Total search result: 203 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
fatigue bending machine |
دستگاه خمش دائمی |
|
|
Search result with all words |
|
continous milling machine |
دستگاه فرز دائمی |
continous rod mill |
دستگاه نورد سیم دائمی |
Other Matches |
|
standing orders |
دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی |
standing order |
دستور پرداخت دائمی سفارش دائمی |
retainers |
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی |
retainer |
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی |
constant |
دائمی |
standing |
دائمی |
first string |
دائمی |
perennial |
دائمی |
constants |
دائمی |
permanent |
دائمی |
ceaseless |
دائمی |
sequential |
دائمی |
continous |
دائمی |
perennials |
دائمی |
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
permanent storage |
حافظه دائمی |
permanent way |
مسیر دائمی |
permanent magnet |
اهنربای دائمی |
consistent flow |
جریان دائمی |
continual |
دائمی همیشگی |
constant power |
توان دائمی |
permanent load |
بار دائمی |
regular army |
ارتش دائمی |
regular salary |
حقوق دائمی |
permanent store |
انباره دائمی |
permanent tooth |
دندان دائمی |
costant load |
بار دائمی |
premanent way |
خط ثابت خط دائمی |
permanent color |
رنگ دائمی |
permanent storage |
انبارش دائمی |
creep limit |
حد انبساط دائمی |
permanent |
دائمی ماندنی |
permanent storage |
انباره دائمی |
everlasting |
همیشگی دائمی |
permanent saving |
پس انداز دائمی |
permanent structures |
ساختمانهای دائمی |
continous earth |
زمین دائمی |
permanent |
سیر دائمی |
permanent insane |
مجنون دائمی |
continous cycle |
گردش دائمی |
sustained speed |
سرعت دائمی |
permanent hardness |
سختی دائمی |
permanent income |
درامد دائمی |
permanent error |
خطای دائمی |
continous operation |
کار دائمی |
permanent consumption |
مصرف دائمی |
steady state |
حالت دائمی |
steady flow |
جریان دائمی |
continous running |
گردش دائمی |
continous rolling |
نورد دائمی |
eternal |
بی پایان دائمی |
standing committee |
کمیته دائمی |
standing army |
ارتش دائمی |
persistent inflation |
تورم دائمی |
permanent fault |
عیب دائمی |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
continous strand furnace |
کوره رشتهای دائمی |
continous traction |
نیروی کشش دائمی |
sustained short circuit |
اتصال کوتاه دائمی |
fereter |
[معابد دائمی در کلیساها] |
continous conveyor |
بالابر دائمی و ثابت |
continous anealing furnace |
کوره ملتهب دائمی |
continous mixer |
مخلوط کننده دائمی |
continous heating furnace |
کوره حرارتی دائمی |
perpetual motion machine |
ماشین خودکار دائمی |
keelboat |
قایق با تیر دائمی کف |
continuous rain |
بارش باران دائمی |
permanent magnet steel |
فولاد اهنربای دائمی |
cruising speed |
سرعت دائمی اتومبیل |
indefinite leave to remain [British E] |
جواز اقامت دائمی |
fatigue bending test |
ازمایش خمش دائمی |
permanent residence permit |
جواز اقامت دائمی |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
continous casting plant |
تاسیسات ریخته گری دائمی |
perpetuates |
دائمی کردن جاودانی ساختن |
perpetual stock record |
سابقه دائمی موجودی انبار |
continous tinning line |
تاسیسات قلع کاری دائمی |
perennially |
بطور ماندگاریا دائمی همیشه |
alternating stress |
تنش نوسان دار دائمی |
perpetuating |
دائمی کردن جاودانی ساختن |
perpetuate |
دائمی کردن جاودانی ساختن |
engram |
تحولات دائمی هسته سلول |
perpetuated |
دائمی کردن جاودانی ساختن |
engramme |
تحولات دائمی هسته سلول |
continous casting method |
روش ریخته گری دائمی |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
permanent emplacement |
موضع دائمی یکان یا جنگ افزار |
permanent income hypothesis |
فرضیه درامد دائمی درباره مصرف |
mandate |
قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی |
mandate |
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی |
permafrost |
لایه منجمد دائمی اعماق زمین |
alnico |
الیاژی از اهن جهت ساخت اهنربای دائمی |
hallucinosis |
حالت هذیانی و وهمی ابتلاء به توهم دائمی |
cross to bear/carry <idiom> |
رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد |
engram |
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند |
engramme |
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
flag station |
جایی که قطاربادیدن پرچم ویژه نگاه میدارندوایستگاه دائمی نیست |
magnetometer |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
thefts |
بردن متقلبانه مال غیر به قصد محروم کردن دائمی مالک از ان |
theft |
بردن متقلبانه مال غیر به قصد محروم کردن دائمی مالک از ان |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
gun slide |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
performance factor |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
transducer |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
lazier |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
laziest |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazy |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
tenant in fee simple |
متصرف مطلق و دائمی ومادام العمر مال غیر منقول که تصرفاتش به اخلاف وی نیز منتقل میشود |
dial test indicator |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
permanent income hypothesis |
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی |
unit |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
units |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
presidium |
هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت هیئت رئیسه |
automatic search jammer |
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار |
continous immersion test |
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری |
computer controlled machine |
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
perpetual inventory |
فهرست دائمی موجودی موجودی دائم |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
column grinder |
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی |
intercept receiver |
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی |
insulation testing apparatus |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
laser linescan |
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری |
survey meter |
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی |
telephone repeater |
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی |
preset vector |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
declination constant |
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه |
traversing mechanism |
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت |
perpetual bonds |
اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی |
air pollution monitoring |
مراقبت دائمی الودگی هوا فرابینی الودگی هوا |
moving iron instrument |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
apparatus |
دستگاه |
instrument |
دستگاه |
devices |
دستگاه |
device |
دستگاه |
utensils |
دستگاه |
systems |
دستگاه |
teams |
یک دستگاه |
team |
یک دستگاه |
nervous systems |
دستگاه پی |
utensil |
دستگاه |
appurtenance |
دستگاه |
plant |
دستگاه |
system |
دستگاه |
plants |
دستگاه |
nervous system |
دستگاه پی |
mechanism |
دستگاه |
unit |
دستگاه |
machine |
دستگاه |
set |
دستگاه |
machines |
دستگاه |
organ system |
دستگاه |
sets |
دستگاه |
unit |
یک دستگاه |
units |
یک دستگاه |
units |
دستگاه |
machined |
دستگاه |
mechanisms |
دستگاه |
installations |
دستگاه |
equipment |
دستگاه |
setting up |
دستگاه |
device code |
کد دستگاه |
installation |
دستگاه |
appliance |
دستگاه |
appliances |
دستگاه |
rhombohedral system |
دستگاه لوزوجهی |
device number |
شماره دستگاه |
device name |
نام دستگاه |
device status |
وضعیت دستگاه |
device independence |
استقلال دستگاه |
power plant |
دستگاه تولیدنیروی |
rivet gun |
دستگاه پرچ |
abrasive cutting machine |
دستگاه برش |
device flag |
پرچم دستگاه |
telegraphs |
دستگاه تلگراف |
receiving set |
دستگاه گیرنده |
abel closed tester |
دستگاه ابل |
rail cambering machine |
دستگاه ریل خم کن |
radio set |
دستگاه رادیو |