Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 103 (6 milliseconds)
English	Persian
deprecation	دعای بخشش یاشفاعت
Other Matches
vigils	دعای شب
vigil	دعای شب
the loard's prayer	دعای ربانی
benediction	دعای خیر
supererogatory prayer	دعای نافله
benedictions	دعای خیر
the loard's prayer	دعای خداوند
Lord's Prayer	دعای خداوند
blessings	دعای خیر
benison	دعای خیر
blessing	دعای خیر
benediction	دعای اختتام برکت
gracing	دعای فیض و برکت
graces	دعای فیض و برکت
graced	دعای فیض و برکت
confiscator	دعای اعتراف بگناهان
confiscator	دعای اعتراف نامه
grace	دعای فیض و برکت
benedictions	دعای اختتام برکت
benedicite	دعای برکت قبل از غذا
post communion	دعای بعد از عشاء ربانی
blessings	دعای پیش از غذا نعمت
blessing	دعای پیش از غذا نعمت
white paternoster	دعای نگهداری ازشر روح پلید
last rites	مراسم دفن و کفن و دعای ختم
paternosters	دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
paternoster	دعای ربانی یا دعایی که عیسی تعلیم داده
they gave him a fine sendoff	ایین بدرود راباوی بجااوردندبرایش دعای خیرکردند
to say grace	دعای سپاسگزاری کردن پیش ازخوراک یاپس ازان
kyrie	دعای مناجاتی که با کلمات >ای خداوند بر مارحم فرما<اغاز میشود
pardon	بخشش
remittal	بخشش
munificence	بخشش
largess	بخشش
gratia	بخشش
givig	بخشش
dotation	بخشش
absolution	بخشش
pardoned	بخشش
bountifulness	بخشش
bestowment	بخشش
benefaction	بخشش
boons	بخشش
boon	بخشش
lot	بخشش
release	بخشش
released	بخشش
releases	بخشش
bestowal	بخشش
clemency	بخشش
baksheesh	بخشش
donations	بخشش
forgiveness	بخشش
donation	بخشش
pitied	بخشش
endowments	بخشش
endowment	بخشش
profusion	بخشش
pardons	بخشش
pities	بخشش
pity	بخشش
remission	بخشش
grant	بخشش
granted	بخشش
bounty	بخشش
pardoning	بخشش
grants	بخشش
gift	بخشش
generosity	بخشش
gifts	بخشش
mercy	بخشش مرحمت
gifted	دارای بخشش
debt cut	بخشش بدهکای
debt forgiveness	بخشش بدهکای
graced	بخشش بخت
debt relief	بخشش بدهکای
gracing	بخشش بخت
graces	بخشش بخت
grace	بخشش بخت
to ask for quarter	بخشش طلبیدن
forgivingly	از روی بخشش
apanage	متعلفات بخشش
irremissibility	بخشش ناپذیری
beneficence	بخشش نیکوکاری
absolutory	بخشش امیز
magneficence	بخشش کرم
absolvable	بخشش پذیر
pardon	بخشش فرمان عفو
pardoning	بخشش فرمان عفو
pardons	بخشش فرمان عفو
forgivable	بخشیدنی بخشش پذیر
pardoned	بخشش فرمان عفو
irremissibly	بطور بخشش ناپذیر
remission of sins	بخشش یا امرزش گناهان
excusable	قابل بخشش و معافیت بخشیدنی
haircut	بخشش بدهکای [اصطلاح مجازی]
donatory	گیرنده بخشش یاهدیه یاهبه
pardoable	امرزش پذیر قابل بخشش
irremissible	بخشش ناپذیر غیر قابل عفو
I think we are out of the woods. <idiom>	فکر میکنم، بدترین بخشش رو پشت سر گذاشتیم.
liberal gift	بخششی که نماینده رادی ونظری بلندی دهنده باشد بخشش کافی
acquest	مال بدست اورده ازدسترنج یا بخشش مال غیرموروثی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com