| Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| coroutine |
دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
chain |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
| chains |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
| incremental computer |
وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود |
| boot |
اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب |
| boot up |
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر |
| booting |
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر |
| string |
اتصال مجموعهای از رشته ها به هم |
| queues |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queue |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queueing |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| queued |
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است |
| keypad |
وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهای مخصوص را بکارمی برد |
| numeric keypad |
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند |
| list |
1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی |
| channelled |
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند |
| channeling |
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند |
| channeled |
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند |
channel |
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند |
| channels |
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند |
| cpu |
پیشرفت کامپیوتر که محدود به تعدادی دستورالعمل است که CPU میتواند اجرا کند حافظه و وسایل ورودی / خروجی می توانند داده را سریع تر از تولید CPU ارسال کنند |
| input output processor |
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی |
| male connector |
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند |
| corpus |
مجموعهای از نوشتجات |
| corpuses |
مجموعهای از نوشتجات |
| florilegium |
مجموعهای از گلها |
| circuitry |
مجموعهای از مدارها |
blocked |
مجموعهای از موضوعات در یک گروه |
| aggregates |
مجموعهای از اشیا داده |
| aggregate |
مجموعهای از اشیا داده |
| log |
ضبط مجموعهای از عملیات |
| logs |
ضبط مجموعهای از عملیات |
| sequence |
مجموعهای از ارقام دودویی |
| blocks |
مجموعهای از موضوعات در یک گروه |
| block |
مجموعهای از موضوعات در یک گروه |
| sequences |
مجموعهای از ارقام دودویی |
| maximin |
ماکزیمم مجموعهای ازمینیمم ها |
| banks |
مجموعهای از وسایل مشابه |
| bank |
مجموعهای از وسایل مشابه |
| statement |
به مجموعهای از مابارات دستوری |
| statements |
به مجموعهای از مابارات دستوری |
| belly series |
مجموعهای از روشهای حمله |
| miscellanies |
مجموعهای از مطالب گوناگون |
| miscellany |
مجموعهای از مطالب گوناگون |
| minimax |
می نیمیم مجموعهای ازماکزیمم ها |
| microsequence |
مجموعهای از ریز دستورات |
| valid |
درست , طبق مجموعهای قوانین |
| batch costing |
تعیین هزینه مجموعهای ازکالا |
| JK flip flop |
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند |
| gate |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
| gates |
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است |
| plotted |
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات |
| collection |
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم |
| standardizes |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
| plots |
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات |
| plot |
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات |
| formula |
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل |
| collections |
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم |
| extending |
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها |
| standardised |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
| standardises |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
| organon |
سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون |
| standardising |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
| standardize |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
| standardizing |
مط ابق استاندارد کردن مجموعهای از چیزها |
chain |
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده |
| chains |
مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده |
| extend |
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها |
| conformed |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
| extends |
مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها |
| formulae |
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل |
| formulas |
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل |
| conform |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
| conforming |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
| combination |
مجموعهای از اعداد که یک قفل را باز می کنند |
| conforms |
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین |
| patterns |
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند |
groups |
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم |
groups |
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند |
| pattern |
مجموعهای از خط وط با قاعده و اشکال که مکرر تکرار می شوند |
| group |
مجموعهای از رکوردهای کامپیوری حاوی اطلاعات مربوط به هم |
| library |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
| compliant |
وسیلهای که به مجموعهای از استانداردهای مشخص تط بیق میشود |
| libraries |
مجموعهای از برنامه یا بلاکها که متعلق به کسی هستند |
| destination |
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم |
| diagnostic |
کامپیوتری که مجموعهای برنامههای تشخیص را اجرا کند. |
column |
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود |
| suites |
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند |
| columns |
مجموعهای از حروف که یک زیر دیگر چاپ میشود |
| destinations |
صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم |
| keypad |
مجموعهای از کلیدهای خاص برای کاربرد مشخص |
| suite |
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند |
| group |
مجموعهای از کاربران که با یک نام معرف شده اند |
| catena |
1-تعداد اعضای یک لیست زنجیری 2-مجموعهای از حروف در یک کلمه |
| queue |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| queued |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| queues |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| palettes |
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر |
| palette |
مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر |
| queueing |
لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها |
| transferring |
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین |
| run |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| runs |
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر |
| transfers |
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین |
| contiguous |
فایل ذخیره شده در مجموعهای از شیارهای دیسک مجاور هم |
| transfer |
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین |
| input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
| string |
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی |
| tessellate |
کاهش شکل پیچیده به مجموعهای از اشکال ساده تر معمولاگ مثلث |
| compacts |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
| amiga |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط کمودور توسعه یافته اند |
| LIST chunk |
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است |
image |
[وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها.] |
groups |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
| compacting |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
| products |
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند. |
| clustering |
مجموعهای از عناصر که در یک خط ترتیبی فاهر می شوند و یک جدول دستیابی دارند |
| product |
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند. |
images |
وسیله عکاسی الکترونیکی که سیگنالی تولید میکند به مجموعهای از نورها. |
| group |
مجموعهای از نشانه ها یا فایل ها یا برنامه ها که در یک پنجره نشان داده می شوند |
| compact |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
| compacted |
استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
| trampoline |
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف |
| trampolines |
مجموعهای ازحرکات ژیمناستیکی بر روی میز پارچهای با 11 حرکت مختلف |
| graphs |
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط |
| front panel |
مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور |
| graph |
نمودار نمایش رابط ه بین دو یا چند متغیر به صورت خط یا مجموعهای نقاط |
| bias |
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر |
| CD DA |
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
| CD audio |
استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد |
| computer animation |
ایجاد توهم حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه |
| biases |
مقداری که بوسیله ان متوسط مجموعهای از مقادیر ازمقدار مرجع فاصله می گیردپیشقدر |
| calling sequence |
مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است |
| network data management system |
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده |
| group |
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست |
| test driver |
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند |
| encoding |
روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه |
groups |
نشانهای که پنجرهای را نشان میدهد که حاوی مجموعهای نشانههای فایل یا برنامه هاست |
| push down stack |
مجموعهای از مکانهای حافظه یا ثباتهای کامپیوترکه لیستی از نوع push-down را اجرا می کنند |
| inequivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
| NEQ |
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است |
| non equivalence function |
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است |
| equivalence |
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است |
| notron utilities |
مجموعهای از برنامههای کوچک که برای ساده کردن عملیات کامپیوتری طراحی گردیده است |
| bar code |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
| bar codes |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
| concatenate |
بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند |
| bar graphics |
دادهای که به صورت مجموعهای از خطهای چاپی با پهنای مختلف نمایش داده شده است |
| dual |
دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است |
| adder |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
| adder |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| adders |
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد |
| adders |
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد |
| customs union |
مجموعهای از چند کشور که کالاهای یکدیگر را بدون حقوق وعوارض گمرکی وارد و صادرمی کنند |
| logs |
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید |
| heap |
مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند |
| heaping |
مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند |
| heaps |
مجموعهای از مکانهای ذخیره که یک برنامه میتواند جهت محاسبه به عاریه گرفته شود و سپس برگرداند |
| log |
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید |
| limitation of actions |
در CLقوانین مربوط به مرور زمان در مجموعهای بنام limitation of Statues جمع اوری شده است |
| analog |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
| ten key pad |
مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد |
| gopher |
سیستمی که به کاربر امکان میدهد که اطلاعات و فایلهای ذخیره شده در اینترنت را با مجموعهای دستورات پیدا کند |
| AT command set |
مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است |
| full |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
| fullest |
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند |
| WWW |
مجموعهای از میلیون ها وب سیلت و صفحات وب که با هم بخشی از اینترنت را تشکیل می دهند که اغلب اوقات توسط کاربر استفاده می شوند |
| assigned |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
| assigning |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
| assigns |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
| assign |
1-مجموعهای از متغیر ها که معادل یک رشته از حروف یا اعداد هستند 2-استفاده از بخشی از سیستم کامپیوتری در حین اجرای یک برنامه |
| cooperative processing |
سیستمی که در آن یک یا چند کامپیوتر در یک شبکه توزیع شده می توانند بخشی از برنامه یا کار یا مجموعهای از داده ها را اجرا کنند |
| conversion tables |
جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست |
| array |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
| arrays |
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه |
communication |
مجموعهای از وسایل مانند ترمینال ها وچاپگر ها که توسط یک کامپیوتر مرکزی به هم وصل هستند و اجازه ارسال سریع و ساده داده می دهند |
| business |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
| businesses |
مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند. |
| cycles |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
| cycled |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
| cycle |
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند |
| calling |
مجموعهای از دستورات برنامه برای اجرای مستقیم از زیر برنامه |
| analogues |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
| analogue |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
| animation |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
| functions |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| functioned |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| animations |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
| agent |
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند |
| agents |
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند |
function |
مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند |
| fanning |
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات |
| fanned |
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات |
fan |
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات |
| analogue |
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود |
| analogues |
ارسال داده که در آن داده به عنوان یک مجموعهای از تغییرات در سیگنال ممتد متغیر فرستاده میشود |
| fans |
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات |
| Apple Mac |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
| Apple Macintosh computer |
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند |
| shift instruction |
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی |
| banks |
مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند |