Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
ring and bead sight
دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
Other Matches
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
sights
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sight
الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
dispart
شکاف مگسک هدف گیری کردن تفنگ
gill slit
شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
sights
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sight
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
preset vector
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
slide aperture
شکاف درجه
battle sight
شکاف درجه
rear sight
شکاف درجه
bar sight
شکاف درجه
hind sight
شکاف درجه تفنگ
v ring
مثلث شکاف درجه
ring sight
شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
eyeing
شکاف درجه دایرهای شکل
eyes
شکاف درجه دایرهای شکل
eye
شکاف درجه دایرهای شکل
eying
شکاف درجه دایرهای شکل
annular
وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
peep sight
درجه نشانه روی دیدگاه
sight blade
مگسک یا تیغه مگسک
ramp sight
ایینه مورس شکاف درجه پایه دار متحرک
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
geneva stop
کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
kibed
دارای شکاف
open market
بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
zone of rock fracture
ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
gun sight
دستگاه نشانه روی
sighting device
دوربین دستگاه نشانه روی
vulviform
دارای شکاف فرج مانند
hardtop
اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
english setter
نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
loop sling
مهار حلقوی بار بند حلقوی
v ring
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
jet stream
جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
computer input microfilm
تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
sight base
پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
non tilting mixer
بتن ساز دواری که مخزن ان دارای دو سوراخ میباشد وحول محور افقی می چرخد
platelet
صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
internal wrenching bolt
پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
dumptor
کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
room circuit
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
delay line storage
یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
sextant
زاویه یا قوس دارای 06 درجه
windage
پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
compound wound generator
ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
constrictor
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
sight adjustment
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
sight cover
روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
turbogenerator
دستگاه مولد برق دارای توربین
free port
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free ports
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
stereophonic
دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
supercharged
موتور دارای دستگاه رساننده هواوسوخت بیشتر
pressure cabin
هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
loop pile
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
muscar
مگسک
front sight
مگسک
sight defilade
حفاظ مگسک
sight defilade
روپوش مگسک
foresight
مگسک تفنگ
bead
مگسک تفنگ
peep sight
مگسک تفنگ
beads
مگسک تفنگ
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
pointers
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer
نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
boresight
میزان کردن لوله و مگسک اسلحه در هدفگیری
elevation
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevations
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
no drop image
[تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
an fitting
رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
annulated
حلقوی
annular
حلقوی
convolute
حلقوی
terete
حلقوی
cricoid
حلقوی
ring cartilage
حلقوی
loop code
کد حلقوی
orbiculate
حلقوی
annulate
حلقوی
vortical
حلقوی
sigmoid
حلقوی
vortiginous
حلقوی
annulus
حلقه حلقوی
ring
جسم حلقوی
snap ring
خار حلقوی
apple ring fender
دفرای حلقوی
annular projection
برامدگی حلقوی
annular jet
فوران حلقوی
annular eclipse
کسوف حلقوی
annular burner
مشعل حلقوی
peristalsis
حرکات حلقوی
verticillation
ارایش حلقوی
curl field
میدان حلقوی
cup point
تیزی حلقوی
bustle pipe
لوله حلقوی
fairy ring
قارچ حلقوی
ring network
شبکه حلقوی
ring tension
کشش حلقوی
ringbolt hitching
خفت حلقوی
loop knot tie
گره حلقوی
ring nebula
سحابی حلقوی
ring nebula
ابری حلقوی
loop antenna
انتن حلقوی
loop mill rolling
نوردکاری حلقوی
ring armature
ارمیچر حلقوی
ringing
حلقوی شدن
interlocking
حلقوی بافتن
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
peach design
نقش هلو
[این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vortex drag
پسای جریانهای حلقوی
atoll
جزیره مرجانی حلقوی
vortices
جریان حلقوی یا گردابی
bagel
نان شیرینی حلقوی
convoluted
بهم تابیده حلقوی
atolls
جزیره مرجانی حلقوی
wake
جریانهای حلقوی بال
waked
جریانهای حلقوی بال
wakes
جریانهای حلقوی بال
induction ring heater
گرمکن حلقوی القائی
loop feeder
سیم تغذیه حلقوی
vortexes
جریان حلقوی یا گردابی
circular shift
تغییر مکان حلقوی
lyraring nebula
ابری حلقوی شلیاق
lyraring nebula
سحابی حلقوی شلیاق
vortex
جریان حلقوی یا گردابی
uncoil
غیر حلقوی کردن یا شدن
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
uncoils
غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiling
غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiled
غیر حلقوی کردن یا شدن
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
toothed ring armature
ارمیچر حلقوی دندانه دار
warp-loop fringe
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
mantle ring
تیر حمال حلقوی شکل
synchro
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
coil antenna
انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
transponder
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
vortex filament
خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
vortex sheet
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
quad density
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
rotated
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotate
جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
slots
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slot
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slotting
تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
air condition
دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
ads
میباشد
gametophyte
میباشد
aden
میباشد
gallium
میباشد
ad
میباشد
aceto
میباشد
adeni
میباشد
adeno
میباشد
afro
میباشد
afr
میباشد
sequoia
میباشد
electro optics
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
ruffs
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
he is a man he is sick
وی مریض میباشد
vortex trail
دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
peripheral device
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com