English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
accessibility دستیابی پذیری قابلیت وصول
Other Matches
accessibility قابلیت وصول
vulnerability قابلیت اسیب پذیری
ductility کش پذیری قابلیت کشش
forming property قابلیت شکل پذیری
flexibility خم پذیری قابلیت خم شدن
reconcilability التیام پذیری قابلیت تطبیق
deformability قابلیت تغییر شکل پذیری
transmissibility انتقال پذیری قابلیت سرایت
warned exposed قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
refrangibility قابلیت انکسار انکسار پذیری
del credere agent نمایندهای که متعهد به وصول طلبها میباشد نمایندهای که وصول مطالبات راتقبل مینماید
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
cold working شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
interoperability قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
flotation قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
serviceability قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
electromagnetic compatability قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
swimming capability قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
instantaneous access زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
accession قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
ram حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rams حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rammed حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
reflectance قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
ductility قابلیت کشش قابلیت تورق
thins وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
strain hardenability قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
isam Access IndexedSequential روش دستیابی ترتیبی شاخص دار روش دستیابی ترتیبی فهرست دارethod
random access memory حافظه با دستیابی تصادفی حافظه دستیابی مستقیم
cache memory مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
recoveries وصول
reception وصول
receptions وصول
collection وصول
collections وصول
recovery وصول
levied وصول مالیات
recvery استرداد وصول
cleared cheque چک وصول شده
recipients وصول کننده
recovers وصول کردن
recovering وصول کردن
certificate of receipt گواهی وصول
levying وصول مالیات
recoverable قابل وصول
levier مالیات وصول کن
levies وصول مالیات
recover وصول کردن
collect وصول کردن
recipient وصول کننده
receipts اعلام وصول
receipt وصول کردن
receipt اعلام وصول
line of approach راه وصول
to get in وصول کردن
recoveries وصول جبران
collecting وصول کردن
collects وصول کردن
levy وصول مالیات
acknowledgment اعلام وصول
acknowledgement of receipt اعلام وصول
outstanding وصول نشده
outstandingly وصول نشده
accessible قابل وصول
get in وصول کردن
receipts وصول کردن
recovery وصول جبران
makeable <adj.> قابل وصول
feasible <adj.> قابل وصول
collection fee هزینه وصول
receive وصول کردن
collection charges هزینه وصول
executable <adj.> قابل وصول
workable <adj.> قابل وصول
makable <adj.> قابل وصول
collection order دستور وصول
come at able قابل وصول
makable [spv. makeable] <adj.> قابل وصول
doable <adj.> قابل وصول
contrivable <adj.> قابل وصول
achievable <adj.> قابل وصول
manageable <adj.> قابل وصول
possible [doable, feasible] <adj.> قابل وصول
practicable <adj.> قابل وصول
accession تابع وصول
collecting books وصول مطالبات
receives وصول کردن
collection charge هزینه وصول
collecting debts وصول مطالبات
collectible قابل وصول
collectable قابل وصول
receipt اعلام وصول نمودن
accessible در دسترس قابل وصول
acknowledgement اعلام وصول رسید
acknowledge اعلام وصول کردن
publicans مامور وصول مالیات
good dept طلب وصول شدنی
acknowledges اعلام وصول کردن
acknowledgment شماره اعلام وصول
acknowledging اعلام وصول کردن
irrecoverable غیر قابل وصول
acknowledgments اعلام وصول رسید
debt collector وصول کننده طلب
collection charge هزینه وصول مطالبات
debt enforcement درخواست طلب وصول
collecting bank بانک وصول کننده
debt collecting agency نماینده وصول مطالبات
acknowledgements اعلام وصول رسید
good debt طلب وصول شدنی
solvency قابل وصول بودن
receipts اعلام وصول نمودن
receivable قابل وصول پذیرفتنی
cashing وصول کردن نقدکردن
cashes وصول کردن نقدکردن
cashed وصول کردن نقدکردن
publican مامور وصول مالیات
irrecoverably بطور وصول نشدنی
cash وصول کردن نقدکردن
acknowledge وصول نامه ای را اظهار داشتن
execution for debt اقدام برای طلب وصول
reviving وصول مطالبات سوخت شده
acknowledging وصول نامهای را اشعار داشتن
remembrancer مامور وصول مطالبات سلطنتی
acknowledges وصول نامهای را اشعار داشتن
bad dept طلبی که امکان وصول ان کم باشد
acknowledgements خبر وصول نامه سپاسگزاری
acknowledgments خبر وصول نامه سپاسگزاری
bad debts طلب غیر قابل وصول
bad debt طلب غیر قابل وصول
collection of premiums وصول اضافه ارزش سهام
accessibility امکان نزدیکی وسیله وصول
acknowledgement خبر وصول نامه سپاسگزاری
lien حق وصول طلب حق تصرف وثیقه
acknowledge شماره اعلام وصول تصدیق کردن
taxing master مامور وصول مالیات هزینه دادرسی
acknowledging شماره اعلام وصول تصدیق کردن
acknowledges شماره اعلام وصول تصدیق کردن
cod وصول وجه در موقع تحویل کالا
statement of affairs وصول مطالبات و دیون واموال تاجر ورشکسته
pillotage وجوهی که بابت راهنمایی کشتی وصول میشود
recevied for shipment bill of exchange بارنامهای که مبین وصول کالا برای حمل است
tonnage rent حق امتیازی که از مواداستخراجی معدن به نسبت هرتن وصول میشود
debt collection for realisation property pledged of وصول طلب با نقد کردن وثیقه
pontage مالیات یا عوارضی که برای مرمت و نگهداری پلها وصول میشود
feminism عقیده به برابری زن و مرد ومبارزه در راه وصول به این تساوی
bass response بم پذیری
deliquescence نم پذیری
water absorption آب پذیری
pliability خم پذیری
curability علاج پذیری
pliability خمش پذیری
movableness جنبش پذیری
mutability تغییر پذیری
sociability جامعه پذیری
mutabilty تغییر پذیری
negotiability انتقال پذیری
sociability معاشرت پذیری
transferability انتقال پذیری
vulnerability اسیب پذیری
compressibility تراکم پذیری
pardonableness امرزش پذیری
corrigibility اصلاح پذیری
cleavages شکافت پذیری
computability شماره پذیری
supercompressibility factor تراکم پذیری
gas deviation factor تراکم پذیری
compressibility factor تراکم پذیری
conceivability امکان پذیری
cleavage شکافت پذیری
ponderability سنجش پذیری
polarizability قطبش پذیری
pliancy انحناء پذیری
consolute اختلاط پذیری
plastisity اندام پذیری
contractility انقباض پذیری
contractivity انقباض پذیری
plasticity انعطاف پذیری
plasticity قالب پذیری
plasticity شکل پذیری
submission سلطه پذیری
perishableness فنا پذیری
perfectibility کمال پذیری
perceptibility ادراک پذیری
penetrance نفوذ پذیری
penetrability نفوذ پذیری
passibility تالم پذیری
paramagnetic susceptibility پارامغناطیس پذیری
opposability مقابله پذیری
perishableness فساد پذیری
permeability نشت پذیری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com