| Total search result: 202 (13 milliseconds) |
|
|
|
| English |
Persian |
| reset |
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند |
| resets |
دستوری که هر اجرای برنامهای رامتوقف میکندوکاربررابه صحفه نمایش یا BIOS برمی گرداند |
|
|
|
|
| Other Matches |
|
| softer |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| soft |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| softest |
دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند |
| phosphor |
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند |
| residents |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
| resident |
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند |
| function subprogram |
ریزبرنامهای که مقدارمنفردی را برمی گرداند |
| de scrambler |
وسیلهای که یک پیام نامناسب را به حالت اصلی و مط لوب برمی گرداند |
| permanent |
حافظه کامپیوتر که حتی وقتی که برق قط ع باشد داده را برمی گرداند |
| permanent |
رسانه ذخیره سازی که حتی وقتی برق قط ع باشد داده را برمی گرداند |
| non volatile |
رسانه ذخیره سازی یا حافظه که داده را برمی گرداند حتی وقتی که برق قط ع شود |
absolute address |
وسیله ورودی مثل tablet یا mouse که مختصات نشانه گر را با بردارهای مخصوص برمی گرداند |
| storage |
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد |
| on screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
| on-screen |
که روی صحفه نمایش نشان داده میشود و نه به صورت چاپی |
| mediums |
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند. |
| medium |
مادهای که الگوی فلوی مغناطیسی را پس از اثر میدان مغناطیسی برمی گرداند. |
| del |
کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند |
| GOSUB |
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند |
| low resolution graphics |
توانایی نمایش بلاکهای گرافیکی با اندازه حروف یا تنظیم مجدد شکل ها روی صحفه بجای استفاده از پیکسهای جداگانه |
| return |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
| returns |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
| returning |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
| returned |
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد |
| processes |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
| process |
برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است |
| test driver |
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند |
| horizontal |
مدت زمانی که اشعه تصویر در صفحه نمایش به اول خط بعد برمی گردد از آخر خط قبل |
| child process |
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند |
| child program |
تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند |
| suspends |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
| suspend |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
| suspending |
دستوری که هنگگام اجرای ویندوز استفاده میشود در کامپیوتر laptop باتری برای نشان دادن تمام قط عات الکترونیکی آن |
| executive |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
| executives |
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود |
| thrashing |
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند |
| What You See Is All You Get |
برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد. |
| viewers |
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود |
| viewer |
امکانی که کاربر داده میشود تا محتوای یک تصویر یا فایل متن فرمت شده را ببیند بدون نیاز به اجرای برنامهای که آنرا ایجاد کرده بود |
| traces |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
| traced |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
| trace |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
| Autocue |
دستگاهی که مطالب را برای گوینده تلویزیون در حین اجرای برنامه نمایش میدهد |
| startup screen |
متن یا گرافیک نمایش داده شده در حین اجرای برنامه کاربردی یا کتاب چند رسانهای |
| hottest |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
| hotter |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
hot |
دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود |
| background program |
برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد |
| run duration |
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند |
| hurdles |
دیواریکه مواد محموله اب رامتوقف میکند |
| hurdle |
دیواریکه مواد محموله اب رامتوقف میکند |
| phosphor |
لایه نازک فسفر درون صحفه CRT |
| resets |
یچی که برنامه رامتوقف میکندودستی دوباره تنظیم میکند |
| reset |
یچی که برنامه رامتوقف میکندودستی دوباره تنظیم میکند |
| foreground program |
برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد |
| chaining |
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان |
| real time |
اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی |
| rom |
کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند. |
| ccp |
نرم افزاری که واسط بین ترمینال کاربر و Bios سیستم است |
| Sound Recorder |
امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد |
| analog |
صفحه نمایش که از یک سیگنال ورودی ممتد برای کنترل رنگهای نمایش استفاده میکند به طوری که میتواند یک محدوده مشخص از رنگها را نمایش دهد |
| texts |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| text |
حالت فعال کامپیوتر یا صفحه نمایش که فقط حروف از پیش تعیین شده را نمایش میدهد و امکان نمایش تصاویر گرافیکی را فراهم نمیکند |
| run duration |
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود |
| pipeline |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
| pipelines |
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه |
| He is running ( runs ) the factory . |
او کارخانه را می گرداند |
| focus |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focused |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focuses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focussed |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focussing |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| focusses |
تنظیم صفحه نمایش به طوری که تصویر نمایش داده شده روی صفحه نمایش تمیز و صاف باشد |
| colours |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
| colour |
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود |
| conversions |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
| conversion |
1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند |
| application of fire |
اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش |
| feasibility study |
مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار |
| ladder dredge |
لاروبی که دلولههای انرازنجیرمانند نردبان می گرداند |
| overshot wheel |
چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند |
| NDR |
سیستم نمایش که حروف قبلی را هنگام نمایش حروف جدید نمایش میدهد |
| reverted |
صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند |
| One cannot put back the clock. <proverb> |
هیچکس نمى تواند زمان را به عقب بر گرداند . |
| reverting |
صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند |
| revert |
صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند |
| reverts |
صفحه فرمت شده را به وضعیتت اصلی بر می گرداند |
| possession money |
حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود |
| disassembler |
نرم افزاری که برنامه کد ماشین را به حالت اسمبلی بر می گرداند |
| it follows that..... |
چنین برمی اید که .... |
| self- |
حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند |
| I can manage that. <idiom> |
خودم از پسش برمی آیم. |
| I can manage that. <idiom> |
من از پس این کار برمی آیم. |
| it piques curiosity |
حس کنجکاوی شخص را برمی انگیزد |
| I shall be back this day month . |
درست یک ماه دیگه برمی گردم |
| mercury delay line |
تولید می شد و به عنوان ورودی برمی گشت |
| I can manage, thank you. |
خودم از پسش برمی آیم، متشکرم. |
| time resolution |
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات |
| registers |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
| delays |
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد |
| registering |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
| delaying |
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد |
| delay |
دوباه تولید میشود و به ورودی برمی گردد |
| pickup message |
پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد |
| register |
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد. |
| atomic |
1-مربوط به یک اتم 2-عملیاتی که اگر در حین پردازش قط ع شود داده را به وضع اولیه خود بر می گرداند |
| well-behaved |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
| well behaved |
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند |
| out and in |
گویی که با پیچش بطرف شیارمی رود و برمی گردد |
| compression |
نرم افزار مقیم که داده را موقع نوشتن فشرده میکند و هنگام خواندن به حالت اولیه بر می گرداند |
| scanned |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
| scan |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
| scans |
درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند |
| monitored |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
| monitors |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
image |
[ناحیه ای از میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند.] |
| monitor |
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک |
images |
ناحیهای ز میکروفیلم یا صفحه نمایش که حروف و طرح ها قابل نمایش اند |
| screenful |
فریم کامل اطلاعات نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| pages |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| intermezzo |
حادثه عشقی نمایش کوتاه در میان پردههای نمایش جدی |
| paged |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| page |
حجم متن نمایش داده شده روی صفحه نمایش |
| menu |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
| name part |
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند |
| menus |
مجموعه انتخابهای نمایش داده شده در مرکز صفحه نمایش |
| graphic |
صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد |
| screening, screenings |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| dress rehearsal |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
| window |
فضایی از صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
| screen |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| texts |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
| animations |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
| screened |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| roll scroll |
متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود |
| text |
فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد |
| animation |
ایجاد نمایی از حرکت با نمایش مجموعهای از تصاویر مختلف روی صفحه نمایش |
| screens |
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود |
| marching display |
وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است |
| preview |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
| pop down menu |
منو قابل نمایش روی صفحه نمایش در هر لحظه با انتخاب کلید مناسب |
| dress rehearsals |
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند |
| edit |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
| previews |
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد |
| edited |
فضایی در صفحه نمایش که کاربر میتواند متن یا گرافیک را نمایش و ویرایش کند |
| resolution |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
| dotting |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
| formats |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
| dot |
آداپتور نمایش که به نرم افزار اجازه کنترل هر پیکسل را میدهد روی صفحه نمایش |
| animation |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
| resolutions |
تعداد پیکسل هایی که صفحه نمایش یا چاپگر در واحد مساحت می توانند نمایش دهند |
| ansi |
که نحوه نمایش رنگها و تصاویر کوچک و ساده را روی صفحه نمایش بیان میکند |
| wetzel |
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد |
| animations |
این تصاویر به سرعت نمایش داده می شوند تا حرکت ملایم آنها به نمایش درآید |
format |
تعداد حروف که روی صفحه نمایش قابل نمایش اند. با دادن طول سط ر و ستون |
| non destructive cursor |
نشانه گر در صفحه نمایش که حروف نمایش داده شده را با عبور از آنها پاک نمیکند |
| area |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
| areas |
ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند |
| graphics |
تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات |
| enhances |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| enhancing |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| composition and make up terminal |
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد |
| splash screen |
صفحه نمایش ابتدایی که در زمان شروع برنامه برای مدت کوتاهی نمایش داده میشود |
| mats |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
mat |
مرز تمام رنگی که اطراف تصویر که کوچکتر از پنجره نمایش است نمایش داده میشود |
| high resolution bit mapped display |
تکنیک نمایش یک مکان واحدحافظه برای کنترل یک نقطه نورانی مشخص روی صفحه نمایش |
| enhanced |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| enhance |
صفحه نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
snow |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| snowed |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| screens |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
| screen |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
| snowing |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| snows |
واسط نمایش داده شده به صورت روشن و خاموش وقتی که صفحه نمایش لکه دار میشود |
| screened |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
| screening, screenings |
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT |
| resolution |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
| alphanumeric |
وسیله نمایش که حروف و اعداد را نمایش میدهد |
| resolutions |
تعدادپکیسلهای کامپیوترقابل نمایش روی صفحه نمایش |
| documented |
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد |
| documenting |
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد |
| document |
فرآیندی که طی آن متنی که تصادفاگ پاک شده است دوباره برمی گردد |
| performance standard |
معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار |
| rubrical |
دستوری |
| instructional |
دستوری |
| quick format |
دستوری |
| n plus one address instruction |
دستوری که از |
| reverting |
دستوری که |
| grammatical |
دستوری |
| reverts |
دستوری که |
| revert |
دستوری که |
| magistral |
دستوری |
| imperatives |
دستوری |
| imperative |
دستوری |
| reverted |
دستوری که |
| scroll |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
| data scope |
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد |
| scrolls |
حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان |
| enhancing |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |
| enhances |
در یک IBM PC استاندارد معروف برای آداپتور نمایش رنگی با resolution بالا که میتواند سیگنالهای سیستم EGA و گرافیکی را نمایش دهد |