English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (2 milliseconds)
English Persian
I cant reach the shelf . دستم به قفسه نمی رسد
Other Matches
locker قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
lockers قفسه قفل دار قفسه قفل دار مخصوص دانش اموزان و دانشجویان
I did it unwittingly. I lost count. از دستم دررفت
He twisted my arm. دستم را پیچاند
She furtively pressed my hand . یواشکی دستم را فشارداد
She pressed my hand . دستم را فشار داد
I am busy . my hands are tied. دستم بند است
My nose (hand)is bleeding. دماغم ( دستم ) خون می آید
The hot fat scalded my hand . روغن داغ دستم را سوزاند
My hand is bruised. دستم ضرب دیده است
I have no access to anywhere . دستم از همه جا کوتاه است
I know Tehran like the back of my hand . تهران رامثل کف دستم می شناسم
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
I am tied up ( busy) at the moment. الان دستم بند است
I have just received your letter. کاغذت تازه به دستم رسیده است
The ring is too small for my finger. انگشتر به انگشتم ( دستم ) نمی رود
What's the damage? چقدر خرج روی دستم می افتد؟
i will do my possible هر چه از دستم براید کوتاهی نخواهم کرد
If I lay my hands on him. اگر دستم به اوبرسد می دانم چکار کنم
I have a free hand in this matter. دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
have one's hand full کار مهمتر داشتن [دستم یا دستش بند است]
i lost my a دار و ندار خود را گم کردم همه چیز از دستم رفت
cupboard قفسه
armarium قفسه
wardrobe قفسه
wardrobes قفسه
cupboards قفسه
etagere قفسه
encasement قفسه
shelving rack قفسه
bays قفسه
baying قفسه
bayed قفسه
bay قفسه
cage قفسه
cages قفسه
press قفسه
wracked قفسه
racks قفسه
racked قفسه
rack قفسه
shelf قفسه
presses قفسه
wracks قفسه
cabinets قفسه
cabinet قفسه
meat safe قفسه توری
wall mounting cabinet قفسه دیواری
thoracic cage قفسه صدری
pigeonhole خانه قفسه
thoracic cage قفسه سینه
switch gear cabinet قفسه کلیدها
shelver در قفسه گذار
spice rack قفسه ادویه
thoracopods قفسه محافظ
kist قفسه سینه
rib-cages قفسه سینه
thoraxes قفسه سینه
shelved در قفسه گذاردن
shelve در قفسه گذاردن
cabinet-makers قفسه ساز
cabinet-maker قفسه ساز
cabinet maker قفسه ساز
thorax قفسه سینه
rib-cages قفسه صدری
rib-cage قفسه صدری
rib-cage قفسه سینه
rib cage قفسه صدری
chest قفسه سینه
chests قفسه سینه
rib cage قفسه سینه
thoraces قفسه سینه
cabin scooter قفسه متحرک
cabinet clamp گیره قفسه
hot cabinet قفسه گرما
gasoem قفسه سینه
bookcases قفسه کتاب
bookshelf قفسه کتاب
bookshelves قفسه کتاب
desktop قفسه فایلها
cabinetmaker قفسه ساز
credenza قفسه یا جا کتابی
bookcase قفسه کتاب
stack قفسه کتابخانه
stacks قفسه کتابخانه
squirrel cage قفسه محافظ
stacked قفسه کتابخانه
cabinetwork قفسه سازی
wracks قفسه مهمات و وسایل
shelve قفسه دار کردن
rack قفسه مهمات و وسایل
shelved قفسه دار کردن
racked قفسه مهمات و وسایل
racks قفسه مهمات و وسایل
tallboy قفسه پایه دار
wracked قفسه مهمات و وسایل
side board میز قفسه دار
buffets قفسه جای فرف
buffeting قفسه جای فرف
buffeted قفسه جای فرف
buffet قفسه جای فرف
chiffonier قفسه کوچک کشودار
show case قفسه جلو مغازه
thoracic وابسته به قفسه سینه
first aid cabinet قفسه کمکهای اولیه
drop type switchboard قفسه کلیدهای نوع سقوطی
I cannot reach the shelf. قدم به قفسه نمی رسد
ready rack قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
presternum قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
meat safe قفسه گوشت که باتورسیمی درست می کنند
telephone switchboard قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
Where are the luggage lockers? قفسه های ویژه بار کجاست؟
credence [قفسه یا میز در حرم مقدس کلیسا]
Put the books back on the shelf. کتابها را بگذار توی قفسه سر جایش
Where are the luggage lockers? قفسه های ویژه اسباب و اثاثیه کجاست؟
what not قفسه گنجه طاقچه دار کتاب دان جا کتابی
ark [نوعی قفسه برای آویزان کردن پوشاک کشیشان در کلیسا]
airing cupboard قفسه یا کمدی که لباسهای شسته شده را برای خشک شدن در آن قرار میدهند
catalogue library محل نگهداری کاتالوگها قفسه کاتالوگها
bin storage انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com