English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
unit record device دستگاه ضبط واحد
Search result with all words
antistatic mat پوششی در قسمت جلوی یک دستگاه مانند یک واحد دیسک که به حالت سکون حساس است لایی ناایستا
basic machine unit واحد دستگاه مقدماتی
Other Matches
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
power واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powers واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
knot نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
cpu واحد محاسبه و منط ق و واحد ورودی / خروجی
morpheme واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
functional unit واحد در حال کار واحد تابعی
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
unilinear در یک خط واحد
singlet خط واحد
plank واحد
unit واحد
monad واحد
single واحد
units واحد
singlets خط واحد
module واحد
univalent واحد
at the same time در ان واحد
ones واحد
measure واحد
modules واحد
one واحد
unitage یک واحد
lighting unit واحد روشنایی
fuse unit واحد فیوز
unit weight وزن واحد
sample واحد نمونه
lambert واحد روشنایی
fraction 1-بخشی از یک واحد
fractions 1-بخشی از یک واحد
motifs واحد تکراری
unit tube لوله واحد
fee بهای واحد
motif واحد تکراری
storming column واحد مامورحمله
logic unit واحد منطقی
sampled واحد نمونه
unitization تعیین واحد
tape unit واحد نوار
logical unit واحد منطقی
fuse element واحد فیوز
input unit واحد اولیه
terminal unit واحد پایانه
bars واحد فشار
bar واحد فشار
unified budget بودجه واحد
unit cell سلول واحد
identity matrix ماتریس واحد
unit position مکان واحد
unit cost هزینه واحد
terminal unit واحد پایانی
unity شماره یک واحد
basis قیمت واحد
input unit واحد ورودی
input block واحد ورودی
information unit واحد اطلاعات
industrial unit واحد صنعتی
imaginary unit واحد موهومی
ones یک واحد یگانه
one یک واحد یگانه
unit distance با فاصله واحد
henry واحد خودالقایی
gold standard واحد طلا
unit of account واحد محاسبه
unit of currency واحد پولی
unit of fire واحد اتش
unit of issue واحد توزیع
unit of time واحد زمانی
unit price واحد بهاء
unit price واحد قیمت
unit price قیمت واحد
unit price بهای واحد
gust واحد چشایی
heat unit واحد حرارت
interlocking directorate مدیریت واحد
unit elasticity کشش واحد
concern واحد اقتصادی
concerns واحد اقتصادی
unit hydrograph هیدروگراف واحد
unit load واحد بار
bril واحد درخشندگی
unit matrix ماتریس واحد
gusts واحد چشایی
unit record رکورد واحد
repeating unit واحد تکراری
mpu واحد میکروپروسسور
derived unit واحد فرعی
astronomical unit واحد نجومی
program module واحد برنامه
processing unit واحد پردازنده
datum یک واحد داده
data unit واحد داده
data item واحد داده
processing unit واحد پردازش
cu واحد کنترل
cpu واحد کنترل
secondary unit واحد فرعی
motor unit واحد حرکتی
monitor unit واحد مبصر
monomeric unit واحد تکپار
rad یک واحد دوزاتمی
angstrom unit واحد انگستروم
quarterstaff واحد یموت
arithmetic unit واحد حساب
arithmetic unit واحد محاسبه
object module واحد مقصود
object module واحد مقصد
plants واحد صنعتی
command unit واحد فرمان
phyton واحد گیاهی
physical unit واحد فیزیکی
phot واحد روشنایی
personality module واحد شخصیت
ounce واحد جرم
ounces واحد جرم
pound واحد وزن
pounded واحد وزن
pounding واحد وزن
building unit واحد ساختمانی
basic shaft محور واحد
contractors yard واحد ساختمانی
cost unit قیمت واحد
plant واحد صنعتی
stepping واحد مجزا
step واحد مجزا
output unite واحد خروجی
peripheral unit واحد جنبی
control unit واحد کنترل
pyramiding مدیریت واحد
basic construction unit واحد ساختمانی
pounds واحد وزن
single tax مالیات واحد
dyadic unit واحد دو عضوی
efficiency unit واحد کارایی
memory module واحد حافظه
measuring unit واحد سنجش
measure واحد میزان
storage unit واحد ذخیره
work unit واحد کار
electrostatic unit واحد الکترواستاتیک
absolute unit واحد مطلق
shipping unit واحد حمل
single density با تراکم واحد
main unit واحد اصلی
magnetic unit واحد مغناطیسی
single precision دقت واحد
microcycle واحد زمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com