English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (19 milliseconds)
English Persian
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
Other Matches
grouter دستگاه متراکم کننده سیمان
coke pusher دستگاه متراکم کننده ذغال کک
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
presses دستگاه فشار
press دستگاه فشار
low potential system دستگاه کم فشار
high tension apparatus دستگاه فشار قوی
high tension bridge equipment دستگاه ازمایش فشار قوی
tonometer دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
barometers دستگاه اندازه گیری فشار هوا
barometer دستگاه اندازه گیری فشار هوا
oil pressure دستگاه اندازه گیری فشار روغن
click تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
pressure cabin هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
clicks تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
clicked تلنگر زدن فرایند فشار دکمه دستگاه OUSE
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
clicking فشار دادن دکمه بالای دستگاه ماوس paste and cut
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
energy absorber مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
actuator دستگاه مسلح کننده
synchronizer دستگاه همزمان کننده
pulverizer دستگاه پودر کننده
cooler دستگاه خنک کننده
spreader دستگاه پخش کننده شن
multiplier دستگاه تقویت کننده
arming system دستگاه مسلح کننده
comparative gage دستگاه مقایسه کننده
blasting machine دستگاه پاک کننده
fatigue testing machine دستگاه ازمایش کننده خستگی
acetylator دستگاه استیل دار کننده
card sorter دستگاه مرتب کننده کارت
dosing machine دستگاه تقسیم کننده با مقیاس
double v machine دستگاه دولا کننده ورق
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
cooler کولر دستگاه خنک کننده
edging machine دستگاه خم کننده لبه فلزات
smoothing rolls دستگاه نورد نرم کننده
radiant دستگاه پخش کننده حرارت
maximum recording attachment دستگاه ضبط کننده حداکثر
dash pot دستگاه کند کننده حرکت میراگر
fault localization apparatus دستگاه تعیین کننده محل خطا
lat machine دستگاه تقویت کننده عضلههای پشت
pacemaker دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
course recorder دستگاه ثبت کننده مسیر حرکت
pacemakers دستگاه تنظیم کننده ضربان قلب
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
stereophonic دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
foam type fire extinguisher دستگاه خاموش کننده اتش ازنوع کفی
detector crayon مداد دستگاه اکتشاف ش م ر میله کشف کننده
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
video amplifier دستگاه یا مدار تقویت کننده فرکانسهای سمعی و بصری
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
pointers اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
spoiler تیم بدون شانس دستگاه منحرف کننده هوا در اتومبیل
pointer اشاره کننده نشان گیرنده عقربه ی دستگاه اندازه گیری
pressure breathing تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
augmentative متراکم شونده متراکم کننده
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
cylinder block boring machine دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
soft clip area محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
spooler برنامه یا دستگاه جانبی که به کامپیوتر اجازه میدهد تا به هنگام انجام کار دیگر نسخه چاپی روی چاپگر تولید کندجمع کننده
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
combustor متراکم کننده
compressors متراکم کننده
compressor متراکم کننده
MIDI sequencer داده MIDI از درون دستگاه یکسان کننده میدهد. 2-وسیله سخت افزاری که داده MIDI ذخیره شده را ضب و اجرا میکند
compensating relief valve شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
gas compressor متراکم کننده هوا
supercharger پیش متراکم کننده
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
continuous processor دستگاه چاپ متوالی عکس چاپ کننده مداوم عکس
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
mechanism دستگاه
equipment دستگاه
mechanisms دستگاه
devices دستگاه
setting up دستگاه
teams یک دستگاه
team یک دستگاه
appliances دستگاه
sets دستگاه
appurtenance دستگاه
machines دستگاه
apparatus دستگاه
installation دستگاه
installations دستگاه
set دستگاه
appliance دستگاه
utensil دستگاه
utensils دستگاه
organ system دستگاه
systems دستگاه
nervous system دستگاه پی
system دستگاه
device دستگاه
nervous systems دستگاه پی
machined دستگاه
unit دستگاه
instrument دستگاه
unit یک دستگاه
plant دستگاه
device code کد دستگاه
units دستگاه
units یک دستگاه
plants دستگاه
machine دستگاه
retorts دستگاه تقطیر
blocked یک دستگاه ساختمان
idiot box <idiom> دستگاه تلوزیون
block یک دستگاه ساختمان
retort دستگاه تقطیر
dividing attachment دستگاه مقسم
symbolic device دستگاه سمبلیک
drill دستگاه مته
drills دستگاه مته
blocks یک دستگاه ساختمان
drilled دستگاه مته
evaporator دستگاه اب شیرین کن
permeameter دستگاه نفوذسنج
curlers دستگاه فرزنی
receiver دستگاه گیرنده
respiratory system دستگاه تنفسی
device independence مستقل از دستگاه
tester دستگاه ازمایش
robots دستگاه خودکار
carpenter's bench دستگاه نجاری
double column machine دستگاه دو ستونی
device name نام دستگاه
electromagnetic system دستگاه الکترومغناطیسی
counter recoil دستگاه عاید
recuperator دستگاه عاید
accept machine دستگاه پذیرنده
electrostatic system دستگاه الکتروستاتیکی
device independence استقلال دستگاه
nervous system دستگاه عصبی
reference frame دستگاه مقایسهای
storage device دستگاه ذخیره
storage device دستگاه انبارش
rolling mill دستگاه نورد
test set دستگاه ازمایش
nervous systems دستگاه عصبی
power plant دستگاه تولیدنیروی
breating apparatus دستگاه دم زدن
vibrators دستگاه ماساژ
device cluster گروه دستگاه
tar spraying machine دستگاه قطرانپاش
telegraph apparatus دستگاه تلگراف
telephone equipment دستگاه تلفن
setting up چیدن دستگاه
telephone set دستگاه تلفن
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
sets چیدن دستگاه
set چیدن دستگاه
receivers دستگاه گیرنده
vibrator دستگاه ماساژ
breating apparatus دستگاه تنفس
breech mechanism دستگاه کولاس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com