English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
kymograph دستگاه ثبت نوسانات یا حرکات موجی مانند نبض
Other Matches
lip key [دستگاه ثبت حرکات لب]
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
eldograph دستگاه تبدیل مقیاس نقشه مانند پانتوگراف
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
antistatic mat پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
oscilliations نوسانات
fluctuations نوسانات
year to year fluctuation نوسانات سالیانه
ultrasonic نوسانات مکانیکی
cost variance نوسانات هزینه
flucuations نوسانات اقتصادی
seasonal fluctuation نوسانات فصلی
seasonal fluctuations نوسانات فصلی
business fluctuations نوسانات بازرگانی
cyclical fluctuations نوسانات ادواری
cyclical fluctuations نوسانات دورهای
swinging of flow نوسانات عرضی جریان
phreatic fluctuation نوسانات سطح ایستائی اب
torsional damper میراکننده نوسانات پیحشی
stabilizer وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
stabilisers وسیلهای که از نوسانات وتکان جلوگیری میکند
buffet نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
marigraph دستگاهی که نوسانات جزر ومد را ثبت میکند
buffets نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeted نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
vibrator منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrators منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
flexural موجی
undulatory موجی
sinuous موجی
sinuate موجی
flecky موجی
flexuose موجی
wavelike موجی
flexuous موجی
damping vane پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
radiant energy نیروی موجی
undulatory current جریان موجی
gorge [گچ بری موجی]
impedance level مقاومت موجی
doucine گچ بری موجی
cima گچ بری موجی
cyma گچ بری موجی
threads موجی کردن
cyma recta موجی افتاده
wave motion حرکت موجی
waviness حالت موجی
wave mecanics مکانیک موجی
corrugate موجی شدن
wave function تابع موجی
sinuous flow جریان موجی
cyma گچ بری موجی
sinuosity حرکت موجی
thread موجی کردن
cyma reversa موجی جمع
half wave rectifier یکسوکننده نیم موجی
crisfate دارای حاشیه موجی
repand دارای حاشیه موجی
shell-shocked موجی- مبتلا بهاختلالاتناشیازجنگ
full wave rectifier یکسوکننده تمام موجی
vermiculate دارای خطوط موجی
undulation حرکت موجی زیروبم
sinuous دارای شیارهای موجی
cymatium گچ بری موجی شکل
steady state wave motion حرکت موجی پایا
ripple sort مرتب کردن موجی
schrodinger wave mechanics مکانیک موجی شرودینگر
plungers موجی که ناگهان می شکند
plunger موجی که ناگهان می شکند
sinuate دارای حاشیه موجی
plenum chamber محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
ultrasonic inspection متد تست غیرمخرب که در انهاترکها توسط ناپیوستگی انتشار امواج نوسانات مکانیکی در فلز اشکار میشود
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
waves موجی بودن موج زدن
shoulders سمت موجی که هنوز نشکسته
waving موجی بودن موج زدن
rippled بطور موجی حرکت کردن
ripple بطور موجی حرکت کردن
ripples بطور موجی حرکت کردن
waved موجی بودن موج زدن
corrugated iron اهن موجی یاچین دار
shouldering سمت موجی که هنوز نشکسته
shouldered سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulder سمت موجی که هنوز نشکسته
undulaory موجی نوسانی موج نما
spiller موجی که اهسته ویکنواخت می شکند
rippling بطور موجی حرکت کردن
wave موجی بودن موج زدن
creese یکجور خنجر که تیغه ان موجی است
radiant flux درجه نشر و تراوش نیروی موجی
A wave of anger swept over the entire world . موجی از خشم دنیا را فرا گرفت
cosmic microwave radiation background زمینه تشعشعی میکرو موجی کیهانی
surged برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surges برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
surge برق موجی از هوا تشکیل موج دادن
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
lamellate لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
movements حرکات
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
school figures حرکات اسب
eye movements حرکات چشم
prescribed exercise حرکات اجباری
compulsory freestyle حرکات اجباری
pump حرکات فریبنده
eurythmics تناسب حرکات
voluntary exercise حرکات اختیاری
peristalsis حرکات حلقوی
rings حرکات دارحلقه
calisthenics حرکات سوئدی
optional حرکات اختیاری
retrograde movement حرکات به عقب
gestures حرکات بیانگر
tactical movement حرکات تاکتیکی
compulsory حرکات اجباری
motion analysis تحلیل حرکات
calisthenics حرکات نرمشی
pumped حرکات فریبنده
puerilism حرکات کودکانه
pumps حرکات فریبنده
play marking حرکات تهاجمی
movements حرکات یکانها
cadence موزونی حرکات
air movements حرکات هوایی
cadences موزونی حرکات
pitches دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
strigil برس یاماهوت پاکن مخصوص بدن یکرشته تزئینات موجی ساختمان
pitch دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
innovation theory ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
disports حرکات نشاط انگیزکردن
eurhythmics حرکات بدنی موزون
disporting حرکات نشاط انگیزکردن
eurythmics حرکات بدنی موزون
transposition تبدیل حرکات شطرنج
floor exercise حرکات زمینی ژیمناستیک
position of attention حرکات و احترامات نظامی
rapid eye movements حرکات سریع چشم
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
disport حرکات نشاط انگیزکردن
disported حرکات نشاط انگیزکردن
gestural متضمن حرکات واشارات
notations ثبت حرکات شطرنج
air movement section قسمت حرکات هوایی
girlishness حرکات یا حالات دخترانه
music of the spheres اهنگ حرکات افلاک
surge حرکات افقی اب دریا
appeasement gestures حرکات صلح جویانه
surged حرکات افقی اب دریا
lateral and sway bracing حرکات جانبی و نوسانی
surges حرکات افقی اب دریا
by-play حرکات یا مکالمات فرعی
notation ثبت حرکات شطرنج
piaffe نمایش حرکات یورتمهای
lunes حرکات جنون امیز
circulation control مدار کنترل حرکات
adiadokinesis زوال حرکات تناوبی
road movement حرکات روی جاده
maneuvering board تابلوی حرکات ناوها
air register تنظیم حرکات هوایی
aerobatic حرکات آکروباتی با هواپیما
mass of maneuver سنگینی حرکات یکان
lip-read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
lip read کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
air control ship ناو کنترل حرکات هوایی
lip-reads کلمات را بوسیله حرکات لب فهمیدن
cardiography ثبت حرکات وضربان قلب
theatrical gestures حرکات واداهایی که در خورتماشاخانه باشد
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
patterns گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
pattern گامها و حرکات دو اسکیت بازبا هم
screwing حرکات دورانی یخهای دریایی
by-play حرکات یا مکالمات کنار صحنه
percentages نسبت حرکات موفقیت امیز
combatdrill تمرین حرکات و ارایشهای رزمی
kinesiology تشریح حرکات بدنی انسان
tics حرکات غیر ارادی اندامها
percentage نسبت حرکات موفقیت امیز
tic حرکات غیر ارادی اندامها
actinoelectric اجسامی که دارای خاصیت تولید الکتریسیته در اثر تابش طول موجی متناسب با نورباشند
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com