Dictiornary-Farsi | دفاع بنونی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 205 (10 milliseconds)

English	Persian
benoni defence	دفاع بنونی


Search result with all words

benko gambit	گامبی بنکو در دفاع بنونی شطرنج
classical bononi defence	دفاع بنونی کلاسیک
franco baenoni defence	دفاع بنونی فرانسوی در پیاده وزیر شطرنج
staunton defence	دفاع استاونتن در گامبی متقابل بنونی
Other Matches

czech benoni	بنونی چک
modern benoni	بنونی مدرن
benoni counter gambit	گامبی متقابل بنونی
blamenfeld counter gambit	گامبی متقابل بلومنفند دردفاع بنونی
samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
defense	دفاع وزارت دفاع
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
blocked	دفاع
defended	دفاع
defend	دفاع
parrying	دفاع
apologia	دفاع
munition	دفاع
blocks	دفاع
advocation	دفاع
parry	دفاع
parried	دفاع
parries	دفاع
defenses	دفاع
tae	دفاع با پا
defence	دفاع
defends	دفاع
one man block	تک دفاع
uncovered	بی دفاع
block	دفاع
czech defence	دفاع چک
vindication	دفاع
defense	دفاع
advocacy	دفاع
fencing	دفاع
defending	دفاع
answers	دفاع
answering	دفاع
answered	دفاع
apologias	دفاع
answer	دفاع
pleading	دفاع
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
right of self preservation	حق دفاع از خود
dog	دفاع بسته
pleaded	دفاع کردن
robatsch defence	دفاع روباتش
active defense	دفاع عامل
philidor's defence	دفاع فیلیدور
plead	دفاع کردن
to defend [from]	دفاع کردن [از]
pleads	دفاع کردن
russian defence	دفاع روسی
propugn	دفاع کردن از
position defense	دفاع یا پدافندثابت
achi komi	دفاع فشاری
pirc defence	دفاع پیرک
plea of accused	دفاع متهم
polish defence	دفاع لهستانی
position defense	دفاع موضعی
indefensible	غیرقابل دفاع
replication	رونوشت دفاع
age ake	دفاع بالارونده
dogging	دفاع بسته
dogs	دفاع بسته
right of self defence	حق دفاع مشروع
pierce the block	شکافتن دفاع
defendant	دفاع کننده
defendants	دفاع کننده
alekhine's defence	دفاع الخین
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
defensive	منطقه دفاع
fencible	قابل دفاع
indefensibility	دفاع ناپذیری
defense in place	دفاع در محل
defense in depth	دفاع در عمق
internal defense	دفاع داخلی
janisch defence	دفاع یانیش
janisch defence	دفاع شلیمان
damiano's defence	دفاع دامیانو
d. armour	اسلحه دفاع
juji uke	دفاع ضربدری
defensive board	دفاع سبد
deliberate defense	دفاع بافرصت
extended defense	دفاع گسترده
fullback	دفاع پوششی
ego defence	دفاع خود
dutch attack	دفاع برد
hasty defense	دفاع تعجیلی
implead	دفاع کردن
dory defence	دفاع دوری
in self defence	برای دفاع
department of defense	وزارت دفاع
kake uke	دفاع قلابی
kwon	دفاع با دست
legitimate defence	دفاع مشروع
national defence	دفاع ملی
national defense	دفاع ملی
offensive block	دفاع تهاجمی
deraign	دفاع کردن
ball hawking	دفاع خوب
double guard	دفاع با دو دست
backfield	دفاع نفوذی
parry of debate	دفاع درمنافره
nagashi uke	دفاع پرسی
morote uke	دفاع با دست
composite defense	دفاع مرکب
closed variation	دفاع تاراش
classical variation	دفاع ارتدوکس
makki	دفاع کردن
meran defence	دفاع مران
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
catenaccio	دفاع بتونی
morote uke	دفاع دوتایی
buckler	دفاع کردن
perceptual defense	دفاع ادراکی
defends	دفاع کردن از
uchi uke	دفاع از داخل
vindicative	دفاع کننده
ward off	دفاع کردن
war department	وزارت دفاع
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
yogoslav defence	دفاع پیرک
zone defence	دفاع منطقهای
fend	دفاع کردن
two man block	دفاع دونفره
penetrate	نفوذ در دفاع
penetrated	نفوذ در دفاع
defending	دفاع کردن
defending	دفاع کردن از
defended	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
defend	دفاع کردن
to stick up for	دفاع کردن از
two knights' defence	دفاع دو اسب
daylight	نفوذ در دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
defensible	قابل دفاع
defensible	دفاع پذیر
defensible	دفاع کردنی
openings	شکافتن دفاع
opening	شکافتن دفاع
answers	دفاع کردن
answering	دفاع کردن
answered	دفاع کردن
answer	دفاع کردن
zone	دفاع منطقهای
zones	دفاع منطقهای
the right of self-defence	حق دفاع از خود
defend	دفاع کردن از
self-defence	دفاع از خود
defends	دفاع کردن
sham plea	دفاع پوچ
advocates	دفاع کردن
self protection	دفاع از نفس
advocated	دفاع کردن
self defence	دفاع مشروع
advocate	دفاع کردن
opens	بی دفاع واریز نش
opens	خط بازبی دفاع
advocating	دفاع کردن
asserts	دفاع کردن از
sham plea	دفاع ناموجه
simple parry	دفاع ساده
semi circular parry	دفاع نیمدایره
soto uke	دفاع از خارج
assert	دفاع کردن از
asserted	دفاع کردن از
special plea	دفاع خاص
asserting	دفاع کردن از
opened	بی دفاع واریز نش
secretary of defense	وزیر دفاع
secretary of state for defence	وزیر دفاع
untenable	غیرقابل دفاع
three man block	دفاع سه نفره
tenability	دفاع پذیری
say a good word for	دفاع کردن
coverage	دفاع پوششی
stand	دفاع مداوم
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
to make a d.	دفاع کردن
summetrical defence	دفاع متقارن
open	خط بازبی دفاع
open	بی دفاع واریز نش
opened	خط بازبی دفاع
secretary of defence	وزیر دفاع
national defense	دفاع در سطح ملی
indian defence	دفاع هندی شطرنج
grunfeld's defence	دفاع گرونفلد شطرنج
se defedendo	در حین دفاع از خود
indefensibly	بطور دفاع ناپذیر
french defence	دفاع فرانسوی شطرنج
scandinavian defence	دفاع متقابل مرکزی
joke opening	دفاع مدرن شطرنج
geitja makki	دفاع دوبله بحالت
queen's fianchetto defence	دفاع فیانکتوی وزیر
ministry of national defence	وزارت دفاع ملی
vindicatory	مربوط به دفاع و حمایت
modern defence	دفاع مدرن شطرنج
moon doung makki	نوعی دفاع تکواندو
muniment	وسیله دفاع لوازم
surface mission	ماموریت دفاع زمینی