Total search result: 201 (9 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
correction thermometer |
دماسنج تصحیح |
|
|
Other Matches |
|
range disk |
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت |
thermometers |
دماسنج |
thermometre |
دماسنج |
thermometer |
دماسنج |
spirit thermometer |
دماسنج الکلی |
alcohol thermometer |
دماسنج الکلی |
electric thermometer |
دماسنج برقی |
immersion thermometer |
دماسنج شناور |
recording thermometer |
دماسنج ثبات |
wet bulb thermometer |
دماسنج تر مخزن |
immersion thermometer |
دماسنج غوطه ور |
resistancae thermometer |
دماسنج مقاومتی |
beckmann thermometer |
دماسنج بکمان |
dry bulb thermometer |
دماسنج خشک مخزن |
wind correction |
تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد |
correction index |
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات |
superelevation |
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز |
swinging the compass |
تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما |
corrector |
وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره |
correction |
تصحیح |
editing |
تصحیح |
rectification |
تصحیح |
compensation |
تصحیح |
amendment |
تصحیح |
compensations |
تصحیح |
Bose Chandhuri Hocquenghem code |
کد تصحیح |
It was corrected. |
تصحیح شد. |
amendments |
تصحیح |
refines |
تصحیح کردن |
up-to-date |
تصحیح شده |
rectifies |
تصحیح کردن |
rectified |
تصحیح کردن |
up to date |
تصحیح شده |
redressed |
تصحیح التیام |
redress |
تصحیح التیام |
redresses |
تصحیح التیام |
bug |
تصحیح یک برنامه |
attenuation compensation |
تصحیح اعوجاج |
deflection correction |
تصحیح سمت |
tam quam |
تصحیح حکم |
compensating magnet |
مغناطیس تصحیح |
magnetic compensatory |
مغناطیس تصحیح |
compensation of compass |
تصحیح قطبنما |
emendable |
قابل تصحیح |
correction coefficient |
ضریب تصحیح |
corrected |
تصحیح شده |
emendate |
تصحیح کردن |
gamma correction |
تصحیح گاما |
bugging |
تصحیح یک برنامه |
frequency correction |
تصحیح فرکانس |
bugs |
تصحیح یک برنامه |
error correction |
تصحیح خطا |
checking |
کد تصحیح خطا |
correctable |
قابل تصحیح |
error correcting code |
کد تصحیح خطا |
correction factor |
ضریب تصحیح |
proofreading |
تصحیح کردن |
proofread |
تصحیح کردن |
sag correction |
تصحیح انحراف |
temperature correction |
تصحیح دمایی |
reformed |
تصحیح شده |
proofreads |
تصحیح کردن |
skew correction |
تصحیح گوشهای |
correction |
تصحیح می کنم |
corrects |
تصحیح کردن |
correct |
تصحیح کردن |
correcting |
تصحیح کردن |
red pencil |
تصحیح کردن |
rectify |
تصحیح کردن |
patch |
تصحیح در یک برنامه |
patches |
تصحیح در یک برنامه |
program correctness |
تصحیح برنامه |
refine |
تصحیح کردن |
range k |
ضریب تصحیح برد |
range correction |
تصحیح برد سلاح |
errata sheet |
برگ تصحیح اشتباه |
gun displacement |
تصحیح جای توپ |
corrected azimuth |
گرای تصحیح شده |
incorrect |
تصحیح نشده معیوب |
deflection board |
تابلو تصحیح سمت |
adjusted valve |
مقدار تصحیح شده |
layers |
ل تصحیح خطا باشد |
layer |
ل تصحیح خطا باشد |
range correction |
تصحیح برد تیراندازی |
chart correction card |
کارت تصحیح نقشه |
ARQ |
سیستم تصحیح خطا |
rectifiable |
قابل تصحیح یا جبران |
range disk |
میز تصحیح مسافت |
stevenson schomaker correction |
تصحیح استیونس- شوماکر |
copyreader |
تصحیح کننده مقاله |
pincushion magnets |
مغناطیسهای تصحیح بالشتک |
corrected defelection |
سمت تصحیح شده |
compass compensation |
تصحیح قطب نما |
impluse correction |
تصحیح ضربه جریان |
complementary angle of site |
تصحیح تکمیلی تراز |
negative altitude |
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید |
range k |
ضریب تصحیح کای برد |
k , transfer |
ضریب تصحیح برد توپ |
reconstitutes |
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه |
corrective maintenance |
یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است |
map k |
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای |
modes |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
edit |
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن |
edited |
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن |
reconstitute |
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه |
reconstituted |
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه |
reconstituting |
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه |
mode |
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند |
windage scale |
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه |
complementary range |
برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز |
edited |
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه |
Proof – reading. |
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره ) |
edit |
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه |
range board |
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح |
drafted |
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا |
drafts |
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا |
rectification |
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین |
draft |
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا |
z correction |
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی |
EDAC |
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای |
insert mode |
حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها |
correctional custudy |
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط |
tactical diversions |
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان |
failure |
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد |
failures |
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد |
debug |
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات |
debugged |
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات |
debugs |
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات |
slip |
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد |
envelope |
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی |
slips |
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد |
envelopes |
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی |
slipped |
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد |
checks |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
checks |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
check |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
gyrolog |
دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو |
digits |
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
check |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
digit |
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
checked |
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها |
checked |
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها |
detecting |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
detects |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
detected |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
detect |
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود |
control rocket |
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند |
circularization |
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم |
link |
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند |
Microcom Networking Protocol |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا سافت Microcom Inc که در مودم ها و نرم افزار ارتباطی به کار می رود |
MNP 0 |
پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند |
preventative |
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر |
input/output |
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا |
conditioning |
اصلاح مشخصههای اطلاعات در یک خط انتقال صدا ازطریق تصحیح خصوصیات فازدامنه تقویت کنندههای خط شایسته سازی |
preventive |
بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر |
MNP |
سیستم تشخیص و تصحیح خطا ساخت Microcom Inc که در مودم و برخی نرم افزاری ارتباطی به کار می رود |
texts |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
editor |
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود |
mttr |
متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean |
text |
سیستم پردازش گر کلمه که به کاربر امکان افزودن , حذف کردن ,جابجایی , درج و تصحیح بخشهایی از متن میدهد |
editors |
نرم افزاری که برای وارد کردن و تصحیح متن یا برنامههای اضافه شده تحت پیشرفت به کار می رود |
adaptive channel allocation |
روش به کار رفته توسط پروتکل تصحیح خطای MNP که اندازه بستههای داده را طبق خط تلفن تنظیم میکند. |
refile |
تجدید نظر در متن پیامهابرای ارسال تصحیح و مرتب کردن متن پیامهای ارسالی |
diagnostics |
اطلاع و پیام سیستم پس از تشخیص خطا برای کمک به کاربر برای تصحیح کردن آن |
host computers |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
host computer |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
bugging |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
bad sector |
شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است |
bugs |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
bug |
تصحیح کوچک در برنامه نرم افزاری توسط کاربر روی دستورات منتشر کننده نرم افزار |
request modify |
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم |
automatic error correction |
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا |
editing run |
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند |
forward |
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست |
forwarded |
روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست |
detect |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
detecting |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
detects |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
detected |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
kludge |
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود |
kluge |
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود |
Hamming code |
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود |
dispersion scale |
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی |
exception |
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد |
exceptions |
روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد |
backwards |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
backward |
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده |
writ of error |
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است |
correct |
صحیح کردن تصحیح کردن |
emends |
تصحیح کردن درست کردن |
corrects |
صحیح کردن تصحیح کردن |
emend |
تصحیح کردن درست کردن |
edited |
تصحیح کردن تنظیم کردن |
edit |
تصحیح کردن تنظیم کردن |
emending |
تصحیح کردن درست کردن |
emended |
تصحیح کردن درست کردن |
correcting |
صحیح کردن تصحیح کردن |
patches |
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار |
patch |
تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار |
corrector |
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده |