Dictiornary-Farsi | دشوار غیر قابل مقاومت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (14 milliseconds)

English	Persian
insupportable	دشوار غیر قابل مقاومت


Other Matches

resistible	قابل مقاومت
irresistible	غیر قابل مقاومت
irresistibleness	غیر قابل مقاومت بودن سختی
series resistance	مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
varistor	مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance	امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance	مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
insulation resistance	مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience	درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
tougher	دشوار
rock bound	دشوار
trickly	دشوار
straits	دشوار
strait	دشوار
nerve wrack	دشوار
intolerable	دشوار
tough	دشوار
hard	دشوار
difficult	دشوار
rough	دشوار
roughest	دشوار
inexplicable	دشوار
arduous	دشوار
metaphisical	دشوار
hardest	دشوار
nerve racking	دشوار
nerve-racking	دشوار
harder	دشوار
deep <adj.>	دشوار
mind-boggling	دشوار
inexplicit	دشوار
spinose	دشوار
operose	دشوار
operous	دشوار
toughest	دشوار
mind-blowing	دشوار
spiny	دشوار
reluctivity	مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid bias resistance	مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
grid suppressor	مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
posers	پرسش دشوار
sticky	دشوار سخت
laborious	دشوار پرزحمت
poseurs	پرسش دشوار
clutched	وضع دشوار
insuperability	دشوار گیری
poser	پرسش دشوار
poseur	پرسش دشوار
knotted	سفت دشوار
formidable	دشوار نیرومند
hard game	بازی دشوار
slippery	دشوار لغزان
clutches	وضع دشوار
herculean	بسیار دشوار
sores	سخت دشوار
crux	مسئله دشوار
clutch	وضع دشوار
sore	سخت دشوار
clutching	وضع دشوار
escapades	فراراززندگی دشوار
dilemma	وضع دشوار
escapade	فراراززندگی دشوار
tour de force	کار دشوار
dilemmas	وضع دشوار
pickles	خیارترشی وضعیت دشوار
onerous	دشوار طاقت فرسا
pickle	خیارترشی وضعیت دشوار
jaw breaking	دشوار برای تلفظ
glossary	فرهنگ لغات دشوار
glossaries	فرهنگ لغات دشوار
succussatory	دارای حرکت دشوار
to be in a pickle <idiom>	در وضعیتی دشوار بودن
impasse	وضع بغرنج و دشوار
hot potato	کار دشوار و ناخوشایند
uphill	جاده سربالا دشوار
hot potatoes	کار دشوار و ناخوشایند
hydra	چیزی که برانداختن ان دشوار است
However difficult the circumstances [are] , ...	هر قدر هم که شرایط دشوار هستند، ...
tongue twister	کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twisters	کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
tongue-twister	کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
money player	ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
overparted	دارای سهم زیاد یا دشوار سنگین بار
glossarist	کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر
friendly front end	طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item	وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality	مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow	سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
weakest	کم مقاومت
weak	کم مقاومت
high resistance	پر مقاومت
total resistance	مقاومت کل
resisted	مقاومت
resist	مقاومت
passively	بی مقاومت
resists	مقاومت
weaknesses	کم مقاومت
resisting	مقاومت
strengths	مقاومت
durability	مقاومت
resistor	مقاومت
renitency	مقاومت
resistors	مقاومت
weaker	کم مقاومت
line of resistance	خط مقاومت
line resistance	مقاومت خط
resistance	مقاومت
strength	مقاومت
engine drag	مقاومت اصطکاک
engine drag	مقاومت مالشی
stand	مقاومت کردن
false resistance	مقاومت کاذب
heating resistor	مقاومت حرارتی
reluctancy	مقاومت مغناطیسی
resistance standard	مقاومت استاندارد
suppressor	مقاومت ضد تداخل
resistance coefficient	ضریب مقاومت
tensile strength	مقاومت کششی
Power of resistance(endurance).	تاب مقاومت
impedance at resonance	مقاومت رزونانس
impedance level	مقاومت موجی
impedance at resonance	مقاومت فازی
specific resistivity	مقاومت مخصوص
impedance	مقاومت فاهری
desistance	ترک مقاومت
tensile resistance	مقاومت کششی
discharge resistance	مقاومت تخلیه
synaptic resistance	مقاومت سیناپسی
winding resistance	مقاومت اهمی
regulating resistance	مقاومت نافم
design strength	مقاومت محاسباتی
abrasion resistance	مقاومت سایشی
to face it out	مقاومت کردن
standard resistor	مقاومت استاندارد
thermistor	مقاومت گرمایی
flexural strength	مقاومت خمشی
resistibility	استعداد مقاومت
resistivity	ضریب مقاومت
resistance wire	سیم مقاومت
ego resistance	مقاومت خود
resistivity	مقاومت مخصوص
fixed ersistor	مقاومت ثابت
dynamic strength	مقاومت دینامیکی
capacitive reactance	مقاومت خازنی
fluid resistance	مقاومت سیال
forward resistance	مقاومت مستقیم
driving resistance	مقاومت کوبش
resistivity	مقاومت ویژه
frictional resistance	مقاومت اصطکاک
frictional resistance	مقاومت سایشی
resistent	مقاومت کننده
resistivity	مقاومت اشیا
generator impedance	مقاومت ژنراتور
generator resistance	مقاومت ژنراتور
electric resistance	مقاومت الکتریکی
nickel silver	مقاومت ورشویی
resistor	مقاومت الکتریکی
grid resistance	مقاومت شبکه
filament resistor	مقاومت فیلامان
stickability	قابلیت مقاومت
resistors	مقاومت الکتریکی
resistance to tensile	مقاومت کششی
grid bias resistance	مقاومت کاتد
strength of materials	مقاومت مصالح
wire wound resistor	مقاومت پیچکی
electrical resistance	مقاومت برقی
electrical resistivity	مقاومت الکتریکی
electrical resistivity	مقاومت ویژه
film resistor	مقاومت غشایی
filament resistor	مقاومت رشته
reactance	مقاومت واکنشی
low resistor	مقاومت کم اهم
pull off	مقاومت کردن
center of resistance	مرکز مقاومت
apparent resistivity	مقاومت فاهری
ineluctable	غیرقابل مقاومت
magneto resistance	مقاومت مغناطیسی
main line of resistance	خط اصلی مقاومت
main line of resistance	خط مقاومت اصلی
carbon resistor	مقاومت کربنی
opposition	مقاومت تضاد
buffing resistance	مقاومت میرایی
low resistivity	مقاومت مخصوص کم
low resistance	مقاومت کوچک
resistance	عایق مقاومت
compression strength	مقاومت فشاری
collector resistance	مقاومت کلکتور
coil resistance	مقاومت بوبین
cohesive bond	مقاومت چسبندگی
skin friction	مقاومت پوسته
line resistance	مقاومت خطی
circuit resistance	مقاومت مدار
choke impedance	مقاومت سلف
characteristic strength	مقاومت مشخصه
transference resistance	مقاومت انتقالی
reluctance	مقاومت مغناطیسی
load resistance	مقاومت بار
buckling resistance	مقاومت کمانش
defiance	مقاومت اعتراض
bleederresistor	مقاومت نشتی