Total search result: 201 (12 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
spot welding machine |
دستگاه جوش نقطهای |
|
|
Other Matches |
|
double row spot welding |
جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه |
pin point |
نقطهای |
dot product |
ضرب نقطهای |
point function |
تابع نقطهای |
dot matrix |
ماتریس نقطهای |
point estimation |
براورد نقطهای |
point estimation |
تخمین نقطهای |
point estimate |
براورد نقطهای |
point elasticity |
کشش نقطهای |
point discharge |
تخلیه نقطهای |
point group |
گروه نقطهای |
point indentification |
هویت نقطهای |
point target |
اماج نقطهای |
two point threshold |
استانه دو نقطهای |
point particle |
ذره نقطهای |
point operation |
عمل نقطهای |
point load |
بار نقطهای |
point imperfection |
ناکاملی نقطهای |
bridge spot weld |
جوشکاری نقطهای |
point defect |
نقص نقطهای |
multipoint line |
خط چند نقطهای |
spot welding |
جوشکاری نقطهای |
spot welding |
جوش نقطهای |
multipoint |
چند نقطهای |
point charge |
بار نقطهای |
point contact |
تماس نقطهای |
point contact |
کنتاکت نقطهای |
pinpoint target |
هدف نقطهای |
lattice point group |
گروه نقطهای شبکه |
dot matrix printer |
چاپگر یا ماتریس نقطهای |
spot welding electrode |
الکترود جوشکاری نقطهای |
dot matrix printers |
چاپگر یا ماتریس نقطهای |
dot matrix printers |
چاپگر با ماتریس نقطهای |
point contact rectifier |
یکسو کننده نقطهای |
point biserial correlation |
همبستگی دو رشتهای نقطهای |
dot matrix printer |
چاپگر با ماتریس نقطهای |
diglottic stimulation |
تحریک دو نقطهای زبان |
dichoglottic stimulation |
تحریک دو نقطهای زبان |
dot matrix character |
کاراکتر ماتریس نقطهای |
multipoint circuit |
مدار چند نقطهای |
single row spot welding |
جوشکاری نقطهای سری |
rpbis |
همبستگی دو رشتهای نقطهای |
known datum point |
نقطهای با مختصات وگرای معلوم |
welded contact rectifier |
یکسو کننده نقطهای جوش شده |
terminals |
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود |
terminal |
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود |
grazing point |
نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند |
previous spot |
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده |
phantom section |
خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود |
head spot |
نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد |
check point |
نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی |
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
lunitidal interval |
فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
turning points |
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود |
turning point |
نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
popeye |
در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است |
dieresis |
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد |
diaeresis |
دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
real stagnation point |
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
center of gyration |
نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید |
collimate |
تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس |
magnetometer |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
performance factor |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
gun slide |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
epicycloid |
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد |
transducer |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
lazy |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
laziest |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazier |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
dial test indicator |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
centroid |
در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است |
wire matrix printer |
یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی |
units |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
unit |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
inner product |
ضرب نقطهای ضرب نردهای |
automatic search jammer |
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار |
computer controlled machine |
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
column grinder |
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی |
intercept receiver |
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی |
insulation testing apparatus |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
survey meter |
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی |
telephone repeater |
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی |
laser linescan |
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری |
preset vector |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
declination constant |
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه |
traversing mechanism |
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت |
moving iron instrument |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
apparatus |
دستگاه |
team |
یک دستگاه |
device code |
کد دستگاه |
system |
دستگاه |
devices |
دستگاه |
systems |
دستگاه |
plant |
دستگاه |
plants |
دستگاه |
appurtenance |
دستگاه |
utensils |
دستگاه |
utensil |
دستگاه |
instrument |
دستگاه |
nervous system |
دستگاه پی |
teams |
یک دستگاه |
nervous systems |
دستگاه پی |
device |
دستگاه |
installations |
دستگاه |
installation |
دستگاه |
unit |
یک دستگاه |
machine |
دستگاه |
mechanism |
دستگاه |
mechanisms |
دستگاه |
organ system |
دستگاه |
sets |
دستگاه |
setting up |
دستگاه |
set |
دستگاه |
appliance |
دستگاه |
appliances |
دستگاه |
unit |
دستگاه |
equipment |
دستگاه |
machined |
دستگاه |
units |
یک دستگاه |
units |
دستگاه |
machines |
دستگاه |
telegraphing |
دستگاه تلگراف |
electrostatic system |
دستگاه الکتروستاتیکی |
power |
دستگاه برقی |
active device |
دستگاه فعال |
accept machine |
دستگاه پذیرنده |
rail cambering machine |
دستگاه ریل خم کن |
idiot box <idiom> |
دستگاه تلوزیون |
active device |
دستگاه کنشی |
carriers |
دستگاه کاریر |
water still |
دستگاه تقطیر اب |
reference frame |
دستگاه مقایسهای |
anaglyphoscope |
دستگاه ژرفانما |
anaglyptoscope |
دستگاه ژرفانما |
analog device |
دستگاه قیاسی |
analog device |
دستگاه انالوگ |
anti interference device |
دستگاه ضد تداخل |
virtual machine |
دستگاه مجازی |
vestibular system |
دستگاه دهلیزی |
ventilatory system |
دستگاه تهویهای |
mimeograph |
دستگاه تکثیر |
recuperator |
دستگاه عاید |
welding set |
دستگاه جوش |
aerator |
دستگاه بخور |
carrier |
دستگاه کاریر |
aerometeorograph |
دستگاه هوانگار |
x ray apparatus |
دستگاه رونتگن |
after burner |
دستگاه پس سوز |
receiving set |
دستگاه گیرنده |
air exhausting plant |
دستگاه خلاء |
recording instrument |
دستگاه ضبط |
non quantized system |
دستگاه کلاسیک |
recording instrument |
دستگاه ثبات |
milling machine |
دستگاه فرز |
respiratory system |
دستگاه تنفسی |
retort |
دستگاه تقطیر |
retorts |
دستگاه تقطیر |
device |
شعار دستگاه |
gasifying apparatus |
دستگاه تبخیر |
devices |
شعار دستگاه |
evaporator |
دستگاه اب شیرین کن |
gun |
دستگاه تزریق |
guns |
دستگاه تزریق |
robot |
دستگاه خودکار |
nervous systems |
دستگاه عصبی |
fifth column |
دستگاه جاسوسی |
prime mover |
دستگاه محرک |
prime movers |
دستگاه محرک |
giorgi system |
دستگاه جورجی |
predictor |
دستگاه مدبر |
curler |
دستگاه فرزنی |
curlers |
دستگاه فرزنی |
appendage |
دستگاه فرعی |