Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
service bureau
دفتر خدماتی موسسه خدماتی
Other Matches
service industries
فعالیتهای خدماتی اشتغالهای خدماتی
servicer
خدماتی
service bureau
اداره خدماتی
after sales service
سرویس خدماتی
service contract
قرارداد خدماتی
service occupations
مشاغل خدماتی
service program
برنامه خدماتی
sevice routine
روال خدماتی
service craft
ناوهای خدماتی دریایی
service echelon
رده اداری و خدماتی
duplicate service
سرویس خدماتی دوبله
station complement
پرسنل خدماتی پایگاه
service force
یکان خدماتی دریایی
utility
تاسیسات ووسایل رفاهی کارهای عمومی یا خدماتی
nsfnet
یک شبکه گسترده تهیه شده توسط دفتر محاسبات علمی پیشرفته در موسسه ملی علوم برای انجام عملیات غیرنظامی طراحی وزارت دفاع طراحی شد که بخاطردلایل امنیتی در دسترس عمومی نمیباشد
cost center
قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
institutionalizes
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalising
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalize
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalizing
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
institutionalises
در موسسه یا بنگاه قرار دادن در بیمارستان بستری کردن تبدیل به موسسه کردن رسمی کردن
engineering office
دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
blotters
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
notary office
دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
blotter
دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
induction station
دفتر استخدام دفتر پذیرش
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
journalize
در دفتر روزنامه وارد کردن در دفتر ثبت کردن
duty roster
دفتر وقایع نگهبانی یا دفتر نوبت نگهبانی
central postal directory
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
instituted
موسسه
institutes
موسسه
institute
موسسه
enterprises
موسسه
stablishment
موسسه
enterprise
موسسه
inst
موسسه
establishment
موسسه
establishments
موسسه
institution
موسسه
corporation
موسسه
instituting
موسسه
corporations
موسسه
finance house
موسسه مالی
enterprise
موسسه اقتصادی
pawnshop
موسسه رهنی
installation property
مایملک موسسه
discount house
موسسه تنزیل
foundress
موسسه بانیه
economic unit
موسسه دولتی و ...
civilian enterprise
موسسه غیرنظامی
charity
موسسه خیریه
charities
موسسه خیریه
credit institution
موسسه اعتباری
closed shops
موسسه کارشناسی
closed shop
موسسه کارشناسی
bindery
موسسه صحافی
charitable institution
موسسه خیریه
correctional institution
موسسه تادیبی
enterprises
موسسه اقتصادی
translation agency
موسسه ترجمه
entities
موسسه مستقل
business
موسسه بازرگانی
entity
موسسه مستقل
businesses
موسسه بازرگانی
installation
موسسه نظامی
foundation
موسسه خیریه
installations
موسسه نظامی
institute of purchasing and supply
موسسه خرید و عرضه
institute of materials management
موسسه مدیریت مواد
carrier
موسسه حمل و نقل
firm
کارخانه موسسه بازرگانی
consolidation
ادغام دو یا چند موسسه
financial intermediary
موسسه مالی واسطه
carriers
موسسه حمل و نقل
social welfare
موسسه رفاه اجتماعی
nonprofit firm
موسسه غیر انتفاعی
firmer
کارخانه موسسه بازرگانی
firmest
کارخانه موسسه بازرگانی
firms
کارخانه موسسه بازرگانی
sovkhoz
موسسه کشاورزی وروستایی
charles babbage institute
موسسه چارلز بابیج
shipping agent
موسسه حمل کالا
joint enterprise
موسسه اقتصادی مشترک
social service
موسسه تعاون اجتماعی
jobholder
عضو ثابت موسسه
establishments
موسسه دسته کارکنان
consolidation
ادغام دو یاچند موسسه
enterprises
موسسه یا بنگاه اقتصادی
establishment
موسسه دسته کارکنان
wiring
موسسه سیم سازی
enterprise
موسسه یا بنگاه اقتصادی
firmest
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
international organisation for standard
موسسه بین المللی استاندارد
principals
رئیس موسسه اثاثه ارثی
contracting carrier
موسسه حمل و نقل موردقرارداد
american national standards institute
موسسه ملی استانداردهای امریکا
firmer
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
private enterprise
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
common carrier
موسسه حمل و نقل عمومی
principal
رئیس موسسه اثاثه ارثی
firm
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
actual carrier
موسسه حمل و نقل واقعی
firms
واحد اقتصادی موسسه تجارتخانه
clearinghouse
موسسه تهاتری لندن انبار
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
interoffice
مکاتبه و مراسله بین ادارات یک موسسه
haute couturer
موسسه طراحی لباس ومد بانوان
corporation
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
outsider
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
corporations
شرکت ثبت شده موسسه حقوقی
business combination
ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
outsiders
موسسه حمل و نقل که عضوکنفرانس نیست
icot
موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
entrepreneur
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneurs
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
net net worth
ارزش کل داراییهای یک موسسه منهای قروض و تعهداتش
discount house
موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
institute for
professionals ofcomputer certification موسسه تایید متخصص
admin
تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
house organ
مجله یا نشریهای که بین کارمندان یک موسسه پخش شود
confirming house
موسسه تجارتی واسطه میان خریدار و صادر کننده
colony
موسسه ای دور از تمدن برای گروهی از مردم
[مانند زندان]
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
combination
توافق بین دو یا چند موسسه به منظور دست یافتن به بهره بیشتر
cahier
دفتر
in office
در دفتر
notary public office
دفتر
booked
دفتر
book of account
دفتر کل
books
دفتر
offices
دفتر
book
دفتر
volume
دفتر
bureaus
دفتر
volumes
دفتر
ledger
دفتر کل
ledgers
دفتر کل
office
دفتر
bureau
دفتر
record
دفتر
iee /s 00
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
lawyer's office
دفتر وکالت
inquiry office
دفتر اطلاعات
information bureau
دفتر اطلاعات
intelligence office
دفتر راهنمایی
information office
دفتر اطلاعات
intelligence office
دفتر اطلاعات
head office
دفتر مرکزی
telephone book
دفتر تلفن
marriage registry
دفتر ازدواج
job office
دفتر کارگاه
equipment logbook
دفتر تجهیزات
message book
دفتر پیام
telephone books
دفتر تلفن
site office
دفتر ساختمانی
run book
دفتر رانش
site office
دفتر مشاوراملاک
social secretary
رئیس دفتر
technical bureau
دفتر فنی
telephnone book
دفتر تلفن
translation agency
دفتر ترجمه
telephone d.
دفتر تلفن
run book
دفتر اجرا
order book
دفتر سفارشات
official log book of a ship
دفتر ثبت
office of records
دفتر بایگانی
office manager
رئیس دفتر
office attorney
وکیل دفتر
copybook
دفتر سرمشقدار
note book
دفتر کتابچه
notary public
دفتر ثبت
notary assistant
دفتر یار
orderly room
دفتر گروهان
waste book
دفتر باطله
rule off
ته دفتر را بستن
quartermaster's notebook
دفتر سکانی
purchasing office
دفتر خرید
purchasing department
دفتر خرید
purchase ledger
دفتر کل خریدها
property book
دفتر اموال
press copy book
دفتر کپیه
pocket book
دفتر بغلی
minute book
دفتر وقایع
books
مجلد دفتر
posting
ثبت در دفتر
cash books
دفتر نقدی
central office
دفتر مرکزی
cashbook
دفتر نقدی
bell book
دفتر موتورخانه
registry
دفتر خانه
registry
دفتر فهرست
automated office
دفتر خودکار
audit office
دفتر حسابرسی
chancery
دفتر خانه
registries
دفتر خانه
registries
دفتر فهرست
offices
اطاق دفتر
postings
ثبت در دفتر
book of account
دفتر روزنامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com