Dictiornary-Farsi | دوباره نویس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
rewriter	دوباره نویس


Other Matches

addersser or or	نامه نویس عریضه نویس
ego loss programming	تنظیم کارهای برنامه نویسی بطوریکه اعتبار موفقیت یاگناه شکست باید بجای یک برنامه نویس میان چندبرنامه نویس تقسیم گردد
version	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
versions	نرم افزار کمکی که به چندین برنامه نویس امکان کارکردن رروی فایل منبع و بررسی تغییرات اعمال شده توسط هر برنامه نویس را میدهد
revived	دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revive	دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives	دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate	دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unregenerated	دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship	دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
unregenerate	دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
regained	دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain	دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining	دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains	دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
loop	تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops	تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped	تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
reopened	دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening	دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen	دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopens	دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
redintegrate	دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
chirographer	خط نویس
romancer	رمان نویس
novelists	رمان نویس
novelist	رمان نویس
satirists	هجو نویس
satirist	هجو نویس
stenograph	تند نویس
epistoler	نامه نویس
fabler	افسانه نویس
fabulist	افسانه نویس
historian	تاریخ نویس
essayists	مقاله نویس
essayist	مقاله نویس
columnists	مقاله نویس
columnist	مقاله نویس
typists	ماشین نویس
typist	ماشین نویس
draughtsmen	طرح نویس
draughtsman	طرح نویس
draftsmen	طرح نویس
elegiast	قصیده نویس
elegiast	مرثیه نویس
emblematist	مثل نویس
endorseer	فهر نویس
endorser	فهر نویس
editorialist	سرمقاله نویس
dramaturge	درام نویس
endorser	پشت نویس
bookmakers	کتاب نویس
dialogist	مکالمه نویس
bookmaker	کتاب نویس
deponent	گواهی نویس
rough or foul copy	چرک نویس
epistler	رساله نویس
lexicographer	لغت نویس
story teller	افسانه نویس
elegist	مرثیه نویس
historians	تاریخ نویس
annotator	حاشیه نویس
annotator	تفسیر نویس
aphorist	موجز نویس
aphorist	پند نویس
programmer	برنامه نویس
typewritter	ماشین نویس
minute	پیش نویس
grandiloquent	قلنبه نویس
annalist	تاریخچه نویس
anecdotist	حکایت نویس
programmers	برنامه نویس
acceptor	قبولی نویس
affiant	گواهی نویس
allegorist	تمثیل نویس
calligrapher	خوش نویس
calligraphist	خوش نویس
chronicler	وقایع نویس
copyreader	سرمقاله نویس
cryptographer	رمز نویس
playwrights	نمایشنامه نویس
playwrights	پیس نویس
playwright	نمایشنامه نویس
playwright	پیس نویس
scriptwriters	نمایشنامه نویس
scriptwriter	نمایشنامه نویس
dramatists	نمایشنامه نویس
songwriter	سرود نویس
biographer	تذکره نویس
captions	زیر نویس
scholiast	حاشیه نویس
scrabbler	مسوده نویس
sign writer	تابلو نویس
conveyancer	قباله نویس
polygraphs	بسیار نویس
polygraph	بسیار نویس
biographers	تذکره نویس
sign writer	لوحه نویس
dramatist	نمایشنامه نویس
orthographer	درست نویس
paper stainer	کتاب نویس
natural historian	تاریخ نویس
tractarian	مقاله نویس
draft	چرک نویس
draft	پیش نویس
mythographer	اسطوره نویس
write once read many	یکبار نویس
pamphleteers	رساله نویس
paragrapher	عبارت نویس
proverbialist	مثل نویس
songwriter	ترانه نویس
evangelists	انجیل نویس
evangelist	انجیل نویس
pamphleteer	رساله نویس
phonographer	صدا نویس
proforma	پیش نویس
prosaist	نثر نویس
prosateur	نثر نویس
proser	نثر نویس
lexicographers	لغت نویس
drafted	پیش نویس
letter writer	کاغذ نویس
ball pens	روان نویس ها
ballpoints	روان نویس ها
ballpoint pens	روان نویس ها
odist	قصیده نویس
inker	مرکب نویس
gazetteer	روزنامه نویس
head liner	سرصفحه نویس
lapicide	سنگ نویس
letter writer	نامه نویس
ballpens	روان نویس ها
fictionist	افسانه نویس
fictionist	داستان نویس
caption	زیر نویس
foul copy	چرک نویس
gazetteer	مجله نویس
geneologist	شجره نویس
gnomical	کوتاه لب نویس
magazin	مجله نویس
idyllist	قصیده نویس
drafted	چرک نویس
magniloquent	قلنبه نویس
drafts	چرک نویس
tabulating machine	جدول نویس
drafts	پیش نویس
tabulator	جدول نویس
magazinist	مقاله نویس
magazinist	مجله نویس
the psalmist	زبور نویس
systems programer	برنامه نویس سیستم
to make a minute of	پیش نویس کردن
systems programmer	برنامه نویس سیستم
subscript	زیر نویس امضاء
sketched	پیش نویس ازمایشی
endorse	پشت نویس کردن
endorsed	پشت نویس کردن
subscriber of shares	پذیره نویس سهام
draft plan	پیش نویس برنامه
write white engine	موتور سفید نویس
sketch	پیش نویس ازمایشی
sketches	پیش نویس ازمایشی
protocol	پیش نویس سند
serialist	داستان نویس سریال
endorsing	پشت نویس کردن
story teller	افسانه گو حکایت نویس
system programmer	برنامه نویس سیستم
write black engine	موتور سیاه نویس
endorses	پشت نویس کردن
systems progarmmer	برنامه نویس سیستم ها
roughs	طرح پیش نویس
programmer analyst	برنامه نویس / تحلیل گر
drafted	پیش نویس طرح
drafted	پیش نویس کردن
drafts	پیش نویس چرکنویس
drafts	پیش نویس قرارداد
drafts	پیش نویس کردن
ink writer	در تلگراف مرکب نویس
gossiper	دری وری نویس
draft of a treaty	پیش نویس معاهده
drafted	پیش نویس قرارداد
drafted	پیش نویس چرکنویس
draft	پیش نویس کردن
proforma	پیام پیش نویس
penny a line	ارزان نویس بی مایه
parts programmer	برنامه نویس اجزاء
mythopoet	شاعر افسانه نویس
mythologist or ger	اساطیر نویس اساطیردان
maintenance programmer	برنامه نویس پشتیبان
draft	پیش نویس چرکنویس
maintenance programmer	برنامه نویس نگهداشت
draft	پیش نویس قرارداد
draft	پیش نویس طرح
verbose	دراز نویس درازگو
relative coding	برنامه نویس نسبی
applications programmer	برنامه نویس کاربردی
minute	پیش نویس کردن
application programmer	برنامه نویس کاربردی
accepting bank	بانک قبولی نویس
abstracter	خلاصه نویس دزد