مکالمات ادبی و دراماتیک
piece	قطعه ادبی یاموسیقی
pieces	قطعه ادبی یاموسیقی
chef-d'oeuvre	شاهکار ادبی یا هنری
chefs-d'oeuvre	شاهکار ادبی یا هنری
stylist	از نظر سبک ادبی
stylists	از نظر سبک ادبی
textual critic	نقدگر متون ادبی
textual critic	نقد ادبی متون
textual critic	ناقد ادبی منقد
analects	قطعات ادبی منتخبات
dialogues	مکالمات ادبی و دراماتیک
locus classicus	عبارت نمونه ادبی
thievery	دزدی
embezzlement	دزدی
freebooting	دزدی
filching	دزدی
abstractions	دزدی
filch	دزدی
filched	دزدی
filches	دزدی
abstraction	دزدی
spoliation	دزدی
nip	دزدی
nipped	دزدی
nips	دزدی
robberies	دزدی
robbery	دزدی
theft	دزدی
thefts	دزدی
larceny	دزدی
brigandism	دزدی
lifted	دزدی
thieving	دزدی
lift	دزدی
burglary	دزدی
burglaries	دزدی
lifting	دزدی
lifts	دزدی
slang	واژه عامیانه وغیر ادبی
pastiches	تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
morceau	قطعه ادبی یاموسیقی کوتاه
epigone	مقلد اثار ادبی و هنری
pastiche	تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
the desk	کار دفتری یا ادبی یاروحانی
aliterary production	فراورده یا محصول ادبی تالیف
magnum opus	مهمترین اثر ادبی یا هنری
steal	توپ دزدی
shop lifting	دزدی از مغازه ها
kleptomania	دزدی بیمارگون
heists	دزدی سرقت
Shanghai	ادم دزدی
crib	دله دزدی
intercepts	توپ دزدی
cribbing	دله دزدی
cycle stealing	چرخه دزدی
cribs	دله دزدی
intercepted	توپ دزدی
intercept	توپ دزدی
cribbed	دله دزدی
steals	توپ دزدی
intercepting	توپ دزدی
kleptomania	جنون دزدی
larceny petty	دزدی کوچک
pilferage	دله دزدی
picking	دله دزدی
petit larceny	دله دزدی
kidnapping	بچه دزدی
kidnapping	ادم دزدی
piracy	دزدی دریایی
thievishness	خوی دزدی
thievish	خوگرفته به دزدی
heist	دزدی سرقت
theft, pilferage, non delivery	دله دزدی
cabbages	دله دزدی
piracy	دزدی دریائی
aggravated theft	دزدی مشدد
pickery	دله دزدی
kleptomaniac	علاقمند به دزدی
stick up <idiom>	دزدی مسلحانه
kleptomaniacs	علاقمند به دزدی
abaction	گله دزدی
cabbage	دله دزدی