Dictiornary-Farsi | دعوی فرضی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
hypothetical case	دعوی فرضی


Other Matches

assumed grid	شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
assumed decimal point	ممیز فرضی نقطه اعشار فرضی
restitution of conjugal rights	دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
false origin	مبنای مختصات فرضی مبنای فرضی
pretends	دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretending	دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
pretend	دعوی یاادعا کردن اقامه دعوی کردن
trover	دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
presumptive title	حق فرضی
theoretical	فرضی
imaginary	فرضی
obligatory	فرضی
hypothetic	فرضی
hypothetial	فرضی
suppositional	فرضی
suppositive	فرضی
phantom line	خط فرضی
suppisitive	فرضی
assumptive	فرضی
agonic line	خط فرضی
an imaginary line	خط فرضی
supposed	فرضی
hypothetical	فرضی
presumptive	فرضی
assumed	فرضی
fictitious thickness	ضخامت فرضی
suppositious	فرضی خیالی
arbitrary control	کنترل فرضی
assumed azimuth	گرای فرضی
hypostatic	اصلی- فرضی
persumptive death	موت فرضی
theoretical competition	رقابت فرضی
supposed death	موت فرضی
assumed mean	میانگین فرضی
presumptive title	سمت فرضی
supposedly	بطور فرضی
suppositions	فرضی انگاشتی
presumptive	فرضی احتمالی
presumption of death	موت فرضی
presumed death	موت فرضی
supposition	فرضی انگاشتی
dead reckoning	محل فرضی
dead reckoning	نقطه فرضی
assumed position	موضع فرضی
assumed orientation	توجیه فرضی
hypothetical construct	سازه فرضی
notional income	درامد فرضی
fictitious thickness	ضخامت فرضی
assumed name	نام فرضی
john done	اسم فرضی
line of scrimmage	خط فرضی تجمعی
implied trust	مسئولیت فرضی
differential ballistic wind	باد بالیستیکی فرضی
conceptual nervous system	دستگاه عصبی فرضی
rule of thumb	حساب تخمینی و فرضی
intervening variable	متغیر فرضی رابط
hypothesis	قضیه فرضی نهشته
hypotheses	قضیه فرضی نهشته
presumption of the death decree	حکم موت فرضی
offside line	خط فرضی موازی با دروازه
cone of scape	مخروط فرضی در اگزوسفر
presumption of death decree	حکم موت فرضی
fictitious force	نیروی فرضی [فیزیک]
ideals	نمونه کامل فرضی
implied malice	سوء نیت فرضی
warrant of presumed death	حکم موت فرضی
hypothetico deductive method	روش فرضی- قیاسی
agonic line	خط فرضی روی نقشه
home whistle	امتیاز واقعی یا فرضی
assumed grid	شبکه بندی فرضی
ideal	نمونه کامل فرضی
head string	خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
graviton	واحد بنیادی فرضی گرانش
hypostasis	موجود فرضی حالت تعلیق
arbitrary control	کنترل با استفاده از گرایامختصات فرضی
lay line	خط فرضی مسیر قایق به مقصد
four yard line	خط فرضی 4 متر به موازات دوازه واترپولو
tabula rasa	مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
It is quite a hypothetical case .	این یک قضیه کاملا" فرضی است
assumed orientation	توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
pleadings	افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
long string	خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
Utopias	دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
purpuric acid	اسید فرضی که نمک های آن ارغوانی رنگ هستند
data line	خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
Utopia	دنیای فرضی که در ان همه چیز در حداعلی نیکو است
bomb release line	خط فرضی دور هدف که هواپیما بمب خود را داخل ان رها میکند
telegony	انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
yard line	خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
isallobaric	خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
isallobar	خط فرضی که نقاط دارای فشار جوی مساوی در زمان معینی رانشان میدهد
yard marker	خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
point of fall	نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
rhumb line	خط فرضی روی کره زمین که همه نصف النهارها را تحت زاویه یکسان قطع میکند
claims	دعوی
profession	دعوی
professions	دعوی
claiming	دعوی
quarreling	دعوی
quarreled	دعوی
suit at law	دعوی
quarrels	دعوی
quarrelled	دعوی
quarrelling	دعوی
pretensions	دعوی
pretension	دعوی
claim	دعوی
quarrel	دعوی
case	دعوی
strife	دعوی
cases	دعوی
lawsuit	دعوی
claimed	دعوی
lawsuits	دعوی
party to a suit	طرف دعوی
parties to a dispute	اصحاب دعوی
mertis of the case	ماهیت دعوی
post litem motam	پس از طرح دعوی
personal action	دعوی منقول
lis mota	شروع دعوی
desistement	ترک دعوی
object of claim	خواسته دعوی
desistement	انصراف از دعوی
counter claim	دعوی متقابل
counterclaim	دعوی متقابل
criminal action	دعوی جزایی
cross action	دعوی متقابل
jactitation	دعوی دروغ
possessory action	دعوی مالکیت
personal action	دعوی شخصی
nullity proceeding	دعوی بطلان
bringing an action	اقامه دعوی
initiating proceedings	اقامه دعوی
jactation	دعوی دروغ
cause of claim	منشاء دعوی
civil action	دعوی مدنی
claim for restitution	دعوی استرداد
parties of dispute	اصحاب دعوی
suit	خواستگاری دعوی
sues	دعوی کردن
suing	دعوی کردن
vexatious action	دعوی ایذائی
disclaimer	ترک دعوی
quarrel	دعوی کردن
the litigants	طرفین دعوی
quarreled	دعوی کردن
quarrelled	دعوی کردن
quarrelling	دعوی کردن
quarrels	دعوی کردن
substituted service	اوراق دعوی
subject of debate	موضوع دعوی
splitting a cause of action	تجزیه دعوی
quarreling	دعوی کردن
set up claim to	دعوی کردن
set off	دعوی متقابل
sued	دعوی کردن
sue	دعوی کردن
suited	خواستگاری دعوی
suits	خواستگاری دعوی
litigation	دعوی قضایی
litigation	ترافع دعوی
disclaimers	ترک دعوی
case	دعوی مرافعه
case	دعوی مورد
cases	دعوی مرافعه
cases	دعوی مورد
issue	موضوع دعوی
issued	موضوع دعوی
issues	موضوع دعوی
withdrawal of a case	استرداد دعوی
waiving a claim	اسقاط دعوی
plea	پاسخ دعوی
pleas	پاسخ دعوی
s.c	همان دعوی
retraxit	استرداد دعوی
litigant	طرف دعوی
proceeding for damage	دعوی خسارت
pretensions	دعوی خودفروشی
remedy sought by plaintiff	خواسته دعوی
relinquishment of a claim	اسقاط دعوی
relinquishment of a claim	ترک دعوی
quitclaim	ترک دعوی
hearings	استماع دعوی
opponent	طرف دعوی
hearing	استماع دعوی
pretension	دعوی خودفروشی
claimants	اصحاب دعوی
parties	اصحاب دعوی
right of action	حق اقامه دعوی
ancillary suit	دعوی طاری
admissible case	دعوی مسموع
acquittance	سندترک دعوی
acquittance	ترک دعوی
prime impression	دعوی بدوی
restitution of conjugal rights	دعوی تمکین
prime impression	دعوی ابتدایی
litigants	اصحاب دعوی
opponents	طرف دعوی
chapman region	منطقه فرضی در لایههای فوقانی اتمسفر که توزیع دانسیته الکترونها در ان باتغییرات ارتفاع قابل پیش بینی است
subduct	ترک دعوی کردن