Dictiornary-Farsi | دنده دنده کننده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (16 milliseconds)

English	Persian
rougher	دنده دنده کننده


Other Matches

ungear	از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
pinioning	دنده پینیون دنده لایتناهی
pinions	دنده پینیون دنده لایتناهی
spur gear	دنده مهمیزی دنده خاردار
pinion	دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission	یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
oil gear	جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
sprocket	دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
strictest	یک دنده
stricter	یک دنده
spare ribs	سر دنده
gear	دنده
strict	یک دنده
slat	دنده ها
hard-nosed	یک دنده
slats	دنده ها
rib	دنده
drive	دنده
drives	دنده
dependum	ته دنده
gears	دنده
costa	دنده
geap	دنده
geared	دنده
cramwheel	دنده مخروطی
french chop	گوشت دنده
pinions	جرخ دنده
timber	دنده عرضی
frame	دنده عرضی
ratchet	دنده جغجغه ای
wheelwork	چرخ دنده
pinion	جرخ دنده
chop	گوشت دنده
low gear	دنده کندکن
grooved	دنده دار
ribbed	دنده دار
pinioning	جرخ دنده
gear wheels	چرخ دنده ها
cramwheel	دنده کرامویل
gearshifts	میله دنده
transmissions	جعبه دنده
transmission	جعبه دنده
dependum angle	زاویه ته دنده
transmission case	جعبه دنده
sheaths	تیزی دنده
sheath	تیزی دنده
spareribs	گوشت دنده
top radius	گردی سر دنده
toothed wheel	چرخ دنده
thread	دنده پیچ
reverse gears	دنده معکوس
high speed	دنده سریع
threads	دنده پیچ
external thread	دنده خارجی
cogwheel	چرخ دنده
longitudinal	دنده طولی
sprocket	دنده زنجیر
spur gear	دنده ملخی
bendix	دنده بندیکس
bendix	دنده استارت
bevel gear	دنده مورب
bevel gear	دنده کرامویل
cross-rib	دنده ی قوس
steering gear	دنده فرمان
stick shift	دسته دنده
steering gear	دنده سکان
gearshift	دنده عوض کن
gearshifts	دنده عوض کن
gearshift	میله دنده
reverse gear	دنده معکوس
jackshaft	دنده دو در اتومبیل
gears	جعبه دنده
gearbox	جعبه دنده
gearboxes	جعبه دنده
gearing	جعبه دنده
planetary gear	دنده خورشیدی
gear	جعبه دنده
laticostate	دنده پهن
gear wheel	چرخ دنده
cog	دنده چرخ
cogs	دنده چرخ
jackshaft	دنده عقب
rib	دنده میله
gear level	دسته دنده
geared	چرخ دنده
pinwheel	چرخ دنده
worm gear	دنده مارپیچی
worm gear	دنده مورب
gear cutter	دنده تراش
geared	جعبه دنده
gears	چرخ دنده
rib	گوشت دنده
stave	دنده بشکه
cog [cogwheel]	چرخ دنده
cogged wheel	چرخ دنده
cogwheels	چرخ دنده ها
cog wheel	چرخ دنده
cog wheels	چرخ دنده ها
cogged wheels	چرخ دنده ها
gearwheel	چرخ دنده
gear case	جعبه دنده
gear box	جعبه دنده
gearwheels	چرخ دنده ها
gear	چرخ دنده
shifting lever	دسته دنده
drive mechanism	جعبه دنده
he broke his rib or something	دنده منده اش شکست
controlled stick steering	دسته دنده خودکار
gear cutting	دنده تراشی [مهندسی]
gear friction	اصطکاک چرخ دنده
planetary gear	چرخ دنده سیارهای
transmission oil	روغن جعبه دنده
contact backlash	دنده کور تماس
four gear drive	گیربکس چهار دنده
hoisting gear	چرخ دنده بالابر
helical gear	چرخ دنده حلزونی
high gear	دنده قوی خودرو
pinion	چرخ دنده جناحی
worm gear	چرخ دنده حلزونی
worm wheel	دنده کرمی شکل
worm wheel	چرخ دنده حلزونی
precostal	واقع در پیش دنده ها
spiral gear	چرخ دنده حلزونی
pinion	دنده هرزه گرد
transmission grease	گریس جعبه دنده
gear case	پوسته جعبه دنده
gear in	درگیری دو چرخ دنده
gear assembly	مجموعه چرخ دنده ها
grub screw	میله دنده دار
compasition gear	چرخ دنده مرکب
gear transmission ratio	نسبت دنده گیربکس
pair of gears	زوج چرخ دنده
pinions	دنده هرزه گرد
planetary gear	جعبه دنده خورشیدی
gear change box	جعبه تعویض دنده
gearbox position	وضعیت جعبه دنده
tumble gear	چرخ دنده واسطه
pinioning	دنده هرزه گرد
pinioning	چرخ دنده جناحی
spare ribs	گوشت دنده با استخوان
tricostate	سه دندهای دارای سه دنده
gear stick	دسته دنده اتومبیل
gear lever	دسته دنده اتومبیل
gear shift	دسته دنده اتومبیل
cross-springer	[دنده اریب در طاق]
gear quadrant	ماهک جعبه دنده
crown gear	چرخ دنده محدب
gear ratio	نسبت چره دنده ها
get up on the wrong side of the bed <idiom>	از دنده چپ بلند شدن
gear box	جعبه دنده گیرباکس
pinions	چرخ دنده جناحی
geared	پوشش دنده دار
ratchet	ضامن چرخ دنده
rack	چرخ دنده دار
racked	چرخ دنده دار
racks	چرخ دنده دار
wracked	چرخ دنده دار
wracks	چرخ دنده دار
transmission gear	چرخ دنده انتقال
reduction gear	چرخ دنده کاهنده
starter gear ring	چرخ دنده استارتر
bevel gear	چرخ دنده مخروطی
bevel gear drive	جعبه دنده مخروطی
bevel gearing	گیربکس دنده مخروطی
rib	دنده دار کردن
ratchets	ضامن چرخ دنده
nut	چرخ دنده ساعت
gears	پوشش دنده دار
it serves him right	دنده اش هم نرم شود
rib	هرچیز شبیه دنده
inside thread	دنده داخلی قلاویز
riblet	انتهای دنده گوسفند
gear	پوشش دنده دار
sawtooth wave	موج دنده ارهای
eight speed gear drive	گیربکس هشت دنده
driving gear	چرخ دنده محرک
short ribs	گوشت با استخوان دنده
magnetic gear shift	دسته دنده مغناطیسی
rachet	ضامن چرخ دنده
steering gear	جعبه دنده فرمان
differential gear	دنده عقب اتومبیل
sun gear	چرخ دنده خورشیدی
step up gear	چرخ دنده افزاینده
quick change gearbox	جعبه دنده نورتون
pull gear	چرخ دنده بالابر
gear friction losses	تلفات اصطکاکی جعبه دنده
reduction gear	جعبه دنده تبدیل سرعت
timing gear	چرخ دنده میل بادامک
speed reduction gear	جعبه دنده کاهنده سرعت
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes]	دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
crank gear	چرخ دنده سر میل لنگ
speedometer multiplier	چرخ دنده سرعت سنج
threads	دنده دار کردن مارپیچ
gear grinder	ماشین پرداخت چرخ دنده
thread	دنده دار کردن مارپیچ
gearbox flange	لبه برامده جعبه دنده
gear blank	چرخ دنده کار نکرده
epicyclic transmission	جعبه دنده اپی سیکلیک
reduction gear	جعبه دنده کاهنده سرعت
aircraft arresting gear	جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما