Total search result: 157 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
one address instruction |
دستورالعمل یک ادرسه |
|
|
Search result with all words |
|
multiple address instruction |
دستورالعمل چند ادرسه |
Other Matches |
|
shift instruction |
دستورالعمل تغییر مکان دستورالعمل انتقال دستورالعمل جابجایی |
briefing direction |
دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی |
statitizing |
فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد |
one address computer |
کامپیوتریک ادرسه |
two address computer |
کامپیوتر دو ادرسه |
multiaddress |
چند ادرسه |
multiple address message |
پیام چند ادرسه |
arithmetic instruction |
دستورالعمل محاسباتی دستورالعمل حسابی |
pause instruction |
دستورالعمل وقفه دستورالعمل توقف |
instruction counter |
شمارنده دستورالعمل شمارشگر دستورالعمل |
three address computer |
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه |
recipe |
دستورالعمل |
functions |
دستورالعمل |
functioned |
دستورالعمل |
function |
دستورالعمل |
recipes |
دستورالعمل |
perscription |
دستورالعمل |
directions |
دستورالعمل |
operating manual |
دستورالعمل |
procedure |
دستورالعمل |
ground rule |
دستورالعمل |
order |
دستورالعمل |
instruction |
دستورالعمل |
instructions |
دستورالعمل |
command processing |
پردازش دستورالعمل |
ir |
ثبات دستورالعمل |
instruction word |
کلمه دستورالعمل |
halt instruction |
دستورالعمل توقف |
flight manual |
دستورالعمل پرواز |
instruction set |
مجموعه دستورالعمل |
stop instruction |
دستورالعمل توقف |
instruction register |
ثبات دستورالعمل |
branch instruction |
دستورالعمل انشعاب |
decision instruction |
دستورالعمل تصمیم |
logic instruction |
دستورالعمل منطقی |
logical instruction |
دستورالعمل منطقی |
field order |
دستورالعمل رزمی |
instruction time |
زمان دستورالعمل |
conditional instruction |
دستورالعمل شرطی |
instruction mix |
اختلاط دستورالعمل |
instruction length |
طول دستورالعمل |
decision instruction |
دستورالعمل تصمیمی |
instruction foramt |
قالب دستورالعمل |
instruction cycle |
چرخه دستورالعمل |
dummy instruction |
دستورالعمل ساختگی |
current instruction |
دستورالعمل جاری |
entry instruction |
دستورالعمل دخول |
instruction repertoire |
موجودی دستورالعمل |
computer instruction |
دستورالعمل کامپیوتر |
instruction code |
رمز دستورالعمل |
call instruction |
دستورالعمل فراخوانی |
order |
دستورالعمل دستور |
direction |
دستورالعمل جهت |
privileged instruction |
دستورالعمل ممتاز |
prescriptions |
تجویز دستورالعمل |
pseudo code |
شبه دستورالعمل |
pseudo instruction |
شبه دستورالعمل |
pull instruction |
دستورالعمل بازیابی |
push instruction |
دستورالعمل نشاندن |
code |
برنامه دستورالعمل ها |
guidance |
دستورالعمل راهنما |
quasi instruction |
شبه دستورالعمل |
repetition instruction |
دستورالعمل تکرار |
ship husbandary manual |
دستورالعمل جرثقیل ها |
prescription |
تجویز دستورالعمل |
object code |
دستورالعمل مقصود |
null instruction |
دستورالعمل پوچ |
macro instruction |
درشت دستورالعمل |
micro instruction |
ریز دستورالعمل |
microcode |
ریز دستورالعمل |
arithmetic instruction |
دستورالعمل حسابی |
action statement |
دستورالعمل اقدام |
machine instruction |
دستورالعمل ماشین |
no op instruction |
دستورالعمل بی اثر |
nonexecutable statement |
دستورالعمل اجراناپذیر |
looping instruction |
دستورالعمل حلقه زنی |
variable instruction length |
دستورالعمل با طول متغیر |
machine instruction set |
مجموعه دستورالعمل ماشین |
instruction control unit |
واحد کنترل دستورالعمل |
letter of instruction |
دستورالعمل انجام کار |
microcode |
دستورالعمل های ریز |
mips |
یک میلیون دستورالعمل درثانیه |
instruction lookahead |
پیش بینی دستورالعمل |
pop instruction |
دستورالعمل بازیابی از پشته |
million instructions per second |
میلیون دستورالعمل در ثانیه |
budget directive |
دستورالعمل تهیه بودجه |
computer instruction set |
مجموعه دستورالعمل کامپیوتر |
conditional jump instruction |
دستورالعمل پرش شرطی |
assembly language instruction |
دستورالعمل زبان اسمبلی |
airworthiness directive |
دستورالعمل صلاحیت پرواز |
damage control bills |
دستورالعمل کنترل خسارات |
instruction cycle |
سیکل یاچرخش دستورالعمل |
verbs |
دستورالعمل انجام عملی |
kips |
هزار دستورالعمل درثانیه |
effective date |
تاریخ شروداجرای دستورالعمل |
verb |
دستورالعمل انجام عملی |
macroprogramming |
برنامه نویسی با درشت دستورالعمل ها |
manual |
دستورالعمل راهنمای انجام کار |
programmed instruction |
دستورالعمل برنامه ریزی شده |
directives |
راهنمای انجام کار دستورالعمل |
directive |
راهنمای انجام کار دستورالعمل |
four address instruction |
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی |
initiating directive |
دستورالعمل شروع عملیات اب خاکی |
format |
داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند |
formats |
داده و آدرس ها و دستورالعمل را نشان می دهند |
bumf |
اسناد شامل اطلاعات دستورالعمل چیزی |
instruction |
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی |
component change order |
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات |
instructions |
راهنمایی دستورالعمل دادن تعلیم اموزش نظامی |
commander's guidance |
دستورالعمل فرماندهی راهنمای طرح ریزی فرمانده |
boot |
اجرای مجموعهای از دستورالعمل ها برای رسیدن به موقعیت مط لوب |
boot up |
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر |
booting |
اجرای خودکار مجموعهای از دستورالعمل ها در ROM پس از روشن شدن کامپییوتر |
jump instruction |
موقعتی که CUPU از دستورالعمل فعلی به نقط ه دیگر برنامه برود |
areas |
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو |
pointers |
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است |
area |
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو |
user |
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم |
users |
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم |
pointer |
متغیر در برنامه کامپیوتری که حاوی آدرس داده یا دستورالعمل است |
prescriptions |
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان |
fetch ahead |
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود |
prescription |
دستورالعمل نسخه حق مالکیت در نتیجه تصرف طولانی و بلامعارض مرور زمان |
authors |
CI یا اموزش توسط کامپیوتر میباشدافرادی که تهیه کننده دستورالعمل ها برای سیستمهای |
arithmetic |
دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند |
function key |
یچی که برای کار خاص یا ترتیبی از دستورالعمل ها انتساب داده شده بود |
program |
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند |
programs |
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند |
trace |
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود |
traced |
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود |
traces |
روش تشخیص کارایی درست یک برنامه که وضعیت فعلی و محتوای ثباتها و متغیرها پس از هر دستورالعمل نوشته میشود |
declarative language |
زبان برنامه سازی در برنامههای کاربردی پایگاه داده ها که آنچه می خواهید بدست آورید وارد می کنید و نه دستورالعمل را |
four address instruction |
دستوری که حاوی محل چهار ثبات و محل دستورالعمل بعدی است |
driver |
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند |
push pop stack |
ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند |
drivers |
یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند |
addressing |
روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود |
coroutine |
دستورالعمل اتصال مجموعهای از ورودی ها به مجموعهای از خروجی ها |
communication operation instructions (co |
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات |
embarkation order |
دستورالعمل بارگیری یا سوارشدن دستور بارگیری |
microprogramming |
نوشتن ریز کد با استفاده از ریز دستورالعمل |
addressing |
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است |
cpu |
پیشرفت کامپیوتر که محدود به تعدادی دستورالعمل است که CPU میتواند اجرا کند حافظه و وسایل ورودی / خروجی می توانند داده را سریع تر از تولید CPU ارسال کنند |
sealed orders |
پاکات لاک و مهر شده دستورالعمل هایی که لاک ومهر شده ارسال می شوند |
chains |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
chain |
1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند |
directed |
دستور دادن دستورالعمل دادن |
arithmetic expression |
عبارت حسابی دستورالعمل حسابی |
direct |
دستور دادن دستورالعمل دادن |
directs |
دستور دادن دستورالعمل دادن |
transfer order |
دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح |
standing |
ثابت دستورالعمل ثابت |
planning directive |
دستورالعمل طرح ریزی راهنمای طرح ریزی |
computer assisted instruction |
اموزش به کمک کامپیوتر اموزش کامپیوتری دستورالعمل به کمک کامپیوتر |
addressing |
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است |