English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
dosing machine دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
Other Matches
batches با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
batch با مقیاس تقسیم کردن عملیات مربوط به بتن
pantograph دستگاه تغییر مقیاس نقشه
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
nominal scale شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
eldograph دستگاه تبدیل مقیاس نقشه مانند پانتوگراف
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
divisive تقسیم کننده
demultiplexer تقسیم کننده
denominators تقسیم کننده
denominator تقسیم کننده
divider تقسیم کننده
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
distributors تقسیم برق توزیع کننده
distributor تقسیم برق توزیع کننده
subdivider تقسیم کننده باجزاء فرعی بخشیزه گر
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
barleycorn مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
rood مقیاس سطحی معادل یک چهارم جریب مقیاس طولی که درانگلستان 7 الی 8 یارد است
processor تقسیم کننده سیگنال که توسط ریز پردازندهای در شبکه کنترل میشود
synchronizer دستگاه همزمان کننده
pulverizer دستگاه پودر کننده
cooler دستگاه خنک کننده
spreader دستگاه پخش کننده شن
blasting machine دستگاه پاک کننده
comparative gage دستگاه مقایسه کننده
arming system دستگاه مسلح کننده
multiplier دستگاه تقویت کننده
actuator دستگاه مسلح کننده
double v machine دستگاه دولا کننده ورق
acetylator دستگاه استیل دار کننده
cooler کولر دستگاه خنک کننده
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
smoothing rolls دستگاه نورد نرم کننده
card sorter دستگاه مرتب کننده کارت
grouter دستگاه متراکم کننده سیمان
radiant دستگاه پخش کننده حرارت
edging machine دستگاه خم کننده لبه فلزات
coke pusher دستگاه متراکم کننده ذغال کک
fatigue testing machine دستگاه ازمایش کننده خستگی
maximum recording attachment دستگاه ضبط کننده حداکثر
course recorder دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
fault localization apparatus دستگاه تعیین کننده محل خطا
pacemaker دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
pacemakers دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
lat machine دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
dash pot دستگاه کند کننده حرکت میراگر
divisor عملوندی که برای تقسیم مقسوم علیه در عمل تقسیم به کار می روند
fissiparous تولیدکننده سلولهای جدیدبوسیله تقسیم سلولی یاشکاف تقسیم شونده
vernier درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
stereophonic دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
detector crayon مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
foam type fire extinguisher دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
pointer اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pointers اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
spoiler تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
centigrade temperature scale مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
baseband 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
trellis coding روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
subdivided بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivide بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdivides بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
subdividing بقسمتهای جزء تقسیم کردن باجزاء فرعی تقسیم بندی کردن
small-scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small scale طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
sectors کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
sector کوچکترین فضای دیسک مغناطیسی که توسط کامپیوتر آدرس پذیر است . دیسکک به شیارهای هم مرکز تقسیم میشود و هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود که میتواند به بایتهای داده را ذخیره کند
cylinder block boring machine دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
soft clip area محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
spooler برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
MIDI sequencer داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
continuous processor دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
meters مقیاس
k scale مقیاس ک
nominal scale مقیاس
metres مقیاس
metre مقیاس
f scale مقیاس اف
z scale مقیاس " زی "
indicator مقیاس
criterion مقیاس
t scale مقیاس T
meter مقیاس
full size بخ مقیاس یک به یک
scale مقیاس
full-size بخ مقیاس یک به یک
measure مقیاس
scaling مقیاس
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
large-scale مقیاس بزرگ
large-scale در مقیاس بزرگ
range indicator مقیاس مسافت
yardsticks مقیاس پیمانه
medium scale در مقیاس متوسط
small scale مقیاس کوچک
yardstick مقیاس پیمانه
time scale مقیاس زمانی
time scales مقیاس زمانی
ratio schedule مقیاس نسبتی
norm مقیاس یامعیار
small-scale مقیاس کوچک
large scale مقیاس بزرگ
psychological scale مقیاس روانی
image scale مقیاس تصویر
meters مقیاس میزان
meter مقیاس میزان
measure درجه مقیاس
graphic مقیاس مصور
scaling مقیاس گذاری
fahrenheit scale مقیاس فارنهایت
norms مقیاس یامعیار
large scale در مقیاس بزرگ
evaporimter مقیاس تبخیر
graphic نمودار مقیاس
degree gradution مقیاس درجهای
deflection scale مقیاس سمتی
graphic scale مقیاس مصور
ordinal scale مقیاس ترتیبی
scalogram مقیاس تراکمی
scale up افزایش مقیاس
scale of production مقیاس تولید
scale of preferences مقیاس برتریها
tonal scale مقیاس صوتی
graphic scale مقیاس خطی
temperature scale مقیاس دما
grade scale مقیاس کلاسی
photographic scale مقیاس عکاسی
stens مقیاس ده بخشی
scaling مقیاس کردن
scaling مقیاس سازی
stanine scale مقیاس نه بخشی
percentile scale مقیاس صدکی
spectral scale مقیاس طیفی
derived scale مقیاس اشتقاقی
scale of preferences مقیاس رجحانها
scale factor ضریب مقیاس
cubic measure مقیاس مکعب
dial graduation مقیاس درجهای
elevation scale مقیاس درجه
guttman scale مقیاس گاتمن
ell مقیاس طول
handwriting scale مقیاس دستخط
conversion scale مقیاس خطی
product scale مقیاس فراورده
ration scale مقیاس نسبتی
cumulative scale مقیاس تراکمی
precision scale مقیاس دقیق
likert scale مقیاس لی کرت
point scale مقیاس امتیازی
scale factor مقیاس گذاری
scale down کاهش مقیاس
transverse scale مقیاس عرضی
scalability مقیاس پذیری
standards نورم مقیاس
standard نورم مقیاس
numerical scale مقیاس عددی
nominal scale مقیاس اسمی
loading scale مقیاس بارگیری
gauges مقیاس معیار
lie scale مقیاس دروغگویی
absolute temperature scale مقیاس مطلق
gauged مقیاس معیار
scale مقیاس نقشه
on a grand scale <adv.> در مقیاس بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com