English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
downfeed milling machine دستگاه فرز با تغذیه از زیر
Other Matches
dystrohpy تغذیه معیوب یاناقص نقص تغذیه
friction feed تغذیه کاغذ توسط گیر دادن یک ورقه کاغذ میان دو غلطک تغذیه کاغذ تک
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
recharging تغذیه
feeding تغذیه
recharge تغذیه
feeders خط تغذیه
nourishes تغذیه
nourish تغذیه
diet تغذیه
nourishment تغذیه
nurturing تغذیه
recharges تغذیه
nutrition تغذیه
recharged تغذیه
sustenance تغذیه
nurtured تغذیه
nurtures تغذیه
feeder خط تغذیه
nutriments تغذیه
alimentation تغذیه
nurture تغذیه
nutriment تغذیه
line feed تغذیه خط
nourished تغذیه
feedings تغذیه
noises منبع تغذیه
recharge basin حوضچه تغذیه
power transformer مبدل تغذیه
pouring gate تغذیه قالب
power pack جعبه تغذیه
power supplay منبع تغذیه
power supply منبع تغذیه
pasturage تغذیه کردن
injection well چاه تغذیه
mulnutrition سوء تغذیه
natural recharge تغذیه طبیعی
downfeed تغذیه رو به پایین
main supply line خط تغذیه اصلی
main feed تغذیه اصلی
magazine feed تغذیه مخزن
innutrition عدم تغذیه
paper feer تغذیه کاغذ
recharge well چاه تغذیه
form feed تغذیه کاغذ
undernourishment گرفتارسوء تغذیه
food program رژیم تغذیه
supply cable کابل تغذیه
feeding center مرکز تغذیه
feeder panel تابلوی تغذیه
dystrophic nutrition تغذیه دش بار
ff تغذیه کاغذ
dystrophy سوء تغذیه
bottle-feeding تغذیه با بطری
bottle feeding تغذیه با بطری
feeder canal کانال تغذیه
feed pump پمپ تغذیه
feed pipe لوله تغذیه
malnutrition سوء تغذیه
reverse bias تغذیه معکوس
undernourishment سوء تغذیه
feedway تغذیه کننده
feeding problem مشکل تغذیه
nutritionists ویژه گر تغذیه
serial feeding تغذیه نوبتی
nutritionist ویژه گر تغذیه
undernourished گرفتارسوء تغذیه
breast-feeding تغذیه پستانی
undernourished سوء تغذیه
feed mechanism مکانیزم تغذیه
anti parallel feeding تغذیه مخالف
ad lib feeding تغذیه ازاد
feeders سیم تغذیه
feeder سیم تغذیه
aliment تغذیه کردن
bacteriophagy تغذیه ازباکتری
pasture تغذیه کردن
pastures تغذیه کردن
fed تغذیه شده
breast feeding تغذیه پستانی
alimentiveness قوه تغذیه
cutler feed تغذیه کاتلر
cross feed تغذیه عرضی
noise منبع تغذیه
anthophagous تغذیه شده با گل
artificial recharge تغذیه مصنوعی
plate supply تغذیه صفحه
anode supply تغذیه صفحه
ab power pack جعبه تغذیه ا.ب
unhealthy diet تغذیه ناسالم
malnourished دچارسوء تغذیه
nourish تغذیه کردن
support [nourish, feed] تغذیه کردن
feeds تغذیه گردن
malnourished بد تغذیه شده
feed تغذیه کردن
feeds تغذیه کردن
feed تغذیه گردن
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
power supply cable کابل منبع تغذیه
input of current تغذیه و هدایت جریان
dozzle مخزن کمکی تغذیه
gates راه تغذیه لشعلث
petrol feed pump پمپ تغذیه بنزین
pin feed تغذیه ممتد کاغذ
positive feeder سیم تغذیه مثبت
graze تغذیه کردن از چریدن
grazed تغذیه کردن از چریدن
anthophagous تغذیه کننده از شهد گل
grazes تغذیه کردن از چریدن
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
energizing in field o phase rotation تغذیه میدان دوار
endophagous تغذیه کننده ازروی
power feed cable کابل تغذیه برق
gallivorous تغذیه کننده از مازو
ration method روش تغذیه پرسنل
electronic power supply منبع تغذیه الکترونیکی
feeding group گروه تغذیه کننده
internal power supply منبع تغذیه داخلی
power supply switch کلید منبع تغذیه
myrmecophagous تغذیه کننده ازمورچه
feeds خوراندن تغذیه کردن
hematophagous تغذیه کننده از خون
ichthyophagous تغذیه کننده ازماهی
predatory تغذیه کننده از شکار
form feed character کاراکتر تغذیه فرم
feed خوراندن تغذیه کردن
gate راه تغذیه لشعلث
vermivorous تغذیه کننده از کرم
turn-off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
to eat an unhealthy diet خوردن تغذیه ناسالم
negative feeder سیم تغذیه منفی
predator تغذیه کننده از شکار
magazine feeding attachment تجهیزات تغذیه مخزن
autotroph قابل تغذیه خودبخود
turn-offs قط ع منبع تغذیه یک ماشین
tractor feed تغذیه کاغذ پیوسته
tractor feed mechanism مکانیسم تغذیه تراکتوری
predatorial تغذیه کننده از شکار
turn off قط ع منبع تغذیه یک ماشین
switched قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
long distance supply تغذیه مسافت دور
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
switches قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
predators تغذیه کننده از شکار
axial feed method روش تغذیه محوری
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
mains power supply unit واحد منبع تغذیه شبکه
supply تحویل دادن تغذیه کردن
powering توقف منبع تغذیه الکتریکی
low voltage supply system سیستم تغذیه فشار ضعیف
tractor feed printer چاپگر تغذیه شده تراکتوری
predacious شکاری تغذیه کننده از شکار
supplied تحویل دادن تغذیه کردن
mains supply unit واحد تغذیه جریان شبکه
uninterruptable power supply منبع تغذیه وقفه ناپذیر
supplying تحویل دادن تغذیه کردن
well field حوزه تغذیه کننده چاه
predaceous شکاری تغذیه کننده از شکار
active zone of well حوزهای که چاه را تغذیه میکند
ingot feeder head مخزن کمکی تغذیه شمش
sitology علم تغذیه ورژیم غذایی
powered توقف منبع تغذیه الکتریکی
endophagous تغذیه کننده از موادفاسد زیرزمینی
anthropophagous تغذیه کننده از گوشت انسان
cut sheet feeder تغذیه کننده کاغذ مجزا
sheet feeder تغذیه کننده ورق کاغذ
lf تعویض سطر تغذیه کاغذ
power توقف منبع تغذیه الکتریکی
powers توقف منبع تغذیه الکتریکی
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com