Dictiornary-Farsi | دست کاری تکمیلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
finish	دست کاری تکمیلی
finishes	دست کاری تکمیلی
finishing touch	دست کاری تکمیلی


Other Matches

advanced unit training	اموزش تکمیلی واحد اموزش تکمیلی یکان
supplemented	تکمیلی
complemental	تکمیلی
supplements	تکمیلی
supplementing	تکمیلی
supplement	تکمیلی
supplemental	تکمیلی
supplemantary	تکمیلی
complementary	تکمیلی
supplementary	تکمیلی
completion test	ازمون تکمیلی
supplementary	تکمیلی پس اورده
adjuvent therapy	درمان تکمیلی
writ in aid	حکم تکمیلی
supplementary charge	خرج تکمیلی
insets	نقشه تکمیلی
inset	نقشه تکمیلی
filler depot	انبار تکمیلی
feeder report	گزارشات تکمیلی
supplemental	موضع تکمیلی
supplementary punishment	مجازات تکمیلی
supplementary income	درامد تکمیلی
supplementary position	موضع تکمیلی
complementary demand	تقاضای تکمیلی
supplementary maintenance	نگهداشت تکمیلی
subsidiary foods	غذاهای تکمیلی
superelevation	تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
complementary angle of site	تصحیح تکمیلی تراز
supplementary	موضع تکمیلی اضافی
finshing school	مدرسه تکمیلی دختران
sustainer	خرج تکمیلی موشک
advance individual training	آموزش تکمیلی انفرادی
advanced individual training	اموزش تکمیلی انفرادی
value added reseller	فروشنده تکمیلی دسته دوم
complementary metal oxide semiconductor	نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
augmentation support set	دستگاه تکمیلی ناوبری هوایی در فرودگاه
complementary range	برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
torched	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes	راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch	کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
pence for any thing	میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing	خطوط خاتم کاری و منبت کاری
glid	تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
cmos	روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
amplifying report	گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
drilling pattern	نمونه مته کاری الگوی مته کاری
plumbery	سرب کاری کارخانه سرب کاری
mosaics	موزاییک کاری معرق معرق کاری
auxiliary contours	خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
impotency	کاری
feckful	کاری
plasterwork	گچ کاری
active	کاری
flower piece	گل کاری
malfunctions	کژ کاری
malfunctioned	کژ کاری
malfunction	کژ کاری
curry powder	کاری
slobbery	تف کاری
curry powders	کاری
curries	کاری
curry	کاری
electroplating	اب کاری
hypofunction	کم کاری
plastering	گچ کاری
parget	گچ کاری
currie	کاری
effective	کاری
inaction	بی کاری
intent on doing anything	کاری
impotence	کاری
under employment	کم کاری
workspace	فضای کاری
extruded	چکش کاری
hours of business	ساعتهای کاری
hunkerism	محافظه کاری
hydrotreating	هیدروژن کاری
hypothyroidism	کم کاری تیروئید
brocade	زری کاری
workbenches	محیط کاری
sew	سوزن کاری
work area	ناحیه کاری
cladding	پوشش کاری
cladding	روکش کاری
bas-relief	برجسته کاری
it is a soft snap	کاری ندارد
workbench	محیط کاری
working set	مجموعه کاری
insulation	عایق کاری
working storage	حافظه کاری
insagacity	ندانم کاری
specialization	ویژه کاری
ingraving	کنده کاری
cloisonne	مینا کاری
afforestation	جنگل کاری
lay off	فصل کم کاری
latticing	شبکه کاری
metalwork	فلز کاری
burnishing	پرداخت کاری
burnishing	صیقل کاری
in return	به جای [کاری]
by way of reciprocation	به جای [کاری]
illumination	تذهیب کاری
pique	منبت کاری
illuminations	تذهیب کاری
latticework	شبکه کاری
metallurgy	فلز کاری
by way of reciprocation	درعوض [کاری]
extrude	چکش کاری
extrudes	چکش کاری
frustrating	بدل کاری
energetic	جدی کاری
frustrates	بدل کاری
frustrate	بدل کاری
i will see sbout it	یک کاری می کنم
in return	در تلافی [کاری]
workgroup	گروه کاری
work year	سال کاری
working storage	انباره کاری
plating	روکش کاری
knurled tool	ابزار اج کاری
lattice work	شبکه کاری
hammering	چکش کاری
by way of reciprocation	در تلافی [کاری]
extruding	چکش کاری
in return	درعوض [کاری]
hole punching	منگنه کاری
acting	فعال کاری
You dont seem to be with it . You dont know the half of it .	تو کجای کاری
touch off <idiom>	شروع کاری
delicacy of touch	ریزه کاری
d. touch	نازک کاری
cutting off	برش کاری
crypianalysis	پنهان کاری
counterattack	بدل کاری
cotton plantation	پنبه کاری
misconduct	خلاف کاری
contrasuggestibility	وارون کاری
disguised underemployment	کم کاری پنهان
squalor	کثافت کاری
mining	معدن کاری
To follow up (trace) something.	پی کاری را گرفتن
discreetnss	احتیاط کاری
discreetness	احتیاط کاری
decoration	زینت کاری
decorations	زینت کاری
acrography	گچ کاری برجسته
active cell	خانه کاری
brick work	اجر کاری
brickworks	سفت کاری
come to <idiom>	شروع کاری
cementation	سیمان کاری
cementation	سمنت کاری
bumping tool	ابزار خم کاری
business hours	ساعت کاری
cautiousness	احتیاط کاری
calk	بتونه کاری
caulking	بتونه کاری
brick work	سفت کاری
chromium plating	اب کرم کاری
contouring operation	فرم کاری
an active man	مرد کاری
an active remedy	درمان کاری
conservativeness	محافظه کاری
anaplasty	پیوند کاری
compulsiveness	مکرر کاری
canniness	ملاحظه کاری
argentation	نقره کاری
blindage	صیقل کاری
boo boo	اشتباه کاری
cartwhip	شلاق کاری
you are welcome	کاری نکردم
compounding	امیزه کاری
farming	اجاره کاری
joinery	نازک کاری
punch-up	کتک کاری
welding	جوش کاری
lubrication	روغن کاری
punch-ups	کتک کاری
folding press	پرس خم کاری
folding machine	دستگاه خم کاری
drilling	مته کاری
off season	در دوران کم کاری
galvanization	رویینه کاری
habitual way of doing anything	کردن کاری
graving	کنده کاری
brushwork	قلممو کاری
to be up to the task [to be equal to something] <idiom>	از پس کاری برآمدن
glyptics	کنده کاری
dressing-down	چوبه کاری
punching	منگنه کاری
workstation	ایستگاه کاری
workstations	ایستگاه کاری
flagitiousness	تبه کاری
fretwork	منبت کاری
brickwork	سفت کاری
fal lal	ریزه کاری