Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English
Persian
optical recognition device
دستگاه تشخیص نوری
Search result with all words
scan
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans
وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
Other Matches
optical character recognition
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
wands
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wand
دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
ocr
فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
optical
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
ocr
تشخیص کاراکترهای نوری
omr
تشخیص علامت نوری Recognition ark
ocr
Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه
combines
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
combine
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
CSM
سیستم تشخیص حرف نوری کارا
combining
سیستم تشخیص حروف نوری کارا
recognition
فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
omr
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
optical
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
resolving power
اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
aiming symbol
ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
twinkle box
دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
aiming field
نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
identification of friend from foe
دستگاه تشخیص
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
recognition
فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
transmissive disk
دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
frequency discriminator
دستگاه تشخیص دهنده فرکانس
isotherm follower
دستگاه تشخیص سطوح هم حرارت اب دریا
wreckage locator
دستگاه تشخیص محل ترکیدگی لولههای اب
transponder sierra
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل پیشرفته
transponder tango
دستگاه تشخیص دشمن وخودی مدل اولیه
wands
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
wand
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
wand
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands
دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
magneto optical disc
دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
free form
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
fibre optics
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
cladding
واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
micr
سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
exceptions
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
recognition
1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
exception
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
identification
تشخیص تشخیص دادن
identification friendly or foe
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
dimness
کم نوری
optical
نوری
optic
نوری
photic
نوری
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
optical isomer
ایزومر نوری
light pen
قلم نوری
luminous flux
شار نوری
optical lens
عدسی نوری
optical isomer
همپار نوری
optical isomerism
ایزومری نوری
light pens
قلم نوری
optical isomerism
همپاری نوری
optical antipode
همپار نوری
optical activity
فعالیت نوری
optic fibre
فیبر نوری
optical character
کاراکتر نوری
optical communications
ارتباطات نوری
optical density
چگالی نوری
light-year
سال نوری
optical disk
دیسک نوری
optical fiber
فیبر نوری
wand
قلم نوری
wands
قلم نوری
light year
سال نوری
light-years
سال نوری
optical character
دخشه نوری
optical mark reader
علامتخوان نوری
spectral line
خط طیف نوری
electric arc
قوس نوری
photic zone
نوار نوری
optically active
فعال نوری
optical stability
پایداری نوری
fiber optics
فیبر نوری
fiber optics
الیاف نوری
optical scanning
پیمایش نوری
optical scanner
پیمایشگر نوری
optical scanner
پوینده نوری
photism
توهم نوری
photo electron
الکترون نوری
optical
دیسکهای نوری
photopolymer
بسپار نوری
photophone
تلفن نوری
photoperiodism
واکنش نوری
photoelectric
نوری وبرقی
photostatic
ایستا نوری
photodecomposition
تجزیه نوری
photo plotter
رسام نوری
photo luminescence
لومینسانس نوری
photo excitation
برانگیختگی نوری
optical rotation
چرخش نوری
photodissociation
تفکیک نوری
photo optic memory
حافظه نوری
light switch
گزینه نوری
light gun
تفنگ نوری
optical memory
حافظه نوری
optical printer
چاپگر نوری
light microscopy
میکروسکپ نوری
light output ratio of a fitting
راندمان نوری
light ralay
رله نوری
light sensitive
با حساسیت نوری
luminous sensitivity
حساسیت نوری
optical resonance
همنوایی نوری
light wave
موج نوری
optical pyrometry
تف سنجی نوری
optical resolution
تفکیک نوری
rheostatic
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
arresting gear
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
static luminous sensitivity
حساسیت نوری استاتیک
optical
خواننده میله نوری
photovoltaic
قدرت زای نوری
optical page reader
صفحه نوری خوان
optical character reader
دخشه خوان نوری
optical
استفاده از کابل نوری
spectral line
نوار طیف نوری
optical resonator
تشدید کننده نوری
optical laser disk
دیسک لیزری نوری
optical rotatory power
قدرت چرخش نوری
fibres
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
optical purity
درجه خلوص نوری
optical mark reader
علامت نوری خوان
fibre
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
optical measuring system
سیستم سنجش نوری
optical mark reader
علامت خوان نوری
optical mark reader
نشان خوان نوری
optical gonimeter
زاویه یاب نوری
photokymograph
جنبش نگار نوری
optical rotatory dispersion
پاشندگی چرخش نوری
mutarotation
تغییر چرخش نوری
flash ranging
مسافت یابی نوری
fiber
فیبر نوری با قط ر بسیار کم
arc machining
جوشکاری قوس نوری
fibre optic cable
کابل فیبر نوری
dynamic luminous sensitivity
حساسیت نوری دینامیک
macrometer
مسافت یاب نوری
light induction
القاء تحریک نوری
go to school
خواننده میله نوری
light emitting diode
دیود ناشر نوری
ocr
شناخت کاراکتر نوری
low voltage arc
قوس نوری فشار ضعیف
resistance arc furnace
کوره مقاومتی قوس نوری
fully
از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
image arc furnace
کوره قوس نوری غیرمستقیم
high field emmission arc
قوس نوری فشار قوی
open arc welding
جوشکاری قوس نوری باز
welding arc voltage
ولتاژ قوس نوری جوشکاری
plate milling stand
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
bar codes
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
cable
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
eraseble optical disk drive
دیسک گردان نوری پاک شدنی
bar graphics
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
optical
سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
bar code
وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
cabled
اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
optical
وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
laziest
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
phototypesetter
حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
houselights
نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
flash ranging location
تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
speeds
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
high frequency stabilized arc
قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
speed
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speeding
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
dial test indicator
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
generations
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
magneto optical recording
رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
generation
کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
orom
Only Read Optical حافظه فقط خواندنی نوری emory
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com