English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
promontories دماغه بلند
promontory دماغه بلند
Other Matches
clock code position سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
clackvalve دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
tout بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl نوعی دامن بلند با کمر بلند
head دماغه
spits دماغه
dog-wheel دماغه
spit دماغه
downstream pier nosing پس دماغه
nose دماغه
point دماغه
foreland دماغه
noses دماغه
port دماغه
promontories دماغه
fuselage دماغه
head land دماغه
ness دماغه
headland دماغه
naze دماغه
fuselages دماغه
capes دماغه
nosing دماغه
mull دماغه
promontory دماغه
headlands دماغه
cape دماغه
head انتها دماغه
beak توک یا دماغه
foreship دماغه کشتی
cut-water پیش دماغه
beaks توک یا دماغه
prows دماغه کشتی
prow دماغه ناو
cut water پیش دماغه
prows دماغه ناو
beakiron دماغه سندان
prow دماغه کشتی
cutwater دماغه کشتی
fuselages دماغه هواپیما
nose cone مخروط دماغه
upstream nosing پیش دماغه
snoutish دماغه وار
fuselage دماغه هواپیما
snouty دماغه وار
nose دماغه جلو کشتی
noses دماغه کلاهک موشک
nose دماغه کلاهک موشک
drip-cap [ابزار بند دماغه آب]
nose down <idiom> پایین آوردن دماغه
fiddle headed دارای دماغه طوماری
noses دماغه جلو کشتی
beakiron سندان دو کوه یادو دماغه
fillet under the nose of a step مغزی لبه یا دماغه پله
pitot انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
nose دماغه جلویی تخته موج سواری
foreland زمین جلوی موضع دماغه سنگر
noses دماغه جلویی تخته موج سواری
hawse hole سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
nose cone دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
check port/starboard جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
notches بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notch بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
adverse yaw شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
nose gear قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
monofilament الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
kopfring حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
acrostolium [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
shaggy ugs فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
pearl شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
amplifiers بلند گو
lengthwise بلند
talll بلند
soaring بلند
legged پا بلند
high grown بلند قد
eminent بلند
mouth filling بلند
highfalutin بلند
megaphones بلند گو
uplands بلند
fortes بلند
forte بلند
towering بلند
rumbustious بلند
pointers خط کش بلند
loud speaker بلند گو
talll قد بلند
high (1 9 to 36) بلند
vociferous بلند
upland بلند
amplifier بلند گو
tall قد بلند
pointer خط کش بلند
eton collan بلند
skyscrapers بلند
skyscraper بلند
highs بلند
loftily بلند
grandiose بلند
loudspeaker بلند گو
longer بلند
high بلند
megaphone بلند گو
longs بلند
longest بلند
longed بلند
long بلند
taller بلند
tall بلند
aloud بلند
highest بلند
loudly بلند
long- بلند
willowy بلند
taller قد بلند
tallest قد بلند
tallest بلند
gauntlets دستکش بلند
alp کوه بلند
long haul خط سیر بلند
ascends بلند شدن
levitate بلند شدن
ascended بلند شدن
gauntlet دستکش بلند
ascend بلند شدن
exalts بلند کردن
liberals نظر بلند
elevate بلند کردن
heightens بلند کردن
heightening بلند کردن
heightened بلند کردن
elevating بلند کردن
heighten بلند کردن
lifter بلند کننده
elevates بلند کردن
long burst رگبار بلند
exalting بلند کردن
liberal نظر بلند
blast furnace coke کک کوره بلند
clarion شیپور بلند
chivalric بلند همت
capote شنل بلند
screech صدای بلند
screeches صدای بلند
boisterous laughter خنده بلند
screeched صدای بلند
erects بلند کردن
erecting بلند کردن
erected بلند کردن
erect بلند کردن
lop sided کوتاه و بلند
bigmouthed صدا بلند
banquette زمین بلند
aquacade فوارهء بلند
arising بلند شدن
alp قله بلند
arises بلند شدن
arise بلند شدن
long robe ردای بلند
coamings لبه بلند
long run بلند مدت
long splice پیوند بلند
long term بلند مدت
long thrust سخمه بلند
screeching صدای بلند
alto relievo برجسته بلند
anchor at short stay لنگر بلند
exalt بلند کردن
levitated بلند شدن
hoist بلند کردن
lofty بلند پایه
gigas رویش بلند تر
giant swing تاب بلند
magnanimity بلند همتی
ambition بلند همتی
tossing ضربه بلند
tosses ضربه بلند
tossed ضربه بلند
toss ضربه بلند
gantlope دستکش بلند
high flying بلند خیال
high grown بلند بالا
fortes موسیقی بلند
ambition بلند پروازی
ambitions بلند همتی
high flying بلند پرواز
high crowned نوک بلند
hessian boot چکمه بلند
hoisted بلند کردن
hoists بلند کردن
grandiloquence بلند پروازی
heist بلند کردن
heists بلند کردن
lofty بلند بزرگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com