English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
accuracy to size دقت اندازه گذاری
Search result with all words
dimensioning اندازه گذاری
Other Matches
angle اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
angles اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
If the cap fit,wear it. <proverb> اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
zahn cup محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
orifice meter روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogue نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogues نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
gage اندازه وسیله اندازه گیری
gage اندازه گیر اندازه گرفتن
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
size 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
sizes 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
measure 1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
gauges اندازه اندازه گیر
gauge اندازه اندازه گیر
gauged اندازه اندازه گیر
stream gaging اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
angular momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
moment of momentum اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
lineation خط گذاری
indention تو گذاری
coding کد گذاری
declinating station ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
indents دندانه گذاری
insulation عایق گذاری
imposition of hands دست گذاری
pagination صفحه گذاری
grading نمره گذاری
idegraphy نشان گذاری
synthesis هم گذاری اختلاط
signallzation علامت گذاری
syntheses هم گذاری اختلاط
nominations نام گذاری
financing سرمایه گذاری
finances سرمایه گذاری
financed سرمایه گذاری
finance سرمایه گذاری
earmarking علامت گذاری
iatraliptics مرهم گذاری
sedimentation لایه گذاری
dateline تاریخ گذاری
sedimentation رسوب گذاری
costing قیمت گذاری
collocation باهم گذاری
sequencing ترتیب گذاری
enterprise سرمایه گذاری
enterprises سرمایه گذاری
disposure درمعرض گذاری
devised ارث گذاری
cupellation قال گذاری
hyphenation خط تیره گذاری
hypothecation گرو گذاری
structuralization بنیان گذاری
demomination نام گذاری
frustration عقیم گذاری
frustrations عقیم گذاری
hypothecation رهن گذاری
scale factor مقیاس گذاری
puncuation نقطه گذاری
discrimination فرق گذاری
minelaying مین گذاری
limit of load حد بار گذاری
synthesizing هم گذاری کردن
synthesizes هم گذاری کردن
synthesized هم گذاری کردن
synthesize هم گذاری کردن
synthesising هم گذاری کردن
synthesises هم گذاری کردن
synthesised هم گذاری کردن
inunction مرهم گذاری
marking علامت گذاری
markings علامت گذاری
masking نقاب گذاری
devising ارث گذاری
devises ارث گذاری
devise ارث گذاری
juxtaposition پهلوی هم گذاری
mark sensing نشان گذاری
nomenclauture نام گذاری
loading بار گذاری
encoding رمز گذاری
nomographer قانون گذاری
nomography فن قانون گذاری
denomination نام گذاری
denominations نام گذاری
lodgment ودیعه گذاری
demarcation علامت گذاری
lodgement ودیعه گذاری
mark علامت گذاری
marks علامت گذاری
invested سرمایه گذاری
preterition فرو گذاری
ingravescence رو بشدت گذاری
investing سرمایه گذاری
exposures درمعرض گذاری
invests سرمایه گذاری
pointing نقطه گذاری
prochronism جلوترتاریخ گذاری
tubing لوله گذاری
filling لایی گذاری
prefixture سرواژه گذاری
prefixture جلو گذاری
prefixture پیش گذاری
petarder مامورخرج گذاری پل
punctuation نقطه گذاری
exposure درمعرض گذاری
load فشنگ گذاری
casings لوله گذاری
casing لوله گذاری
loads فشنگ گذاری
interposition پا میان گذاری
invest سرمایه گذاری
prefixion پیش گذاری
prefixion جلو گذاری
prefixion سرواژه گذاری
fillings لایی گذاری
valuations ارزش گذاری
coding علامت گذاری
lable جهت گذاری
headings عنوان گذاری
heading عنوان گذاری
lettering حروف گذاری
valuation ارزش گذاری
edgings لبه گذاری
notations نشان گذاری
notation نشان گذاری
weft insertion پود گذاری
aggradation ابرفت گذاری
insertion جوف گذاری
trapping تله گذاری
edging لبه گذاری
indentation دندانه گذاری
indentations دندانه گذاری
impression نشان گذاری
indexing شاخص گذاری
spacing فاصله گذاری
numbering شماره گذاری
mining مین گذاری
coding کد گذاری چیزی
piping لوله گذاری
impressions نشان گذاری
settings کار گذاری
setting کار گذاری
ovulations تخمک گذاری ها
indent دندانه گذاری
coronation تاج گذاری
investment سرمایه گذاری
coronations تاج گذاری
policy making سیاست گذاری
scaling مقیاس گذاری
ovulation تخمک گذاری
sanding ماسه گذاری
indenting دندانه گذاری
pricing قیمت گذاری
policy-making سیاست گذاری
costing هزینه گذاری
legislation قانون گذاری
undervaluation کم ارزش گذاری
wicking فتیله گذاری
scoring نمره گذاری
codes and codification علامت گذاری
capitalization سرمایه گذاری
nomination نام گذاری
padding لایی گذاری
investments سرمایه گذاری
share holding سرمایه گذاری در سهام
excess n notation نشان گذاری با افزونی n
configural scoring نمره گذاری طرحی
financial investment سرمایه گذاری مالی
mining مین گذاری کردن
joint venture سرمایه گذاری مشترک
joint adventure سرمایه گذاری مشترک
marks علامت گذاری کردن
mine strip باند مین گذاری
invest سرمایه گذاری کردن
investment plan برنامه سرمایه گذاری
investment opportunities امکانات سرمایه گذاری
maximum load بار گذاری حداکثر
leader pricing پیشرو در قیمت گذاری
undervalued کم ارزش گذاری شده
capital outlay ارزش سرمایه گذاری
loading speed سرعت بار گذاری
decimal notation نشان گذاری دهدهی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com