Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (2 milliseconds)
English
Persian
eurodollars
دلار اروپایی
Other Matches
dollar
دلار
dollars
دلار
bucks
دلار
buck
دلار
grander
هزار دلار
grand
هزار دلار
grandest
هزار دلار
thou
یک هزار دلار
petrodollars
دلار نفتی
dollar area
منطقه پولی دلار
petrodollars
دلار حاصل ازفروش نفت
long green
دلار کاغذی پشت سبز
accelerated meran
مران شتابان دلار دفاع اسلاو
centi-
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
cents
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
cent
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
krona
مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار
cent-
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
Europeans
اروپایی
European
اروپایی
larches
کاج اروپایی
greenfinch
سهره اروپایی
continental code
مورس اروپایی
cushat
طوقی اروپایی
nightjar
بوف اروپایی
redwing
باسترک اروپایی
fieldfare
باسترک اروپایی
international morse code
مورس اروپایی
eruropean community
جامعه اروپایی
saker
شاهین اروپایی
sweetbrier
گل سرخ اروپایی
larch
کاج اروپایی
indo uropean
هند و اروپایی
indo germanic
هند و اروپایی
Indo-
هند و اروپایی
indo european
هند و اروپایی
Eurasian
اروپایی و اسیایی
Eurasians
اروپایی و اسیایی
aberdevine
سهره اروپایی
it had a europeanlook
اروپایی می نمود
yellowhammer
سهره اروپایی
it had a europeanlook
نمود اروپایی داشت
martlet
پرستوی معمولی اروپایی
toper
کوسه ماهی اروپایی
redstart
بلبل دم قرمز اروپایی
copper beech
[Fagus sylvatica]
درخت راش اروپایی
mulatto
زاده اروپایی وزنگی
merlin
قوش کوچک اروپایی
marron
شاه بلوط اروپایی
mewing
مرغ نوروزی اروپایی
brock
گورکن اروپایی شغاره
mew
مرغ نوروزی اروپایی
moly
سیر زرد اروپایی
mewed
مرغ نوروزی اروپایی
European Currency Unit
واحد پول اروپایی
european committee for standardization
کمیته اروپایی استاندار
greylag
غاز وحشی اروپایی
european monetary system
سیستم پولی اروپایی
polecat
موش خرمای وحشی اروپایی
woodcock
خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
Eurasians
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
woodwaxen
طاوسی پا کوتاه اسیایی و اروپایی
polecats
موش خرمای وحشی اروپایی
Eurasian
از نژاد مختلط اروپایی واسیایی
ruddock
مرغ سینه سرخ اروپایی
ring snake
مار حلقه دار اروپایی
larch
درخت صنوبرآراسته
[کاج اروپایی]
The town has a European look.
این شهر قیافه اروپایی دارد
a comparison between European and Japanese schools
مقایسه ای بین مدارس اروپایی و ژاپنی
whiting
ماهی نرم باله خوراکی اروپایی
africander
اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
half caste
دارای پدر اروپایی ومادر هندوستانی
old masters
هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
nut cracker
یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاغ است
old master
هر یک از نقاشان بزرگ اروپایی قبل از قرن هیجده
serin
سهره کوچک اروپایی شبیه بلبل زرد
dun bird
یکجوراردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ است)
pochard
یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
European rose
طرح گل رز اروپایی
[که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
eurocheque
چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
e r p
برنامهای که امریکا از سال 7491تا 1591 بر مبنای پیشنهادشانزده کشور اروپایی
balto slavic
شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
Cinoiserie
[سبک معماری اروپایی از هنر سازه های چینی که اولین بار در قرن هفدهم میلادی استفاده شد.]
maroon
شاه بلوط اروپایی رنگ خرمایی مایل بقرمز درجزیره دورافتاده یاجاهای مشابهی رها شدن یا گیر افتادن
mag
کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
mags
کلاغ جاره اروپایی کلاغ زنگی
cabbage rose
طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
dangerous goods by road agreement
موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
gold washing
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
e c e
کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
room-sized rug
فرش های ایرانی
[فرش های درباری]
[بافت این فرش ها که برای مفروش کردن تالارها و سالن های بزرگ استفاده می شود در ایران در اواخر قرن دوازدهم رواج یافت. بیشتر مشتریان کشورهای حوزه خلیج فارس و اروپایی اند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com