English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
rubbery transition temperature دمای تبدیل لاستیکی
Other Matches
transition temperature دمای تبدیل
t.g دمای تبدیل شیشهای
gamma transition temperature دمای تبدیل شیشهای
glass transition temperature دمای تبدیل شیشهای
glasy trainsition temperature دمای تبدیل شیشهای
baton rounds گلولههای لاستیکی ضداغتشاش فشنگهای لاستیکی
celsius temperature scale مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
centigrade temperature scale مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
novatio non presumiter تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
rubber tile فرش لاستیکی
foam rubber اسفنج لاستیکی
rubber tube لوله لاستیکی
rubber snaffle bit لجام لاستیکی
rubber bands نوار لاستیکی
rubber band نوار لاستیکی
gumboots پوتین لاستیکی
gumboot پوتین لاستیکی
rubbers کائوچو لاستیکی
rubber کائوچو لاستیکی
rubber stamp مهر لاستیکی
air bed بالشتک لاستیکی
rubber stopper درپوش لاستیکی
rubber-stamping مهر لاستیکی
bladder type fuel call باک لاستیکی
bramble leaf fender دفرای لاستیکی
rubber-stamped مهر لاستیکی
grommet پولک لاستیکی
rubber-stamps مهر لاستیکی
bladder type fuel cell باک لاستیکی
rubber stamps مهر لاستیکی
rubber-stamp مهر لاستیکی
hoseline لوله لاستیکی
radiator coil لوله لاستیکی رادیاتور
liferaft قایق نجات لاستیکی
non metallic waterproof wiring کابل با پوشش لاستیکی
hose clamp بست لوله لاستیکی
jacket غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
jackets غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
galosh روکفشی کفش لاستیکی
hoseline خطوط لوله لاستیکی
rubber covered wire سیم با روکش لاستیکی
rubber separator میان گیر لاستیکی
sheathed hose لوله لاستیکی روکش دار
dog مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogging مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogs مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
armored hose لوله لاستیکی زره دار
pneumatic dunnage جعبه ها و محفظههای لاستیکی بار
neel temperature دمای نل
total temperature دمای کل
surfmat تشک لاستیکی برای شناورشدن روی اب
transiguration تبدیل صورت تبدیل هیئت
conversion scale مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
cryogenic temperature دمای سرمازایی
optimum temperature دمای بهینه
aniline point دمای انیلینی
critical temperature دمای بحرانی
critical isotherm هم دمای بحرانی
maximum temperature دمای ماکزیمم
barrel temperature دمای پاتیل
operating temperature دمای عملیاتی
white heat دمای سفید
annealing temperature دمای تابکاری
brittleness temperature دمای شکنندگی
brittle temperature دمای شکنندگی
brightness temperature دمای درخشایی
mixture temperature دمای اختلاط
transition temperature دمای تحول
transition temperature دمای فراگذری
ambient temperature دمای محیط
absolute temperature دمای مطلق
boyle's temperature دمای بویل
specific heat دمای ویژه
wet bulb temperature دمای تر مخزن
annealing point دمای تابکاری
inversion temperature دمای وارونگی
internal temperature دمای درونی
kelvin temperature دمای کلوین
room temperature دمای اتاق
effective temperature دمای موثر
reduced temprature دمای کاهیده
equiviscous temperature دمای همدوسندگی
high temperature دمای بالا
curie temperature دمای کوری
water bed تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
thershold temperature استانه دمای ذرات
isothermal process تحول در دمای ثابت
rankine temperature scale مقیاس دمای رانکین
condensed mercurytemperature دمای جیوه متراکم
dry bulb temperature دمای خشک مخزن
exhaust gas temperature دمای گاز خروجی
thermodynamic temperature scale مقیاس دمای ترمودینامیکی
rankin temperature scale مقیاس دمای رانکین
geothermal gradient شیب دمای زمین
absolute boiling point دمای جوش مطلق
geothermal gradient گرادیان دمای زمین
blackbody temperature دمای جسم سیاه
critical isotherm منحنی هم دمای بحرانی
heat deflection temperature دمای انحراف گرمایی
absolute scale مقیاس دمای مطلق
softening temperature دمای نرم شدن
approximate absolute temperature دمای مطلق تقریبی
absolute temperature scale مقیاس دمای مطلق
restitution تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
teething ring حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
compressor inlet temperature دمای گازهای ورودی کمپرسور
yield point at elevated temperatures نقطه تسلیم در دمای بالا
yield point at normal temperature نقطه تسلیم در دمای بالا
creep strength at elevated temperatures مقاومت خزشی در دمای بالا
ice point دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
ambient متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
air hardening سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
assembler اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
binary to octal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
braid الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braids الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
braided الیاف بافته شده با روکش لاستیکی برای دربر گرفتن وتقویت لولههای هیدرولیکی
bayonet thermocouple probe قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
dumptor کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
toe point پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیت قرقره دار برای کمک به پرش
cryogenic memory رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
reference junction اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
burn in فرایندازمایش مدارها و مولفههای الکتریکی از طریق قراردادن انها در دمای زیاد یک کوره
austempering تغییرات فیزیکی که در دمای ثابت برای بدست اوردن باینات از استنیت انجام می گیرد
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
icebox rivet میخ پرچهای الومینیوم که تاموقع مصرف باید در دمای زیر صفر نگه داشته شوند
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
bungee ریسمان الاستیکی متشکل ازرشتههای لاستیکی که توسط الیاف بافته شده نخی پوشانده شده
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
wein law طول موج بیشترین شدت تابش حاصل از منبع جسم داغ با دمای مطلق نسبت عکس دارد
curie point دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
air bedding لایههای لاستیکی بادی بالشتکهای بادی
constant temperature pressure welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
cold thrust ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
decarburizing گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
compression ignition احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
rubber-stamp با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber-stamped با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber-stamping با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber stamp با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber-stamps با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber stamps با مهر لاستیکی مهر کردن
ntp شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
stp شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
normal temperature and pressure شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard condition شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
standard temperature and pressure شرایط متعارف فشار و دمای متعارف
alteration تبدیل
transmutation تبدیل
transformation تبدیل
modification تبدیل
panification تبدیل
permutations تبدیل
transform تبدیل
transformed تبدیل
transforming تبدیل
reducer تبدیل
reduction تبدیل
reforming تبدیل
reductions تبدیل
adapter تبدیل
permutation تبدیل
transforms تبدیل
translation تبدیل
connector تبدیل
commutation تبدیل
toggles تبدیل
toggle تبدیل
converter تبدیل گر
interconversion تبدیل
conversion تبدیل
code conversion تبدیل کد
cinversion تبدیل
converting تبدیل
reduces تبدیل
converted تبدیل
changes تبدیل
changing تبدیل
changed تبدیل
change تبدیل
reduce تبدیل
move تبدیل
shift تبدیل
convert تبدیل
reducing تبدیل
conversions تبدیل
converts تبدیل
reducer تبدیل کننده
fiel conversion تبدیل پرونده
impedance transformation تبدیل امپدانس
file conversion تبدیل فایل
fiel conversion تبدیل فایل
incommutably تبدیل ناپذیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com