English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
English Persian
ring and bead sight دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
Other Matches
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
sights الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sight الات نشانه روی شکاف درجه تفنگ
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
dispart شکاف مگسک هدف گیری کردن تفنگ
gill slit شکاف دستگاه تنفس ماهی شکاف برانشی
sights وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sight وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
slide aperture شکاف درجه
battle sight شکاف درجه
rear sight شکاف درجه
bar sight شکاف درجه
hind sight شکاف درجه تفنگ
v ring مثلث شکاف درجه
ring sight شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
eyeing شکاف درجه دایرهای شکل
eyes شکاف درجه دایرهای شکل
eye شکاف درجه دایرهای شکل
eying شکاف درجه دایرهای شکل
annular وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
peep sight درجه نشانه روی دیدگاه
sight blade مگسک یا تیغه مگسک
ramp sight ایینه مورس شکاف درجه پایه دار متحرک
granite paper کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
geneva stop کلیدچرخ دندهای صلیبی شکل که در دستگاه فیلم برداری موجود میباشد
kibed دارای شکاف
open market بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
zone of rock fracture ناحیهای از سنگ کره که دارای سنگهای شکافدار میباشد
gun sight دستگاه نشانه روی
sighting device دوربین دستگاه نشانه روی
vulviform دارای شکاف فرج مانند
hardtop اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
english setter نوعی سگ انگلیسی که دارای پشم بلند ونرم سفیدرنگ یارنگین میباشد
loop sling مهار حلقوی بار بند حلقوی
v ring تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
jet stream جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
computer input microfilm تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
sight base پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
non tilting mixer بتن ساز دواری که مخزن ان دارای دو سوراخ میباشد وحول محور افقی می چرخد
platelet صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
internal wrenching bolt پیچ فولادی بسیار مقاومی که سر ان دارای فرورفتگی شش گوشی برای جا گرفتن اچارالن میباشد
dumptor کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
delay line storage یک دستگاه ذخیره که شامل یک خط تاخیری و وسیلهای برای درج مجدد اطلاعات بدرون خط تاخیری میباشد
sextant زاویه یا قوس دارای 06 درجه
windage پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
compound wound generator ژنراتوری که هم دارای میدان موازی و هم میدان سری میباشد
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
sight adjustment تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
sight cover روپوش دستگاه نشانه روی روپوش زاویه یاب
turbogenerator دستگاه مولد برق دارای توربین
free port بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free ports بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
stereophonic دارای دستگاه تقویت کننده صوت از سه جهت
supercharged موتور دارای دستگاه رساننده هواوسوخت بیشتر
pressure cabin هواپیمای دارای دستگاه تهویه مقاوم با فشار هوا
loop pile پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
muscar مگسک
front sight مگسک
sight defilade حفاظ مگسک
sight defilade روپوش مگسک
foresight مگسک تفنگ
bead مگسک تفنگ
peep sight مگسک تفنگ
beads مگسک تفنگ
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
pointers نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
boresight میزان کردن لوله و مگسک اسلحه در هدفگیری
elevation تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevations تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
ToolTips برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
annulated حلقوی
annular حلقوی
convolute حلقوی
terete حلقوی
cricoid حلقوی
ring cartilage حلقوی
loop code کد حلقوی
orbiculate حلقوی
annulate حلقوی
vortical حلقوی
sigmoid حلقوی
vortiginous حلقوی
annulus حلقه حلقوی
ring جسم حلقوی
snap ring خار حلقوی
apple ring fender دفرای حلقوی
annular projection برامدگی حلقوی
annular jet فوران حلقوی
annular eclipse کسوف حلقوی
annular burner مشعل حلقوی
peristalsis حرکات حلقوی
verticillation ارایش حلقوی
curl field میدان حلقوی
cup point تیزی حلقوی
bustle pipe لوله حلقوی
fairy ring قارچ حلقوی
ring network شبکه حلقوی
ring tension کشش حلقوی
ringbolt hitching خفت حلقوی
loop knot tie گره حلقوی
ring nebula سحابی حلقوی
ring nebula ابری حلقوی
loop antenna انتن حلقوی
loop mill rolling نوردکاری حلقوی
ring armature ارمیچر حلقوی
ringing حلقوی شدن
interlocking حلقوی بافتن
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
third class درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
peach design نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
vortex drag پسای جریانهای حلقوی
atoll جزیره مرجانی حلقوی
vortices جریان حلقوی یا گردابی
bagel نان شیرینی حلقوی
convoluted بهم تابیده حلقوی
atolls جزیره مرجانی حلقوی
wake جریانهای حلقوی بال
waked جریانهای حلقوی بال
wakes جریانهای حلقوی بال
induction ring heater گرمکن حلقوی القائی
loop feeder سیم تغذیه حلقوی
vortexes جریان حلقوی یا گردابی
circular shift تغییر مکان حلقوی
lyraring nebula ابری حلقوی شلیاق
lyraring nebula سحابی حلقوی شلیاق
vortex جریان حلقوی یا گردابی
uncoil غیر حلقوی کردن یا شدن
cannular محفظه احتراق حلقوی شکل
uncoils غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiling غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiled غیر حلقوی کردن یا شدن
can annular محفظه احتراق حلقوی شکل
toothed ring armature ارمیچر حلقوی دندانه دار
warp-loop fringe ریشه حلقوی [در قالی همدان]
mantle ring تیر حمال حلقوی شکل
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
coil antenna انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
vortex filament خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
vortex sheet لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
plug nozzle نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
rotated جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotates جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotate جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
slots تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slot تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slotting تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
air condition دارای دستگاه تهویه کردن تهویه کردن
ads میباشد
gametophyte میباشد
aden میباشد
gallium میباشد
ad میباشد
aceto میباشد
adeni میباشد
adeno میباشد
afro میباشد
afr میباشد
sequoia میباشد
electro optics وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
ruffs یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
he is a man he is sick وی مریض میباشد
vortex trail دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com