Dictiornary-Farsi | دسته فرعی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
sugroup	دسته فرعی


Search result with all words

minor league	دسته یا گروه فرعی ورزشی تیمهای کودکان یا تازه کارها
Other Matches

subspecies	قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass	بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass	گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype	بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
mounting	دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay	دسته گل یایک دسته علف
lorgnette	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes	ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
stbtitle	عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
they came in bands	دسته دسته امدند
streams of people	دسته دسته مردم
regiments	دسته دسته کردن
windrow	دسته دسته کردن
trooping	دسته دسته شدن
shoals of people	دسته دسته مردم
sorts	دسته دسته کردن
scores of people	دسته دسته مردم
groups	دسته دسته کردن
sort	دسته دسته کردن
troop	دسته دسته شدن
sects	دسته دسته مذهبی
trooped	دسته دسته شدن
sorted	دسته دسته کردن
regiment	دسته دسته کردن
in detail	مفصلا دسته دسته
distribute	دسته دسته کردن
classify	دسته دسته کردن
assort	دسته دسته کردن
assort	دسته دسته شدن
group	دسته دسته کردن
sect	دسته دسته مذهبی
sublease	اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
coaction	عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups	دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
subalterns	فرعی
adverse reaction	اثر فرعی
sub dam	سد فرعی
adjunct	فرعی
fall-out [side effect]	اثر فرعی
second class	فرعی
petty	فرعی
derivative	فرعی
derivatives	فرعی
secondary effect	اثر فرعی
branch lines	خط فرعی
subaltern	فرعی
adjuncts	فرعی
by-effect	اثر فرعی
byeffect	اثر فرعی
lateral	فرعی
ancillary	فرعی
spillover effect	اثر فرعی
minor	فرعی
accessory	فرعی
branch line	خط فرعی
by	فرعی
tributary	فرعی
tributaries	فرعی
half deck	پل فرعی
inferiors	فرعی
min	فرعی
inferior	فرعی
extrinsic	فرعی
succursal	فرعی
secondary	فرعی
accessorial	فرعی
incidents	فرعی
subsidiaries	فرعی
incident	فرعی
subsidiary	فرعی
side issue	مسئله فرعی
side issue	موضوع فرعی
subcommittees	کمیسیون فرعی
inset	نقشه فرعی
insets	نقشه فرعی
side issues	موضوع فرعی
accessory substances	مواد فرعی
alternate position	موضع فرعی
byname	اسم فرعی
secondary position	موضع فرعی
alternative airfield	فرودگاه فرعی
articulated connecting rod	شاتون فرعی
auxiliary activity	فعالیت فرعی
auxiliary switch	کلید فرعی
avocation	کار فرعی
nervus accessorius	عصب فرعی
accessory nerve	عصب فرعی
episodes	داستان فرعی
side issues	مسئله فرعی
appendage	دستگاه فرعی
appendages	دستگاه فرعی
wayside	ایستگاه فرعی
sideshow	نمایش فرعی
secondary stairs	پلکان فرعی
an off street	کوچه فرعی
affluent	رود فرعی
episode	داستان فرعی
backway	جاده فرعی
extensions	تلفن فرعی
subdivisions	بخش فرعی
sideshows	نمایش فرعی
annex	شعبه فرعی
annexes	شعبه فرعی
annexing	شعبه فرعی
subsidiaries	متمم فرعی
subsidiary	متمم فرعی
side effect	اثر فرعی
subdivision	بخش فرعی
sidetracked	جاده فرعی
sidetrack	جاده فرعی
extraneous	تصادفی فرعی
subcontract	قرارداد فرعی
subcontracted	قرارداد فرعی
subcontracting	قرارداد فرعی
subcontracts	قرارداد فرعی
accessory	لوازم فرعی
accessory	دعوای فرعی
overtone	صدای فرعی
overtones	صدای فرعی
side-effect	اثر فرعی
side-effects	اثر فرعی
bypass	مسیر فرعی
by-products	محصول فرعی
subcommittee	کمیته فرعی
subcommittee	کمیسیون فرعی
by-product	محصول فرعی
bypassed	مسیر فرعی
bypasses	مسیر فرعی
bypassing	مسیر فرعی
corollaries	نتیجه فرعی
corollary	نتیجه فرعی
subsection	قسمت فرعی
subsections	قسمت فرعی
adjunct	صفت فرعی
adjuncts	صفت فرعی
subcommittees	کمیته فرعی
second fiddle	شخص فرعی
sub network	شبکه فرعی
sub sector	بخش فرعی
sub station	پست فرعی
subagency	نمایندگی فرعی
subclass	طبقه فرعی
subclass	شعبه فرعی
subdirectory	فهرست فرعی
subfamily	خانواده فرعی
subfamily	تیره فرعی
subsidiary company	شرکت فرعی
subgenus	جنس فرعی
sub contractor	پیمانکار فرعی
stop street	خیابان فرعی
slave station	ایستگاه فرعی
secondary markets	بازارهای فرعی
secondary port	بندر فرعی
secondary stress	خستگی فرعی
side dish	غذاهای فرعی
side effects	اثرات فرعی
side line occupations	مشاغل فرعی
subsidiary occupations	مشاغل فرعی
side show	نمایش فرعی
side show	موضوع فرعی
sidepiece	چیز فرعی
sideway	فرعی از پهلو
subgenus	تیره فرعی
subharmonic	هماهنگ فرعی
subinterval	فاصله فرعی
annexe	ساختمان فرعی
jamb-shaft	ستون فرعی
lay-shaft	میله فرعی
DIVERSION	راه فرعی
walk-on	بازیگر فرعی
subordinate clauses	جملهوارهی فرعی
subspace	فضای فرعی
submenu	منوی فرعی
suborder	راسته فرعی
substation	ایستگاه فرعی
substrate	شکل فرعی
tine	شاخ فرعی
token money	پول فرعی
underplot	داستان فرعی
byway	راه فرعی
subordinate clause	جملهوارهی فرعی
extension	شماره فرعی
rootlet	ریشه فرعی
bypath	جاده فرعی
by product	محصول فرعی
by product	نتیجه فرعی
by product material	فراورده فرعی
by way	راه فرعی
by work	کار فرعی
byways	راه فرعی
byroad	جاده فرعی
colonnette	ستون فرعی
consequent pole	قطب فرعی
coproduct	محصول فرعی
by product	فراورده فرعی
spur track	جاده فرعی
by path	جاده فرعی