English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
English Persian
die sinker دستگاه فرز حدیده
die sinking machine دستگاه فرز حدیده
Search result with all words
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
die sinking and engraving machine دستگاه فرز حدیده و حکاکی
Other Matches
stock and die دسته حدیده و حدیده
die حدیده
cold drawing die حدیده
screw plate حدیده
pipe die حدیده
screw thread حدیده
screw=plate حدیده
blanking slid حدیده
wiredraw حدیده کردن
blanker حدیده اهنگری
die shop حدیده سازی
die making حدیده سازی
die maker حدیده ساز
die lock گیره حدیده
die parting line درز حدیده
die line درز حدیده
cold die حدیده سرد
die sinking فرز حدیده
die sinking cutter فرز حدیده
draw plate صفحه حدیده کن
drawing حدیده کردن
butten die حدیده ته گیر
drawings حدیده کردن
diesinking حدیده ساز
bottom die حدیده تحتانی
drawing die حدیده کششی
top die حدیده فوقانی
stocked دسته حدیده
bar stock دسته حدیده
die stock دسته حدیده
die stamping press پرس حدیده
cold heading die حدیده سردکار
stock دسته حدیده
hot forging die حدیده اهنگری گرم
cold extrusion die حدیده فشردگی سرد
hot pressing die حدیده پرسکاری داغ
die sinking attachment تجهیزات فرز حدیده
die shift تغییر مکان حدیده
extrusion die حدیده چکش کاری
forming die حدیده شکل دهی
follow on die حدیده چند طبقه
drop hammer die حدیده اهنگری گرم
punching die حدیده منگنه کاری
open die forging اهنگری حدیده ازاد
die and mold making حدیده و قالب سازی
fuller حدیده حاشیه دار
embossing die حدیده برجسته کاری
stamping die حدیده قالب گیری
die با حدیده وقلاویز رزوه کردن
pantograph die sinking machine ماشین فرز حدیده پانتوگراف
cold upsetting die حدیده چاق گردانی سرد
hobability قابلیت حدیده کاری سرد
die :بشکل حدیده یاقلاویزدر اوردن
die0casting die حدیده ریخته گری تحت فشار
extruding از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrudes از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extruded از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrude از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
threads دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
unit یک دستگاه
systems دستگاه
unit دستگاه
apparatus دستگاه
units دستگاه
organ system دستگاه
system دستگاه
devices دستگاه
device دستگاه
appurtenance دستگاه
installation دستگاه
plants دستگاه
set دستگاه
sets دستگاه
plant دستگاه
setting up دستگاه
machined دستگاه
installations دستگاه
utensils دستگاه
utensil دستگاه
equipment دستگاه
nervous system دستگاه پی
mechanism دستگاه
mechanisms دستگاه
nervous systems دستگاه پی
machines دستگاه
machine دستگاه
units یک دستگاه
instrument دستگاه
teams یک دستگاه
team یک دستگاه
appliances دستگاه
device code کد دستگاه
appliance دستگاه
tape drives دستگاه نوارخوان
printer machine دستگاه چاپ
telegraph دستگاه تلگراف
recording instrument دستگاه ثبات
telegraphed دستگاه تلگراف
power plants دستگاه تولیدنیروی
reference frame دستگاه مقایسهای
gasifying apparatus دستگاه تبخیر
predictor دستگاه مدبر
recuperator دستگاه عاید
giorgi system دستگاه جورجی
recording instrument دستگاه ضبط
leverage دستگاه اهرمی
tape drive دستگاه نوارخوان
automatic دستگاه خودکار
gun دستگاه تزریق
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
radio set دستگاه رادیو
folding machine دستگاه خم کاری
curlers دستگاه فرزنی
devices شعار دستگاه
appendages دستگاه فرعی
robot دستگاه خودکار
robots دستگاه خودکار
curler دستگاه فرزنی
quantized system دستگاه کوانتایی
device شعار دستگاه
guns دستگاه تزریق
table set دستگاه میزی
punching machine دستگاه پانچ
automatics دستگاه خودکار
psychic apparatus دستگاه روانی
nervous system دستگاه عصبی
nervous systems دستگاه عصبی
appendage دستگاه فرعی
fifth column دستگاه جاسوسی
power plant دستگاه تولیدنیروی
puller دستگاه کشش
evaporator دستگاه اب شیرین کن
apparatus الت دستگاه
receiving set دستگاه گیرنده
punching machine دستگاه منگنه
prime mover دستگاه محرک
prime movers دستگاه محرک
retorts دستگاه تقطیر
telegraphing دستگاه تلگراف
display device دستگاه نمایش
time delay device دستگاه تاخیردار
c.g.s. system دستگاه سگث
three wire system دستگاه سه سیمی
three unit electrical system دستگاه سه برقی
thermoscope دستگاه گرمابین
tester دستگاه ازمایش
carpenter's bench دستگاه نجاری
test set دستگاه ازمایش
vestibular system دستگاه دهلیزی
telephone set دستگاه تلفن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com