Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English
Persian
writing pad
دسته یاد داشت
Search result with all words
block note paper
دسته کاغذیاد داشت
fasces
[نمادی در روم قدیم یک دسته میله که تبری در میان آن قرار داشت و و پیشاپیش فرمانداران رومی می بردند که نشان قدرت آنها بود.]
Other Matches
minute book
دفتر یاد داشت یاد داشت نامه
mounting
دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay
دسته گل یایک دسته علف
article had two notes
داشت
conservation
داشت
expectantly
با چشم داشت
factum
یاد داشت
he adored that woman
ان زن رابسیاردوست می داشت
he loved her dear
اوبسیاردوست داشت
durst
زهره داشت
note book
دفتریاد داشت
apanage
اختصاص داشت
without letted
باز داشت
when will women have the vote?
خواهند داشت
expectation
چشم داشت
expectations
چشم داشت
talents
درون داشت
talent
درون داشت
talented
درون داشت
dwelt
منزل داشت
lorgnette
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes
ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
to take notes of
یاد داشت برداشتن از
marrige of convenience
پیوند با چشم داشت
to set down
یاد داشت کردن
it had a europeanlook
نمود اروپایی داشت
He looked well groomed . He had a tidy appearance .
سرووضع مرتبی داشت
prospectiveness
چشم داشت به اینده
He was looking for you.
داشت دنبالت می گشت
the dog wasled
سگ بند در گردن داشت
to make a minute of
یاد داشت کردن
to make a note of
یاد داشت کردن
to minute down
یاد داشت کردن
to take down
یاد داشت کردن
i will note it down
یاد داشت میکنم
he complained with reason
داشت که گله میکرد
he kept me waiting
مرامنتظریامعطل نگاه داشت
ephebe
شهری که از 81 تا 02 سال داشت
disposure
نمایش عرضه داشت
annotator
یاد داشت کننده
outlook
منظره چشم داشت
fusileer
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
She was talking to (with ) a friend .
داشت با دوستش صحبت می کرد
The girl was penciling her eyebrows .
دخترک داشت ابروهایش را می کشید
He was running like a madman.
عین دیوانه ها داشت می دوید
Did you get much ( any ) benefit from your holiday ?
تعطیلات برایت فایده ای داشت ؟
All his belongings were stolen .
هرچه داشت بردند (دزدیدند)
durst
جرات داشت جسارت کرد
prospect of success
چشم داشت یا امید کامیابی
that point was of p interest
ان نکته جالبیست ویژهای داشت
he sold the good ones
هرچه خوب داشت فروخت
no song no supper
تانخوانی شام نخواهیم داشت
he would be sure to like it
یقینا انرادوست خواهد داشت
fusilier
سربازی که تفنگ چخماقی داشت
it weighed kilogrammes
بود سه کیلوگرم وزن داشت
There will be a delay of 8 minutes.
8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
he was in purpose to do it
در نظر داشت که ان کار رابکند
His request was in the nature of a command.
خواهش اوحالت حکم ودستور را داشت
count palatine
قلمرو خود امتیازات شاهانه داشت
The bus stopped for fuel
[ to get gas]
.
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
to preach from notes
از روی یاد داشت وضع کردن
u.sings
[ and+]
با انهایی که من دیده بودم فرق داشت
marshalsea
دادگاهی که marshal knightبر ان ریاست داشت
og
الفبای پیشین و ایرلندی که 02 حرف داشت
on old woman past sixty
پیرزنی بیش از شصت سال داشت
notate
یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
pistole
سکه زرکه بیشتردراسپانی رواج داشت
He tried to conceal the facts.
سعی داشت حقیقت را پنهان کند
He wanted to incite the people.
قصد داشت مردم راتحریک کند
he made me wait
مرا منتظر یا معطل نگاه داشت
quinquereme
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
life is not worth an hour's p
ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
She married a man old eonugh to be her father.
با مردی که جای پدرش را داشت ازدواج کرد
to serve a notice on some one
اخطار یا یاد داشت برای کسی فرستادن
She was crying over her misfortunes.
ازدست بدبختی هایش ناله وفریاد داشت
lostlabour
کارذوقی که کننده انراچشم داشت پاداش نیست
groschen
سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
no paternosterŠno p
تادعای ربانی نخوانی پول نخواهی داشت
on shall from a quo rum
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
of livery
ایانوکر جامه ویژه داشت یاجامه ساده
The judge will have the final say on the matter.
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
complete transaction
معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
He had the air of a frightened(scared)child.
حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
kreutzer
نام سکه مس وسیم که پیشتردرالمان واطریش رواج داشت
groups
دسته دسته کردن
scores of people
دسته دسته مردم
group
دسته دسته کردن
regiment
دسته دسته کردن
in detail
مفصلا دسته دسته
regiments
دسته دسته کردن
sects
دسته دسته مذهبی
sect
دسته دسته مذهبی
shoals of people
دسته دسته مردم
streams of people
دسته دسته مردم
troop
دسته دسته شدن
sorts
دسته دسته کردن
sorted
دسته دسته کردن
sort
دسته دسته کردن
windrow
دسته دسته کردن
assort
دسته دسته شدن
assort
دسته دسته کردن
classify
دسته دسته کردن
distribute
دسته دسته کردن
trooping
دسته دسته شدن
they came in bands
دسته دسته امدند
trooped
دسته دسته شدن
parnassian
نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
that book will immortalize him
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
record prices
بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
nestorianism
عقیده نسطوریان اعتقاد باینکه عیسی دو ذات جداگانه داشت
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
He was killed when his parachute malfunctioned.
بخاطر اینکه چترش کار نکرد
[عیب فنی داشت]
او
[مرد]
کشته شد.
paphian
وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
coaction
عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
to form into groups
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
dead
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
mum's the word
این سخن فاش کردنی نیست این حرف را باید پنهان داشت
it will make against us
برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
she smiled sweetly
لبخند یا تبسم شیرینی داشت شیرین لبخند میزد
bundles
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundling
متمرکز کردن دسته کردن دسته
bundle
متمرکز کردن دسته کردن دسته
it pleased him to go
خوش داشت که برود خوشش می امدکه برود
sans recours
عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
league of nations
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
hope
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoping
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hoped
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
hopes
امیدواری چشم داشت چشم انتظاری
One mustn't sk apple trees for oranges, France for sun, women for love, life for happiness.
نباید از درخت پرتقال انتظار سیب، از فرانسه انتظار آفتاب، از زنان انتظار عشق و از زندگی انتظار شادی داشت.
trojan horse
برنامه وارد شده در سیستم توسط سک شخص کلاهبردار. یک تابع نامناسب انجام میدهد درحین کپی کردن اطلاعات در فایل با اولویت کمتر که از آن پس آن شخص بدون اجازه کاربر به آن دسترسی خواهد داشت
saddle cover
رو زینی
[اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
covey
دسته
platoons
دسته
platoon
دسته
wisps
دسته
gens
دسته
confraternity
دسته
ringleader
سر دسته
helve
دسته
classing
دسته
handhold
دسته
fascicle or cule
دسته
fascicled
دسته دسته
fasciculate
دسته دسته
shook
دسته
schools
دسته
fascicle
دسته
haft
دسته
school
دسته
wisp
دسته
handgrip
دسته
ringleaders
سر دسته
cluster bombs
دسته
nosegay
دسته گل
cluster bomb
دسته
bundling
دسته
cluster
دسته
teams
دسته
kind
دسته
team
دسته
kinds
دسته
hosts
دسته
hosting
دسته
hosted
دسته
host
دسته
bundle
دسته
bundles
دسته
clusters
دسته
kindest
دسته
tussock
دسته مو
handle
دسته
skein
دسته
skeins
دسته
faggot
دسته
assortments
دسته
assortment
دسته
faggots
دسته
fagot
دسته
clump
دسته
clumped
دسته
clumping
دسته
clumps
دسته
congregation
دسته
sheaf
دسته
tussocks
دسته مو
nib
دسته
bunching
دسته
nibs
دسته
bunches
دسته
stem
دسته
bunched
دسته
stemmed
دسته
bunch
دسته
stemming
دسته
stems
دسته
party
دسته
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com