Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
isotherm follower
دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
Other Matches
isothermal layer
سطوح هم حرارت اب دریا
isothermal
نقاط هم حرارت اب دریا
temperature gradient
تغییر درجه حرارت با زیادشدن عمق اب دریا
inhibiting
اغشتن سطوح داخلی دستگاه یاماشین با ماده ضدخوردگی قبل از انبار کردن ان
central heating system
دستگاه حرارت مرکزی
thermoregulator
دستگاه تنظیم حرارت
radiant
دستگاه پخش کننده حرارت
flameout
قطع کار دستگاه ایجاد حرارت بالن
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
identification of friend from foe
دستگاه تشخیص
canard
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards
رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
optical recognition device
دستگاه تشخیص نوری
frequency discriminator
دستگاه تشخیص دهنده فرکانس
isotherm
خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
wreckage locator
دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
transponder tango
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل اولیه
transponder sierra
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل پیشرفته
continental shelf
مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
exothermic
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
exothermal
حرارت زا تشکیل شده در اثر حرارت
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
neap tide
کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity
نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
micr
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
pyrolysis
تغییر شیمیایی در اثر حرارت تجزیه در اثر حرارت اتشکافت
scanned
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
exception
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
recognition
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exceptions
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
mean sea level
سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
tail planes
سطوح دم
At lower levels.
در سطوح پایین تر
composite area
سطوح مرکب
aloft
سطوح بالا در بالای
auxiliary flight surfaces
سطوح پرواز کمکی
energy gap
فاصله سطوح انرژی
auxiliary control surfaces
سطوح فرامین کمکی
altitude separation
حد سطوح مبنای ارتفاع
tail boom
پایهای که سطوح دم را تحمل میکند
calyculate
دارای سطوح حفره دار
fairing
صاف کاری سطوح ائرودینامیکی
pitch curves
تلاقی سطوح طرفین دندانه
formwork unexposed
قالب بندی سطوح نامرئی
formwork exposed
قالب بندی سطوح مرئی
formwork at cirved section
قالب بندی در سطوح منحنی
ailavator
سطوح فرامین روی بال
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
bright work
سطوح فلزی صیقلی و بدون رنگ
adhesion
اتصال و پیوستگی غیرطبیعی سطوح در اماس
fogging
مات کردن سطوح شیشهای یاعدسیها
variable camber
سطوح هادی گاز به داخل توربین
identification
تشخیص تشخیص دادن
facet
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
facets
سطوح کوچک جواهر و سنگهای قیمتی تراش
full rubber
حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
air foil
سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
adsorption
انقباض گازها و مایعات روی سطوح سخت و جامد
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
cutting angle
زوایای بین سطوح قطعه کارکه باید بریده شود
crossed controls
بکارگیری سطوح کنترل برخلاف حالت عادی درمانورهای ویژه
inertia welding
جوشکاری توسط دوران سریع و فشار بین سطوح تماس
rotor incidence
زاویه بین سطوح عمود برمحور دوران و باد نسبی
balanced control surfaces
سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
bulk yarn
نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
gust lock
قفل داخلی سطوح فرامین که از حرکت انها در اثر باد شدیدجلوگیری میکند
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
actuating horns
اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
aerodynamic heating
افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
aerodynamics
شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
control lock
وسیلهای برای قفل کردن سطوح فرامین و جلوگیری ازحرکت انها وقتیکه هواپیمامتوقف است
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
control surface angle
زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
brinelling
دندانه ها و برجستگیهایی که در سطوح یاتاقانها معمولابراثر بار استاتیک زیاد یااعمال نیرو هنگام جاگذاری وبرداشتن بوجود می اید
differential spoilers
اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
moustaches
سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
inscribing
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribe
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribes
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
inscribed
حجاری کردن روی سطوح و ستونها حکاکی کردن
biaxial deformation
خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
anti servo tab
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
vehemence
حرارت
adust
با حرارت
fire
حرارت
fires
حرارت
fired
حرارت
warm
با حرارت
verve
حرارت
temperature
حرارت
warmed
با حرارت
warmest
با حرارت
pyogenic
حرارت زا
warms
با حرارت
mettlesome
با حرارت
temperatures
حرارت
heats
حرارت
fervidity
حرارت
fervidness
حرارت
enthrusiasm
حرارت
warmth
حرارت
clammy
بی حرارت
ardour
حرارت
heat
حرارت
ardor
حرارت
hotness
حرارت
mean sea level
ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
deep stall
وضعیتی در هواپیماهای دارای دم تی شکل که افزایش ناگهانی زاویه حمله سبب عدم توانایی سطوح افقی برای کنترل وضعیت طولی هواپیمامیگردد
chine
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
fervently
از روی حرارت
energetically
از روی حرارت
heats
حرارت دادن
zeal
ذوق حرارت
central heating
حرارت مرکزی
heats
گرما حرارت
strenuousness
حرارت و اصرار
initiative
شوق و حرارت
initiatives
شوق و حرارت
heat
حرارت دادن
heat
گرما حرارت
interchange of heat
تبادل حرارت
heat transfer
انتقال حرارت
heat of hydration
حرارت ئیدراسیون
heat expansion
انبساط حرارت
heat exchange
تبادل حرارت
steamier
پر حرارت پر بخار
steamiest
پر حرارت پر بخار
steamy
پر حرارت پر بخار
heat economy
اقتصاد حرارت
heat drop
افت حرارت
calefactory
حرارت بخش
calorification
تولید حرارت
heat conductor
هادی حرارت
heat absorption
جذب حرارت
calorimeter
حرارت سنج
heat unit
واحد حرارت
ardency
شور و حرارت
ginger
تندی حرارت
thermometer
حرارت سنج
thermometers
حرارت سنج
expansion heat
حرارت انبساط
gradient
افت حرارت
gradients
افت حرارت
actinometer
حرارت سنج
actinometre
حرارت سنج
low heat cement
سیمان کم حرارت
transformation of heat
تبادل حرارت
impressment
جدیت حرارت
impetuosity
تندی حرارت
enthalpy
حرارت فعال
thermoregulation
تنظیم حرارت
temperature
درجه حرارت
temperatures
درجه حرارت
thermophysics
فیزیک حرارت
thermotherapy
حرارت درمانی
vane pump
خانواده وسیعی از پمپهای سیالات که در ان سطوح تخت در محفظههای خارج ازمرکز دور تا دور شفت گردنده دوران میکنند
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
thermostat
تنظیم کننده حرارت
thermostat
نافم درجه حرارت
temperatures
درجه حرارت دما
thermostats
نافم درجه حرارت
burner
تولیدکننده حرارت در بالن
critical temperature
درجه حرارت بحرانی
thermostats
تنظیم کننده حرارت
ambient temperature
درجه حرارت محیطی
operating temperature
درجه حرارت کار
to steam ahead or away
با حرارت کار کردن
thermoregulatory
وابسته تنظیم حرارت
pre heat
حرارت دادن مقدماتی
diathermy
معالجه بوسیله حرارت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com