Dictiornary-Farsi | دعوی بدوی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)

English	Persian
prime impression	دعوی بدوی


Other Matches

restitution of conjugal rights	دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
incipient	بدوی
nomads	بدوی
nomad	بدوی
primitive	بدوی
rudimentary	بدوی
initials	بدوی
initialling	بدوی
initialled	بدوی
initialing	بدوی
initial	بدوی
proto	بدوی
inchoative	بدوی
Bedouins	بدوی
Bedouin	بدوی
initialed	بدوی
petition to court of first instance	عرضحال بدوی
in germ	درمرحله بدوی
ingressive	بدوی ابتدائی
rudimental	بدوی ابتدائی
origin writ	دادخواست بدوی
summary court	دادگاه بدوی
court of first instance	دادگاه بدوی
in embryo	درمرحله بدوی
seminal	نطفهای بدوی
germinal	جرثومهای بدوی
proto arabic	عربی بدوی
rudiment	چیز بدوی
incipiently	بطور ابتدائی یا بدوی
primordially	بطور بدوی یا اصلی
primitively	بطور قدیمی یا بدوی
pretends	دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretend	دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretending	دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
embryo	گیاهک تخم مرحله بدوی
embryos	گیاهک تخم مرحله بدوی
demurs	ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demurring	ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demurred	ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
demur	ایراد بدون ورود در ماهیت بدوی
false	کدی که حاوی مقادیری بدوی حد است
trover	دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
pleadings	افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
claims	دعوی
lawsuits	دعوی
lawsuit	دعوی
quarreling	دعوی
quarreled	دعوی
strife	دعوی
professions	دعوی
quarrels	دعوی
quarrelling	دعوی
quarrelled	دعوی
profession	دعوی
pretension	دعوی
pretensions	دعوی
quarrel	دعوی
case	دعوی
claiming	دعوی
suit at law	دعوی
cases	دعوی
claim	دعوی
claimed	دعوی
hearings	استماع دعوی
hearing	استماع دعوی
vexatious action	دعوی ایذائی
right of action	حق اقامه دعوی
litigant	طرف دعوی
opponents	طرف دعوی
retraxit	استرداد دعوی
withdrawal of a case	استرداد دعوی
s.c	همان دعوی
set off	دعوی متقابل
set up claim to	دعوی کردن
splitting a cause of action	تجزیه دعوی
subject of debate	موضوع دعوی
substituted service	اوراق دعوی
the litigants	طرفین دعوی
jactation	دعوی دروغ
opponent	طرف دعوی
waiving a claim	اسقاط دعوی
litigants	اصحاب دعوی
acquittance	ترک دعوی
quitclaim	ترک دعوی
desistement	ترک دعوی
hypothetical case	دعوی فرضی
proceeding for damage	دعوی خسارت
prime impression	دعوی ابتدایی
post litem motam	پس از طرح دعوی
possessory action	دعوی مالکیت
personal action	دعوی شخصی
personal action	دعوی منقول
party to a suit	طرف دعوی
parties to a dispute	اصحاب دعوی
parties of dispute	اصحاب دعوی
object of claim	خواسته دعوی
jactitation	دعوی دروغ
lis mota	شروع دعوی
mertis of the case	ماهیت دعوی
desistement	انصراف از دعوی
cross action	دعوی متقابل
restitution of conjugal rights	دعوی تمکین
acquittance	سندترک دعوی
remedy sought by plaintiff	خواسته دعوی
admissible case	دعوی مسموع
ancillary suit	دعوی طاری
bringing an action	اقامه دعوی
initiating proceedings	اقامه دعوی
cause of claim	منشاء دعوی
civil action	دعوی مدنی
claim for restitution	دعوی استرداد
counter claim	دعوی متقابل
counterclaim	دعوی متقابل
relinquishment of a claim	اسقاط دعوی
criminal action	دعوی جزایی
relinquishment of a claim	ترک دعوی
nullity proceeding	دعوی بطلان
quarreling	دعوی کردن
issues	موضوع دعوی
sued	دعوی کردن
cases	دعوی مرافعه
quarreled	دعوی کردن
suits	خواستگاری دعوی
suited	خواستگاری دعوی
pleas	پاسخ دعوی
sue	دعوی کردن
suit	خواستگاری دعوی
sues	دعوی کردن
suing	دعوی کردن
quarrelled	دعوی کردن
quarrel	دعوی کردن
quarrels	دعوی کردن
plea	پاسخ دعوی
quarrelling	دعوی کردن
issued	موضوع دعوی
issue	موضوع دعوی
litigation	دعوی قضایی
claimants	اصحاب دعوی
parties	اصحاب دعوی
pretension	دعوی خودفروشی
pretensions	دعوی خودفروشی
case	دعوی مرافعه
cases	دعوی مورد
disclaimers	ترک دعوی
disclaimer	ترک دعوی
litigation	ترافع دعوی
case	دعوی مورد
quarrel	دعوی کردن منازعه
quarreling	دعوی کردن منازعه
lodge a complaint	اقامه دعوی کردن
relinquished	ترک دعوی کردن
judge advocate	اقامه کننده دعوی
relinquishes	ترک دعوی کردن
quarreled	دعوی کردن منازعه
to go [fall] together by the ears [outdated] <idiom>	شروع به دعوی کردن
replevin	دعوی اعاده مالکیت
subduct	ترک دعوی کردن
lose the case	محکوم شدن در دعوی
relinquish	ترک دعوی کردن
secta	ادله خواهان دعوی
prima facie case	دعوی قابل طرح
prima facie case	دعوی قابل استماع
sounding in damages	دعوی خسارت مستدل
querela	دعوی مطروح در محکمه
possessory action	دعوی اعاده مالکیت
pleas in bar	مدافعات مسقط دعوی
taxation of costs	ارزیابی هزینههای دعوی
quitclaim	سند ترک دعوی
real action	دعوی غیر منقول
right of action	حق طرح دعوی در دادگاه
relinquish a claim	ترک دعوی کردن
right of action	حق طرح دعوی دردادگاه
security for costs	تامین هزینه دعوی
obiter dictum	خارج از موضوع دعوی
litigable	قابل طرح دعوی
quarrelling	دعوی کردن منازعه
traverses	تکذیب کردن دعوی
traversing	تکذیب کردن دعوی
litigates	طرح دعوی کردن
litigated	طرح دعوی کردن
litigate	طرح دعوی کردن
pretend to	دعوی یا ادعا کردن
disclaim	ترک دعوی کردن
civil action	دعوی مدنی یا حقوقی
disclaimed	ترک دعوی کردن
disclaiming	ترک دعوی کردن
disclaims	ترک دعوی کردن
action in personam	دعوی بر علیه شخص
traversed	تکذیب کردن دعوی
traverse	تکذیب کردن دعوی
litigating	طرح دعوی کردن
evidance in substanttiation of claims	ادله اثبات دعوی
bills	گزارش جریان دعوی
bill	گزارش جریان دعوی
disaffirm	ترک دعوی کردن
quarrelled	دعوی کردن منازعه
parties	متداعیین اطراف دعوی
quarrels	دعوی کردن منازعه
seduction	دعوی فریب و اغوا
lawsuit	دادخواهی طرح دعوی در دادگاه