English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
x ray apparatus دستگاه رونتگن
Other Matches
roentgen رونتگن
x ray tube لامپ رونتگن
x ray protection حفافت رونتگن
X-raying پرتو رونتگن
radiographs تصویر رونتگن
X-raying اشعه رونتگن
X-rayed پرتو رونتگن
radiograph تصویر رونتگن
x ray flash فلاش رونتگن
x ray film فیلم رونتگن
x ray beam اشعه رونتگن
radiographic inspection معاینه رونتگن
radiograph عکس رونتگن
x irradiation تشعشع رونتگن
radiographs عکس رونتگن
X-ray پرتو رونتگن
X-ray اشعه رونتگن
milliroentgen یک هزارم رونتگن
X-rayed اشعه رونتگن
milliroentgen میلی رونتگن
roentgen tube لامپ رونتگن
roentgen ray پرتو رونتگن
roentgenogram تصویر رونتگن
x ray equipment تجهیزات اشعه رونتگن
x ray source منبع اشعه رونتگن
rem مقدار دوزتشعشعی که اثرش برابر یک رونتگن اشعه ایکس باشد
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
rem مقدار تابش یونیزه کننده که در صورت جذب توسط یک جسم همان تاثیرات فیزیولوژیکی را که یک رونتگن اشعه ایکس یاتابشهای گاما دارند خواهدداشت
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
radiologists متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
instrument دستگاه
unit یک دستگاه
unit دستگاه
units یک دستگاه
units دستگاه
installations دستگاه
device code کد دستگاه
utensils دستگاه
appurtenance دستگاه
organ system دستگاه
mechanisms دستگاه
mechanism دستگاه
team یک دستگاه
teams یک دستگاه
equipment دستگاه
utensil دستگاه
installation دستگاه
machine دستگاه
nervous system دستگاه پی
nervous systems دستگاه پی
devices دستگاه
plant دستگاه
plants دستگاه
device دستگاه
apparatus دستگاه
machines دستگاه
machined دستگاه
system دستگاه
systems دستگاه
set دستگاه
sets دستگاه
appliances دستگاه
appliance دستگاه
setting up دستگاه
prime mover دستگاه محرک
prime movers دستگاه محرک
rolling mill دستگاه نورد
safety device دستگاه ضامن
jointing plane رنده دستگاه
system of units دستگاه واحدها
induction current instrument دستگاه القائی
system of units دستگاه یکانها
monocyclic system دستگاه تکدور
storage device دستگاه انبارش
jack plane رنده دستگاه
tar spraying machine دستگاه قطرانپاش
agitator دستگاه بهم زن
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
honing machine دستگاه سنگ
table set دستگاه میزی
separator دستگاه تجزیه
sequential device دستگاه ترتیبی
fifth column دستگاه جاسوسی
illuminator دستگاه روشنایی
nervous systems دستگاه عصبی
agitators دستگاه بهم زن
induction instrument دستگاه القائی
system of forces دستگاه نیروها
transmitter دستگاه فرستنده
automatics دستگاه خودکار
instrumental accuracy دقت دستگاه
automatic دستگاه خودکار
tape drive دستگاه نوارخوان
i.f.f. system دستگاه تشخیص
shock inducer دستگاه ضربه زن
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
instrumental error خطای دستگاه
control gear دستگاه کنترل
leverage دستگاه اهرمی
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
supercharge دستگاه تشدید
synchronous device دستگاه همزمان
synchronous device دستگاه همگام
nervous system دستگاه عصبی
storage device دستگاه ذخیره
transmitters دستگاه فرستنده
tape drives دستگاه نوارخوان
coordinates دستگاه مختصات
input device دستگاه ورودی
communication device دستگاه ارتباطی
symbolic device دستگاه سمبلیک
storage device دستگاه انباره
pointing device دستگاه اشاره گر
anti interference device دستگاه ضد تداخل
papalism دستگاه پاپ
overcurrent device دستگاه حفافت
output device دستگاه خروجی
armature winder دستگاه ارمیچرپیچ
orsat apparatus دستگاه رسا
operating signal سیگنال دستگاه
asymmetric system دستگاه بی تقارن
asynchronous device دستگاه ناهمگام
asynchronous device دستگاه غیرهمزمان
oil press دستگاه عصاری
passive device دستگاه منفعل
analog device دستگاه انالوگ
air exhausting plant دستگاه خلاء
machine frame چارچوب دستگاه
machinery saw دستگاه اره
carpenter's bench دستگاه نجاری
magneto دستگاه مولدبرق
permeameter دستگاه نفوذسنج
peripheral device دستگاه جنبی
anaglyphoscope دستگاه ژرفانما
anaglyptoscope دستگاه ژرفانما
analog device دستگاه قیاسی
obsolescence free دستگاه متروک
null instrument دستگاه صفر
audio device دستگاه سمعی
milling machine دستگاه فرز
binary device دستگاه دو حالته
brick moulding دستگاه خشتزنی
bistable device دستگاه دوپایا
blanck cutting دستگاه منگنه
blasting machine دستگاه انفجار
blasting machine دستگاه ترکش
blooming roll دستگاه نوردشمشه
bracing system دستگاه مهاربندی
bradyscope دستگاه کندنما
breating apparatus دستگاه دم زدن
breating apparatus دستگاه تنفس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com