English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
vestibular system دستگاه دهلیزی
Other Matches
auricular دهلیزی
vestibular دهلیزی
atrioventricular دهلیزی و بطنی
nervus vestibulocochlearis عصب دهلیزی- حلزونی
vestibulocochlear nerve عصب دهلیزی- حلزونی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
systems دستگاه
organ system دستگاه
system دستگاه
units دستگاه
units یک دستگاه
unit دستگاه
appliances دستگاه
apparatus دستگاه
devices دستگاه
appliance دستگاه
appurtenance دستگاه
unit یک دستگاه
device دستگاه
sets دستگاه
plants دستگاه
machines دستگاه
installation دستگاه
installations دستگاه
instrument دستگاه
equipment دستگاه
utensil دستگاه
utensils دستگاه
plant دستگاه
device code کد دستگاه
machine دستگاه
machined دستگاه
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
nervous systems دستگاه پی
nervous system دستگاه پی
team یک دستگاه
teams یک دستگاه
set دستگاه
setting up دستگاه
storage device دستگاه ذخیره
puller دستگاه کشش
storage device دستگاه انبارش
apparatus الت دستگاه
punching machine دستگاه منگنه
transmitter دستگاه فرستنده
transmitters دستگاه فرستنده
punching machine دستگاه پانچ
tape drive دستگاه نوارخوان
quantized system دستگاه کوانتایی
guns دستگاه تزریق
storage device دستگاه انباره
power plant دستگاه تولیدنیروی
psychic apparatus دستگاه روانی
abel closed tester دستگاه ابل
power saw دستگاه اره
system of forces دستگاه نیروها
synchronous device دستگاه همزمان
telegraphs دستگاه تلگراف
synchronous device دستگاه همگام
telegraphing دستگاه تلگراف
telegraphed دستگاه تلگراف
telegraph دستگاه تلگراف
symbolic device دستگاه سمبلیک
predictor دستگاه مدبر
supercharge دستگاه تشدید
rivet gun دستگاه پرچ
printer machine دستگاه چاپ
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
power plants دستگاه تولیدنیروی
gun دستگاه تزریق
radio set دستگاه رادیو
appendage دستگاه فرعی
automatics دستگاه خودکار
retorts دستگاه تقطیر
retort دستگاه تقطیر
sequential device دستگاه ترتیبی
receiving set دستگاه گیرنده
nervous system دستگاه عصبی
separator دستگاه تجزیه
recording instrument دستگاه ضبط
recording instrument دستگاه ثبات
robots دستگاه خودکار
robot دستگاه خودکار
appendages دستگاه فرعی
nervous systems دستگاه عصبی
shock inducer دستگاه ضربه زن
fifth column دستگاه جاسوسی
tape drives دستگاه نوارخوان
leverage دستگاه اهرمی
curler دستگاه فرزنی
recuperator دستگاه عاید
reference frame دستگاه مقایسهای
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
respiratory system دستگاه تنفسی
curlers دستگاه فرزنی
prime movers دستگاه محرک
prime mover دستگاه محرک
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
rolling mill دستگاه نورد
safety device دستگاه ضامن
devices شعار دستگاه
automatic دستگاه خودکار
abrasive cutting machine دستگاه برش
machinery saw دستگاه اره
instrumental accuracy دقت دستگاه
classical system دستگاه کلاسیک
input device دستگاه ورودی
induction instrument دستگاه القائی
communication device دستگاه ارتباطی
induction current instrument دستگاه القائی
illuminator دستگاه روشنایی
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
i.f.f. system دستگاه تشخیص
honing machine دستگاه سنگ
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
control gear دستگاه کنترل
coordinates دستگاه مختصات
instrumental error خطای دستگاه
jack plane رنده دستگاه
machine frame چارچوب دستگاه
c.g.s. system دستگاه سگث
machine foundation پایه دستگاه
machine accessory متعلقات دستگاه
lymphatic system دستگاه لنفاوی
low potential system دستگاه کم فشار
logic device دستگاه منطقی
carpenter's bench دستگاه نجاری
link trainer دستگاه پروازاموز
limbic system دستگاه کناری
lighting set دستگاه روشنایی
jointing plane رنده دستگاه
counter recoil دستگاه عاید
giorgi system دستگاه جورجی
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
drilling machine دستگاه مته
device flag پرچم دستگاه
drill press دستگاه مته
device independence مستقل از دستگاه
device independence استقلال دستگاه
device name نام دستگاه
device number شماره دستگاه
device status وضعیت دستگاه
drawing device دستگاه ترسیمه
double v machine دستگاه ورق خم کن
double column machine دستگاه دو ستونی
dividing attachment دستگاه مقسم
display device دستگاه نمایش
device driver محرک دستگاه
device dependent وابسته به دستگاه
crystal system دستگاه بلور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com