English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
graphic output device دستگاه خروجی گرافیکی
Other Matches
graphic output خروجی گرافیکی
display tolerance میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
graphic input device دستگاه ورودی گرافیکی
crt وسیله نمایش حروف یا طرح ها یا اطلاعات گرافیکی مشابه دستگاه تلویزیون
output device دستگاه خروجی
input output device دستگاه ورودی و خروجی
out put حاصل کار قدرت خروجی دستگاه
I/O device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
GKS استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند
graphics استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
pucks یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
puck یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
ink jet printer دستگاه خروجی که بوسیله پاشیده شدن لایه نازکی ازجوهر چاپ میکند
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
drivers برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device handler برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
driver برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
cross hairs دو خط متقاطع روی یک دستگاه ورودی که محل تقاطع انها مکان فعال مکان نمای یک سیستم گرافیکی رامشخص میکند
graphics ترمینال مخصوص با نمایش گرافیکی با resoleetion بالا و صفحه گرافیکی و سایر وسایل ورودی
tablets صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
tablet صفحه گرافیکی یا وسیله مسط ح که به کاربر امکان وارد کردن اطلاعات گرافیکی در کامپیوتر با رسم روی سطح آن میدهد
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
non equivalence function تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
inequivalence تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
near letter quality خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
flip-flop قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
asterisks 1-نشانه گرافیکی
graphics tablet لوح گرافیکی
graphical terminal ترمینال گرافیکی
graphic limits حدود گرافیکی
graphics screen صفحه گرافیکی
graphics resolation وضوح گرافیکی
graphics program برنامه گرافیکی
desktop همایش گرافیکی
graphics display نمایش گرافیکی
graphics printer چاپگر گرافیکی
asterisk 1-نشانه گرافیکی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
graphics terminal ترمینال گرافیکی
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
vector graphics display بردار نمایش گرافیکی
interactive graphics system سیستم گرافیکی محاورهای
circuit طرح گرافیکی یک مدار
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
circuits طرح گرافیکی یک مدار
artwork کارها و تصاویر گرافیکی
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
stand alone graphics system سیستم گرافیکی خودکفا
graphics digitizer دیجیتالی کننده گرافیکی
nongraphic character کاراکتر غیر گرافیکی
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
logical نمایش گرافیکی قط عات منط قی
graphics input hardware سخت افزار ورودی گرافیکی
GINO تابع کنترل گرافیکی به فرترن
flow diagram کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flowchart کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
Veitch diagram نمایش گرافیکی جدول درستی
macro نمایش گرافیکی مراحل منط قی
irregular polygon شی گرافیکی که ابعاد یکسان دارد
polygons شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
logic نمایش گرافیکی قط عات منط قی
QuickTime گرافیکی امکان نمایش میدهد.
polygon شکل گرافیکی با سه یا چند بعد
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
karnaugh map نمایش گرافیکی وضعیت مدار منط قی
paged با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
fogging اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
Tseng Labs تولیدکننده مجموعه قط عات در آداپتورهای گرافیکی
page با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
attributes اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
render گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
rendered گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
attributing اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
renders گرافیکی به طوری که طبیعی به نظر برسد
pages با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
attribute اندازه و رنگ یک متن یا نمایش گرافیکی
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
programmable function keyboard صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی
paged نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
schemata شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
page نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
learning curve نمایش گرافیکی بدست آوردن دانش در زمان
pages نمایش گرافیکی فاهر صفحه هنگام چاپ
contiguous خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
half حرکت یا نمایش گرافیکی با نیمی از شدت معمولی
planar اشیا یا تصاویر گرافیکی که در یک نقشه قرار دارند
primitive برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
schema شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
scrapbooks که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
alphamosaic برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
Targa بیتی . 2-آداپتور گرافیکی با renolation بالا مسافت Truevision
blueprint کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
panning حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
logical گرافیکی که حاوی اطلاعات رنگ مورد نیاز است
blueprints کپی از مجموعه اصلی خصوصیات یا طراحی ها به شکل گرافیکی
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
graphical مربوط به چیزی که گرافیکی نشان داده شده است
scrapbook که تصاویر گرافیکی که غالباگ استفاده می شوند را ذخیره میکند
palette مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
palettes مجموعهای از رنگهای قابل دسترس در یک سیستم گرافیکی کامپیوتر
PCX file روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
venn diagram نمایش گرافیکی رابط ه بین وضعیتهای سیستم یا مدار
resource گرافیکی که مفید هستند یا توسط چیزی استفاده می شوند
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
pict قالب فایل گرافیکی که تصاویر را به صورت برداری ذخیره میکند
geocoding روش تهیه یک صفحه گرافیکی اطلاعات در رابطه با یک ناحیه جغرافیایی
turtles تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
region پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
turtle تصویر گرافیکی که توسط یک turtle و مجموعه دستوراتی ایجاد میشود
chart نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
regions پر کردن فضای صفحه نمایش یا شکل گرافیکی با رنگ مشخص
charts نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
paints پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
symbol نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی در نمودار
indicator نمایش گرافیکی محل و استفاده پرچمهای نشان دهنده در برنامه
tag image file format قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
cads استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
cad استفاده از کامپیوتر و ترمینالهای گرافیکی برای کمک به طراح درکارش
addressable هر نقط ه در سیستم گرافیکی که مستقیما قابل آدرس دهی است
blast through alphanumerics حروفی که در یک ترمینال تصویری در حالت گرافیکی قابل نمایش اند
tiffs قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
paint پر کردن شکل گرافیکی با رنگ . با روشهای مختلف و جلوههای ویژه
charting نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
planing یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planes یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planed یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
tiff قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
charted نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
print shop بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
jaguars -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
nomograph سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
jaguar -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
coprocessor آداپتور نمایش سریع که مخصوص عملیات گرافیکی مثلاگ رسم خط و... است
visualization تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
nomogram سیستم گرافیکی برای حل یک مقدا رکه از دوتای دیگر آمده است
IFF استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
graph وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
achromatic colour رنگ بین سیاه و سفید که توسط آداپتور گرافیکی نمایش داده میشود
Quantel شرکت گرافیک کامپیوتری که سیستم گرافیکی Hrrey , Paint box را تولید کردند
enhances حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
alphageometric که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند
graphs وسیله چاپ با قلم که داده را از کامپیوتر می گیرد و به صورت گرافیکی نمایش میدهد
enhancing حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
FIF فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
enhanced حرف واضح تر یا چاپ گرافیکی با استفاده از نقاط کوچکتر و بیشتر واحد اینچ
enclosing گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
graphics UDV مصخصو که تصاویر گرافیکی رنگی و با resolution را به خوبی متن نشان میدهد
enclose گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
fractal قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
encloses گرافیکی که از همه طرف بسته است و میتواند توسط رنگ یا الگویی پر شود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com