Total search result: 201 (11 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
medical monitor |
دستگاه پایش [پزشکی] |
|
|
Other Matches |
|
surveillance |
پایش |
monitor |
پایش [پزشکی ] |
he is on his last legs |
پایش لب گوراست |
Just under his nose. |
درست پایین پایش |
he isout of step |
پایش غلط است |
He sprained (twisted) his ankle. |
پایش پیچ خورد |
Nobody can catch up with him. |
کسی به پایش نمی رسد |
He tripped and fell . |
پایش گیر کرد وزمین خورد |
daisy cutter |
اسبی که پایش راکم از زمین بلندمیکند |
his leg rested on a stone |
پایش روی سنگی قرار گرفته بود |
He planted both his feet firmly in the ground . |
دوتا پایش را محکم کاشت روی زمین |
synchro |
دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه |
meteorograph |
دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی |
rawin |
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو |
attitude director indicator |
دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند |
transponder |
فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات |
directional gyro indicator |
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی |
control equipment |
ابزار وارسی ابزار پایش |
print |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
printed |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
ac dc set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
all mains set |
دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال |
prints |
دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی |
semaphore |
دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده |
quad density |
تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند |
equilibrator |
دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه |
compressors |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
facsimile recorder |
دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل |
pulmotor |
دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن |
compressor |
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده |
peripheral device |
دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی |
magnetometer |
مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان |
performance factor |
ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه |
rheostatic |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
rheostat |
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت |
gun slide |
دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ |
cold swaging machine |
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد |
arresting gear |
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما |
data transceiver |
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری |
plate milling stand |
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه |
transducer |
دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری |
cipher device |
وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن |
laziest |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazy |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
lazier |
در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم |
dial test indicator |
دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج |
unit |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
units |
دستگاه قسمتی از یک دستگاه |
automatic search jammer |
دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار |
computer controlled machine |
دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی |
direct access storage device |
اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم |
which transponder |
علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است |
column grinder |
دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی |
insulation testing apparatus |
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی |
intercept receiver |
دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی |
laser linescan |
دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری |
survey meter |
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی |
telephone repeater |
دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی |
preset vector |
دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب |
traversing mechanism |
دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت |
declination constant |
زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه |
moving iron instrument |
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان |
appliance |
دستگاه |
units |
دستگاه |
appliances |
دستگاه |
units |
یک دستگاه |
unit |
دستگاه |
appurtenance |
دستگاه |
organ system |
دستگاه |
unit |
یک دستگاه |
plant |
دستگاه |
team |
یک دستگاه |
teams |
یک دستگاه |
nervous systems |
دستگاه پی |
nervous system |
دستگاه پی |
utensils |
دستگاه |
utensil |
دستگاه |
plants |
دستگاه |
apparatus |
دستگاه |
devices |
دستگاه |
device |
دستگاه |
system |
دستگاه |
systems |
دستگاه |
instrument |
دستگاه |
setting up |
دستگاه |
equipment |
دستگاه |
machines |
دستگاه |
sets |
دستگاه |
installations |
دستگاه |
device code |
کد دستگاه |
mechanism |
دستگاه |
installation |
دستگاه |
set |
دستگاه |
mechanisms |
دستگاه |
machined |
دستگاه |
machine |
دستگاه |
robots |
دستگاه خودکار |
evaporator |
دستگاه اب شیرین کن |
robot |
دستگاه خودکار |
respiratory system |
دستگاه تنفسی |
reference frame |
دستگاه مقایسهای |
retort |
دستگاه تقطیر |
retorts |
دستگاه تقطیر |
device |
شعار دستگاه |
appendages |
دستگاه فرعی |
device dependent |
وابسته به دستگاه |
rail cambering machine |
دستگاه ریل خم کن |
radio set |
دستگاه رادیو |
apparatus |
الت دستگاه |
cyclostat |
دستگاه چرخش |
cyclon |
دستگاه غبارگیر |
giorgi system |
دستگاه جورجی |
power plant |
دستگاه تولیدنیروی |
quantized system |
دستگاه کوانتایی |
crystal system |
دستگاه بلور |
folding machine |
دستگاه خم کاری |
receiving set |
دستگاه گیرنده |
guns |
دستگاه تزریق |
gasifying apparatus |
دستگاه تبخیر |
device cluster |
گروه دستگاه |
recuperator |
دستگاه عاید |
electrostatic system |
دستگاه الکتروستاتیکی |
dedicated device |
دستگاه اختصاصی |
devices |
شعار دستگاه |
recording instrument |
دستگاه ثبات |
recording instrument |
دستگاه ضبط |
gun |
دستگاه تزریق |
counter recoil |
دستگاه عاید |
appendage |
دستگاه فرعی |
synchronous device |
دستگاه همزمان |
dividing attachment |
دستگاه مقسم |
double column machine |
دستگاه دو ستونی |
double v machine |
دستگاه ورق خم کن |
drawing device |
دستگاه ترسیمه |
drill press |
دستگاه مته |
drilling machine |
دستگاه مته |
leverage |
دستگاه اهرمی |
mental apparatus |
دستگاه ذهن |
shock inducer |
دستگاه ضربه زن |
storage device |
دستگاه انبارش |
tape drives |
دستگاه نوارخوان |
tape drive |
دستگاه نوارخوان |
synchronous device |
دستگاه همگام |
discrete device |
دستگاه گسسته |
symbolic device |
دستگاه سمبلیک |
display device |
دستگاه نمایش |
supercharge |
دستگاه تشدید |
subassembly |
مونتاژجزئی از یک دستگاه |
transmitter |
دستگاه فرستنده |
transmitters |
دستگاه فرستنده |
storage device |
دستگاه انباره |
storage device |
دستگاه ذخیره |
sequential device |
دستگاه ترتیبی |
duplexer |
دستگاه دوراهه |
duplexing assembly |
دستگاه دو راهه |
electric apparatus |
دستگاه الکتریکی |
device flag |
پرچم دستگاه |
electric machine |
دستگاه برقی |
prime movers |
دستگاه محرک |
rolling mill |
دستگاه نورد |
device driver |
محرک دستگاه |
electromagnetic system |
دستگاه الکترومغناطیسی |
rivet gun |
دستگاه پرچ |
rhombohedral system |
دستگاه لوزوجهی |
curler |
دستگاه فرزنی |
device independence |
مستقل از دستگاه |
device independence |
استقلال دستگاه |
prime mover |
دستگاه محرک |
automatic |
دستگاه خودکار |
automatics |
دستگاه خودکار |
separator |
دستگاه تجزیه |
device status |
وضعیت دستگاه |
nervous system |
دستگاه عصبی |
device number |
شماره دستگاه |
nervous systems |
دستگاه عصبی |
device name |
نام دستگاه |
fifth column |
دستگاه جاسوسی |
safety device |
دستگاه ضامن |
curlers |
دستگاه فرزنی |
classical system |
دستگاه کلاسیک |
audio device |
دستگاه سمعی |
automatic controller |
دستگاه فرمان |
lighting set |
دستگاه روشنایی |
limbic system |
دستگاه کناری |
monocyclic system |
دستگاه تکدور |
automatic machine |
دستگاه خودکار |
monoclinic system |
دستگاه تک شیب |
mobile plant |
دستگاه متحرک |
mksa system |
دستگاه مکثا |
link trainer |
دستگاه پروازاموز |
jointing plane |
رنده دستگاه |
asynchronous device |
دستگاه غیرهمزمان |
asynchronous device |
دستگاه ناهمگام |
anti interference device |
دستگاه ضد تداخل |
operating signal |
سیگنال دستگاه |
oil press |
دستگاه عصاری |
obsolescence free |
دستگاه متروک |
null instrument |
دستگاه صفر |
jack plane |
رنده دستگاه |
armature winder |
دستگاه ارمیچرپیچ |