Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
weapon platoon	دسته ادوات
Other Matches
instrument	ادوات
gear	ادوات
geared	ادوات
fixture	ادوات
gears	ادوات
weapon troops	یکانها ادوات
agricultural implements	ادوات فلاحتی
weapon troops	قسمتهای ادوات
instruments of percussion	ادوات ضربی
hollow ware	ادوات فلزی
privative particles	ادوات سلب
privative particles	ادوات نفی
lighting equipments	الات و ادوات روشنایی
debug aids	ادوات اشکال زدایی
debugging aids	ادوات اشکال زدایی
programming aids	ادوات برنامه نویسی
interrogative	ادوات استفهام پرسشی
pulsatile instruments	ادوات ضربی یا زدنی
stringed instruments	سیمدار ادوات الضرب
interrogatives	ادوات استفهام پرسشی
brass bands	ادوات انها از برنج باشد
brass band	ادوات انها از برنج باشد
tumbrel or bril	ارابه دو چرخه برای بردن مهمات و ادوات
phonoscope	التی که بدان سیمهای ادوات موسیقی ازموده میشوند
paleolithic age	روزگاری که مردم ازسنگهای تراشیده ادوات وافزار میساختند
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay	دسته گل یایک دسته علف
armor protection	حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
classify	دسته دسته کردن
assort	دسته دسته کردن
in detail	مفصلا دسته دسته
group	دسته دسته کردن
regiments	دسته دسته کردن
distribute	دسته دسته کردن
shoals of people	دسته دسته مردم
scores of people	دسته دسته مردم
sorted	دسته دسته کردن
sorts	دسته دسته کردن
sort	دسته دسته کردن
assort	دسته دسته شدن
trooped	دسته دسته شدن
trooping	دسته دسته شدن
troop	دسته دسته شدن
they came in bands	دسته دسته امدند
groups	دسته دسته کردن
regiment	دسته دسته کردن
sect	دسته دسته مذهبی
streams of people	دسته دسته مردم
windrow	دسته دسته کردن
sects	دسته دسته مذهبی
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
bundling	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle	متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundles	متمرکز کردن دسته کردن دسته
nosegay	دسته گل
passel	دسته
helm	دسته
fagot	دسته
faggot	دسته
hilts	دسته
helms	دسته
faggots	دسته
hilt	دسته
shook	دسته
trooped	دسته
troop	دسته
stemmed	دسته
groups	دسته
stem	دسته
trooping	دسته
stemming	دسته
stems	دسته
skeins	دسته
bracket	دسته
pitman	دسته
batches	دسته
batch	دسته
skein	دسته
clique	دسته
ears	دسته
boodle	دسته
cluster	دسته
teams	دسته
cheque book	دسته چک
team	دسته
kinds	دسته
kindest	دسته
kind	دسته
ringleader	سر دسته
droves	دسته
drove	دسته
classis	دسته
ringleaders	سر دسته
confraternity	دسته
cluster bomb	دسته
hosts	دسته
hosting	دسته
hosted	دسته
host	دسته
ear	دسته
clusters	دسته
cluster bombs	دسته
bodle	دسته
covey	دسته
bouquets	دسته گل
clumps	دسته
gens	دسته
processions	دسته
clumping	دسته
platoon	دسته
procession	دسته
haft	دسته
platoons	دسته
clumped	دسته
handgrip	دسته
handhold	دسته
clump	دسته
wisp	دسته
wisps	دسته
helve	دسته
congregation	دسته
congregations	دسته
horde	دسته
bouquet	دسته گل
cranks	دسته
cranking	دسته
cranked	دسته
crank	دسته
hordes	دسته
fascicle	دسته
fascicle or cule	دسته
fascicled	دسته دسته
ranges	دسته
ranged	دسته
range	دسته
sections	دسته
section	دسته
fasciculate	دسته دسته
cliques	دسته
brigade	دسته
bundling	دسته
bundles	دسته
sheaf	دسته
bundle	دسته
category	دسته
lever	دسته
levers	دسته
brigades	دسته
lot	دسته
leader	سر دسته
handle	دسته
assortments	دسته
assortment	دسته
corps	دسته
rabble	دسته
groups	دسته دسته
scores	دسته دسته
parcel	دسته
parcels	دسته
bevy	دسته
tress	دسته مو
gang	دسته
classes	دسته
classed	دسته
class	دسته
detachments	دسته
detachment	دسته
party	دسته
classing	دسته
clans	دسته
gangs	دسته
clan	دسته
schools	دسته
school	دسته
tussock	دسته مو
ilk	دسته
A bouquet (bunch)of flowers.	دسته گه
A bunch ( bouquet ) of flowers .	دسته گل
tuft	دسته
group	دسته
bunching	دسته
work team	دسته
tufts	دسته
bunches	دسته
bail arm	دسته
tussocks	دسته مو
skulks	دسته
skulking	دسته
skulked	دسته
skulk	دسته
genus	دسته
nibs	دسته
nib	دسته
lugs	دسته

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com