English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
concrete road vibrating tamper دستگاه کوبنده ارتعاشی بتن
Other Matches
thrasher کوبنده
percutient کوبنده
knocker کوبنده
knockers کوبنده
masher کوبنده
mind-blowing کوبنده
mind-boggling کوبنده
dish out <idiom> انتقاد کوبنده
reverberatory ارتعاشی
pounder برحسب لیره کوبنده
homing mine مین ارتعاشی
tirrill regulator نافم ارتعاشی
vibratory ارتعاشی اهتزازی
vibrating roller غلطک ارتعاشی
vibration energy انرژی ارتعاشی
vibration galvanometer گالوانومتر ارتعاشی
energy of vibration انرژی ارتعاشی
vibrative ارتعاشی اهتزازی
oscillating type مین از نوع ارتعاشی یالرزشی
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
cold swaging machine دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
gun slide دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
rheostatic دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
performance factor ضربت عمل کرد دستگاه یابازده دستگاه عامل عمل کرددستگاه
rheostat دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
horn شاخک مین ارتعاشی شاخک مجاورتی مین
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
transducer دستگاه گیرنده نیرو از یک دستگاه ودهنده نیرو بدستگاه دیگری
cipher device وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
lazy در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
laziest در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
dial test indicator دستگاه نشاندهنده مدرج دستگاه ازمایش کننده مدرج
unit دستگاه قسمتی از یک دستگاه
units دستگاه قسمتی از یک دستگاه
automatic search jammer دستگاه پخش پارازیت خودکاردر دستگاههای ردیابی دستگاه پخش پارازیت خودکار
computer controlled machine دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
which transponder علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
column grinder دستگاه سنگ سمباده با قسمت ساکن دستگاه سنگ سمباده ستونی
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
intercept receiver دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
survey meter دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
laser linescan دستگاه تجسس هدف لیزری دستگاه مراقبت هدف لیزری
telephone repeater دستگاه تقویت صوت تلفنی دستگاه تقویت مکالمه تلفنی
preset vector دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
declination constant زاویه انحراف دستگاه انحراف دستگاه
traversing mechanism دستگاه حرکت در سمت دستگاه سمت
moving iron instrument دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
apparatus دستگاه
appliance دستگاه
appliances دستگاه
system دستگاه
unit یک دستگاه
unit دستگاه
units یک دستگاه
units دستگاه
devices دستگاه
appurtenance دستگاه
organ system دستگاه
device دستگاه
systems دستگاه
device code کد دستگاه
plants دستگاه
plant دستگاه
utensil دستگاه
equipment دستگاه
utensils دستگاه
mechanism دستگاه
machines دستگاه
instrument دستگاه
installations دستگاه
machine دستگاه
machined دستگاه
mechanisms دستگاه
sets دستگاه
setting up دستگاه
set دستگاه
nervous system دستگاه پی
installation دستگاه
teams یک دستگاه
team یک دستگاه
nervous systems دستگاه پی
apparatus الت دستگاه
punching machine دستگاه منگنه
telegraph دستگاه تلگراف
puller دستگاه کشش
telegraphed دستگاه تلگراف
psychic apparatus دستگاه روانی
receiving set دستگاه گیرنده
power plants دستگاه تولیدنیروی
quantized system دستگاه کوانتایی
punching machine دستگاه پانچ
power plant دستگاه تولیدنیروی
radio set دستگاه رادیو
guns دستگاه تزریق
devices شعار دستگاه
recording instrument دستگاه ضبط
rail cambering machine دستگاه ریل خم کن
gun دستگاه تزریق
telegraphing دستگاه تلگراف
recording instrument دستگاه ثبات
synchronous device دستگاه همگام
coordinates دستگاه مختصات
shock inducer دستگاه ضربه زن
storage device دستگاه انبارش
automatic دستگاه خودکار
automatics دستگاه خودکار
sequential device دستگاه ترتیبی
nervous system دستگاه عصبی
nervous systems دستگاه عصبی
leverage دستگاه اهرمی
storage device دستگاه ذخیره
symbolic device دستگاه سمبلیک
supercharge دستگاه تشدید
transmitter دستگاه فرستنده
transmitters دستگاه فرستنده
subassembly مونتاژجزئی از یک دستگاه
storage device دستگاه انباره
tape drive دستگاه نوارخوان
tape drives دستگاه نوارخوان
fifth column دستگاه جاسوسی
separator دستگاه تجزیه
rivet gun دستگاه پرچ
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
retort دستگاه تقطیر
retorts دستگاه تقطیر
device شعار دستگاه
respiratory system دستگاه تنفسی
reference frame دستگاه مقایسهای
robots دستگاه خودکار
robot دستگاه خودکار
prime mover دستگاه محرک
prime movers دستگاه محرک
safety device دستگاه ضامن
rolling mill دستگاه نورد
curler دستگاه فرزنی
curlers دستگاه فرزنی
appendage دستگاه فرعی
appendages دستگاه فرعی
recuperator دستگاه عاید
bridging set دستگاه پلوار
classical system دستگاه کلاسیک
jointing plane رنده دستگاه
jack plane رنده دستگاه
communication device دستگاه ارتباطی
instrumental error خطای دستگاه
instrumental accuracy دقت دستگاه
input device دستگاه ورودی
induction instrument دستگاه القائی
induction current instrument دستگاه القائی
illuminator دستگاه روشنایی
identification of friend from foe دستگاه تشخیص
i.f.f. system دستگاه تشخیص
control gear دستگاه کنترل
lighting set دستگاه روشنایی
limbic system دستگاه کناری
link trainer دستگاه پروازاموز
mass storage device دستگاه تل انبارش
c.g.s. system دستگاه سگث
mapping device دستگاه نگاشت
magneto دستگاه مولدبرق
machinery saw دستگاه اره
machine frame چارچوب دستگاه
carpenter's bench دستگاه نجاری
machine foundation پایه دستگاه
machine accessory متعلقات دستگاه
lymphatic system دستگاه لنفاوی
low potential system دستگاه کم فشار
logic device دستگاه منطقی
honing machine دستگاه سنگ
counter recoil دستگاه عاید
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
device number شماره دستگاه
device status وضعیت دستگاه
electrostatic system دستگاه الکتروستاتیکی
electromagnetic system دستگاه الکترومغناطیسی
electric machine دستگاه برقی
electric apparatus دستگاه الکتریکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com