Dictiornary-Farsi | دفاع وزارت دفاع | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 209 (11 milliseconds)

English	Persian
defense	دفاع وزارت دفاع


Search result with all words

defense classification	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
defense subsistence supply center	مرکز اماد زیستی وزارت دفاع
department of defense	وزارت دفاع
judge advocate general	رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
ministry of national defence	وزارت دفاع ملی
nsfnet	یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
transshipment activity	سیستم حمل و نقل سطح مملکتی سازمان حمل و نقل در سطح وزارت دفاع
war department	وزارت دفاع
Other Matches

samisch variation	واریاسیون زمیش در دفاع هندی شاه در دفاع نیمزوهندی شطرنج
russian defence	دفاع پتروف نام قدیمی دفاع اسلاو
schleman defence	دفاع شلیمان در روی لوپز دفاع یانیش
one on one	دفاع یارگری دفاع تک به تک
self defense	دفاع از نفس دفاع از خود یا اموال خود
blocks	دفاع
parrying	دفاع
defend	دفاع
block	دفاع
parry	دفاع
defending	دفاع
czech defence	دفاع چک
parries	دفاع
defends	دفاع
uncovered	بی دفاع
defense	دفاع
parried	دفاع
defenses	دفاع
defence	دفاع
vindication	دفاع
apologia	دفاع
defended	دفاع
fencing	دفاع
one man block	تک دفاع
advocacy	دفاع
pleading	دفاع
tae	دفاع با پا
apologias	دفاع
blocked	دفاع
munition	دفاع
answers	دفاع
answering	دفاع
answered	دفاع
answer	دفاع
advocation	دفاع
defendant	دفاع کننده
defendants	دفاع کننده
d. armour	اسلحه دفاع
tenability	دفاع پذیری
three man block	دفاع سه نفره
dogging	دفاع بسته
dogs	دفاع بسته
backfield	دفاع نفوذی
two knights' defence	دفاع دو اسب
damiano's defence	دفاع دامیانو
achi komi	دفاع فشاری
to stick up for	دفاع کردن از
to make a d.	دفاع کردن
dog	دفاع بسته
indefensible	غیرقابل دفاع
fencible	قابل دفاع
benoni defence	دفاع بنونی
soto uke	دفاع از خارج
ball hawking	دفاع خوب
active defense	دفاع عامل
special plea	دفاع خاص
anti menchanized defense	دفاع ضدمکانیزه
summetrical defence	دفاع متقارن
alekhine's defence	دفاع الخین
simple parry	دفاع ساده
sham plea	دفاع پوچ
buckler	دفاع کردن
closed variation	دفاع تاراش
defensive	منطقه دفاع
self protection	دفاع از نفس
composite defense	دفاع مرکب
classical variation	دفاع ارتدوکس
semi circular parry	دفاع نیمدایره
sham plea	دفاع ناموجه
kake uke	دفاع قلابی
age ake	دفاع بالارونده
morote uke	دفاع با دست
legitimate defence	دفاع مشروع
kwon	دفاع با دست
juji uke	دفاع ضربدری
janisch defence	دفاع شلیمان
janisch defence	دفاع یانیش
internal defense	دفاع داخلی
pirc defence	دفاع پیرک
indefensibility	دفاع ناپذیری
in self defence	برای دفاع
implead	دفاع کردن
plea of accused	دفاع متهم
pillsbury defence	دفاع پیلزبری
pierce the block	شکافتن دفاع
nagashi uke	دفاع پرسی
national defence	دفاع ملی
national defense	دفاع ملی
offensive block	دفاع تهاجمی
parry of debate	دفاع درمنافره
perceptual defense	دفاع ادراکی
mikazuki uke ushiro geri	دفاع هلالی
meran defence	دفاع مران
makki	دفاع کردن
philidor's defence	دفاع فیلیدور
polish defence	دفاع لهستانی
hasty defense	دفاع تعجیلی
position defense	دفاع موضعی
morote uke	دفاع دوتایی
deraign	دفاع کردن
say a good word for	دفاع کردن
scandinavian defence	دفاع اسکاندیناویایی
secretary of defence	وزیر دفاع
secretary of state for defence	وزیر دفاع
deliberate defense	دفاع بافرصت
defensive board	دفاع سبد
secretary of defense	وزیر دفاع
defense in place	دفاع در محل
defense in depth	دفاع در عمق
dory defence	دفاع دوری
double guard	دفاع با دو دست
position defense	دفاع یا پدافندثابت
propugn	دفاع کردن از
fullback	دفاع پوششی
replication	رونوشت دفاع
right of self defence	حق دفاع مشروع
right of self preservation	حق دفاع از خود
robatsch defence	دفاع روباتش
russian defence	دفاع روسی
extended defense	دفاع گسترده
ego defence	دفاع خود
dutch attack	دفاع برد
self defence	دفاع مشروع
two man block	دفاع دونفره
opens	بی دفاع واریز نش
advocate	دفاع کردن
advocated	دفاع کردن
advocates	دفاع کردن
advocating	دفاع کردن
fend	دفاع کردن
defensible	قابل دفاع
defensible	دفاع پذیر
defensible	دفاع کردنی
the right of self-defence	حق دفاع از خود
self-defence	دفاع از خود
penetrate	نفوذ در دفاع
penetrated	نفوذ در دفاع
defends	دفاع کردن
untenable	غیرقابل دفاع
defends	دفاع کردن از
defending	دفاع کردن
coverage	دفاع پوششی
defending	دفاع کردن از
stand	دفاع مداوم
defended	دفاع کردن
defended	دفاع کردن از
defend	دفاع کردن
defend	دفاع کردن از
open	خط بازبی دفاع
open	بی دفاع واریز نش
opened	خط بازبی دفاع
opened	بی دفاع واریز نش
daylight	نفوذ در دفاع
opens	خط بازبی دفاع
penetrates	نفوذ در دفاع
zones	دفاع منطقهای
answer	دفاع کردن
answered	دفاع کردن
zone	دفاع منطقهای
ward off	دفاع کردن
openings	شکافتن دفاع
answering	دفاع کردن
opening	شکافتن دفاع
answers	دفاع کردن
to defend [from]	دفاع کردن [از]
yogoslav defence	دفاع پیرک
yogoslav defence	دفاع یوگوسلاو
catenaccio	دفاع بتونی
zone defence	دفاع منطقهای
vindicative	دفاع کننده
pleads	دفاع کردن
asserting	دفاع کردن از
asserts	دفاع کردن از
pleaded	دفاع کردن
plead	دفاع کردن
uchi uke	دفاع از داخل
asserted	دفاع کردن از
assert	دفاع کردن از
kake uke	دفاع قلاب وار
defence	دفاع کردن استحکامات
moon doung makki	نوعی دفاع تکواندو
national defense	دفاع در سطح ملی
civil defense	دفاع غیر نظامی
se defedendo	در حین دفاع از خود
two-way	موفق در حمله و دفاع
presses	فشار روی دفاع
press	فشار روی دفاع
modern defence	دفاع مدرن شطرنج
muniment	وسیله دفاع لوازم
scandinavian defence	دفاع متقابل مرکزی
drop the ball behind the block	جاخالی پشت دفاع
kevitz trajkovic defence	دفاع کویتس- تراکوویچ
grunfeld's defence	دفاع گرونفلد شطرنج
line backing	دفاع پشت خط تجمع
pillsbury defence	دفاع کمبریج اسپرینگز
passive	دفاع بدون تیراندازی
indefensibly	بطور دفاع ناپذیر
indian defence	دفاع هندی شطرنج
paler	حصار دفاعی دفاع
pale	حصار دفاعی دفاع