English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (8 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
fully automatic machine دستگاه تماما"خودکار
fully hydraulic machine دستگاه تماما " هیدرولیکی
Other Matches
wholly تماما
intoto تماما
all- تماما
all تماما
quite تماما
through out تماما
throughout تماما
altogether تماما
de- تماما
teetotally تماما
hand and foot تماما
halely تماما"
starkly تماما
starkest تماما
starker تماما
stark تماما
fully تماما
baccate تماما گوشتی
alpha and omega تماما سرتاسر
all electric تماما"برقی
all electric تماما" الکتریکی
full automatic تماما" خودکار
well تماما تمام وکمال
wells تماما تمام وکمال
all black malleable castiron چدن چکش خوار تماما" سیاه
holocaust هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
holocausts هرنوع سندی که تماما" به خط خود ذینفع باشد
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pod محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pods محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
Manchester-Kashan فرش کاشانی-انگلیسی [این نوع فرش به سفارش شهر منچستر در کاشان بافته می شده و پشم آن تماما از نوع مرینوس استرالیایی بوده است.]
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
Quchan قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
unit یک دستگاه
unit دستگاه
plants دستگاه
organ system دستگاه
instrument دستگاه
units یک دستگاه
units دستگاه
appliances دستگاه
appurtenance دستگاه
plant دستگاه
system دستگاه
systems دستگاه
device دستگاه
devices دستگاه
utensil دستگاه
utensils دستگاه
teams یک دستگاه
nervous system دستگاه پی
nervous systems دستگاه پی
team یک دستگاه
apparatus دستگاه
machined دستگاه
machines دستگاه
installation دستگاه
setting up دستگاه
set دستگاه
device code کد دستگاه
sets دستگاه
machine دستگاه
installations دستگاه
equipment دستگاه
appliance دستگاه
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
recording instrument دستگاه ثبات
retort دستگاه تقطیر
retorts دستگاه تقطیر
folding machine دستگاه خم کاری
device cluster گروه دستگاه
quantized system دستگاه کوانتایی
recuperator دستگاه عاید
reference frame دستگاه مقایسهای
respiratory system دستگاه تنفسی
robots دستگاه خودکار
coordinates دستگاه مختصات
appendages دستگاه فرعی
electrostatic system دستگاه الکتروستاتیکی
counter recoil دستگاه عاید
giorgi system دستگاه جورجی
permeameter دستگاه نفوذسنج
recording instrument دستگاه ضبط
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
dedicated device دستگاه اختصاصی
evaporator دستگاه اب شیرین کن
display device دستگاه نمایش
receiving set دستگاه گیرنده
gun دستگاه تزریق
crystal system دستگاه بلور
guns دستگاه تزریق
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
device شعار دستگاه
radio set دستگاه رادیو
apparatus الت دستگاه
cyclostat دستگاه چرخش
cyclon دستگاه غبارگیر
appendage دستگاه فرعی
devices شعار دستگاه
drawing device دستگاه ترسیمه
mimeograph دستگاه تکثیر
drill press دستگاه مته
drilling machine دستگاه مته
leverage دستگاه اهرمی
shock inducer دستگاه ضربه زن
sequential device دستگاه ترتیبی
duplexer دستگاه دوراهه
automatic دستگاه خودکار
double v machine دستگاه ورق خم کن
double column machine دستگاه دو ستونی
dividing attachment دستگاه مقسم
symbolic device دستگاه سمبلیک
supercharge دستگاه تشدید
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
transmitter دستگاه فرستنده
transmitters دستگاه فرستنده
storage device دستگاه انباره
storage device دستگاه ذخیره
storage device دستگاه انبارش
tape drive دستگاه نوارخوان
tape drives دستگاه نوارخوان
automatics دستگاه خودکار
separator دستگاه تجزیه
discrete device دستگاه گسسته
device flag پرچم دستگاه
electric machine دستگاه برقی
prime movers دستگاه محرک
rivet gun دستگاه پرچ
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
device driver محرک دستگاه
curler دستگاه فرزنی
electromagnetic system دستگاه الکترومغناطیسی
device dependent وابسته به دستگاه
electric apparatus دستگاه الکتریکی
device independence مستقل از دستگاه
device independence استقلال دستگاه
duplexing assembly دستگاه دو راهه
nervous system دستگاه عصبی
device status وضعیت دستگاه
device number شماره دستگاه
nervous systems دستگاه عصبی
fifth column دستگاه جاسوسی
safety device دستگاه ضامن
rolling mill دستگاه نورد
device name نام دستگاه
prime mover دستگاه محرک
curlers دستگاه فرزنی
power plant دستگاه تولیدنیروی
analog device دستگاه قیاسی
audio device دستگاه سمعی
link trainer دستگاه پروازاموز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com