Dictiornary-Farsi | دوخم شدگی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 173 (8 milliseconds)

English	Persian
offset	دوخم شدگی
offsetting	دوخم شدگی


Other Matches

offset	دوخم
offsetting	دوخم
gosseneck	دوخم
offsetting	دوخم کردن
offset	دوخم کردن
gelation	بسته شدگی سفت شدگی
bracket moulding	[بستی به شکل دوخم]
double leg and inside turnover	دوخم با عوض کردن دست شبیه سر و ته یکی مخالف یایک پا رو کار
imminution	کم شدگی باریک شدگی
erection	شق شدگی
embeddeness	حک شدگی
bottling	نخ شدگی
necks	نخ شدگی
neck	نخ شدگی
dostortion	کج شدگی
erections	شق شدگی
depressions	کم شدگی
the mast has raked	کج شدگی
depression	کم شدگی
geniculation	خم شدگی
turn over	واژگون شدگی
expunction	پاک شدگی
expurgation	پاک شدگی
carburization	پودر شدگی
bronchocele	بزرگ شدگی
flagginess	ول شدگی اویختگی
flocculence	قلنبه شدگی
acetification	ترش شدگی
gelidity	بسته شدگی
eviration	هذیان زن شدگی
erasure	پاک شدگی
hardening	سفت شدگی
detruncation	کوتاه شدگی
crookedness	انحناء و کج شدگی
desuetude	موقوف شدگی
diminution	کم شدگی تحقیر
dilution	رقیق شدگی
comminution	خرد شدگی
concretion	سفت شدگی
coagulation	دلمه شدگی
distotion factor	ضریب کج شدگی
fixedness	تثبیت شدگی
homogenization	هم جنس شدگی
recvrvature	دولا شدگی
scleriasis	سفت شدگی
strobilation	باریک شدگی
tight coupling	جفت شدگی
translocation	جابجا شدگی
encrustation	دلمه شدگی
encrustations	دلمه شدگی
purler	پرت شدگی از سر
pulverization	خرد شدگی
puchery	جمع شدگی
incalescence	گرم شدگی
intensification	افزون شدگی
invagination	غلاف شدگی
lateral yield	له شدگی جانبی
paralysation	فلج شدگی
liquescence	مایع شدگی
necking	باریک شدگی
nigrescence	سیاه شدگی
occlusion	بسته شدگی
occlusion	جفت شدگی
pairing	جفت شدگی
petrifaction	سنگ شدگی
shortening	کوتاه شدگی
sclerosis	سخت شدگی
contractions	جمع شدگی
coupling	جفت شدگی
acceptability	قبول شدگی
scarlet	سرخ شدگی
dispersion	پخش شدگی
choking	اب بند شدگی
removal	جدا شدگی
hybridization	هیبرید شدگی
leakage	فاش شدگی
pucker	جمع شدگی
puckered	جمع شدگی
puckering	جمع شدگی
contraction	جمع شدگی
leakages	فاش شدگی
narrowing	تنگ شدگی
conglomeration	گلوه شدگی
conglomerations	گلوه شدگی
diffusion	پخش شدگی
congestion	جمع شدگی
sprain	رگ برگ شدگی
sprained	رگ برگ شدگی
spraining	رگ برگ شدگی
sprains	رگ برگ شدگی
depression	گود شدگی
fading	محو شدگی
depressions	گود شدگی
expulsion	بیرون شدگی
expulsions	بیرون شدگی
puckers	جمع شدگی
blots	پاک شدگی
smelting	ذوب شدگی
polarization	قطبی شدگی
gasification	تبخیر شدگی
blotting	پاک شدگی
shrinkage	چروک شدگی
elongation	دراز شدگی
damnation	لعنت شدگی
locking	قفل شدگی
blot	پاک شدگی
petrification	سنگ شدگی
blotted	پاک شدگی
digression	پرت شدگی ازموضوع
shrinkage coefficient	ضریب جمع شدگی
scloroderma	سفت شدگی پوست
scleroma	سفت شدگی بافتها
diffraction broadening	پهن شدگی پراشی
shrinkage stress	خستگی جمع شدگی
supersession	جانشینی لغو شدگی
depressions	گود شدگی فرودافت
yielding	تسلیم شدگی فلز
degree of shrinkage	ضریب جمع شدگی
shrinkage	وابست جمع شدگی
shrinking	انقباض چوروک شدگی
accru	اجتماع فراهم شدگی
varicosity	گشاد شدگی سیاهرگ
delusion of control	هذیان کنترل شدگی
depression	گود شدگی فرودافت
shrink	انقباض چوروک شدگی
breaking	پاره گی قطع شدگی
erethism	تحریک شدگی زیاد
erasure	حک جای پاک شدگی
encephalomalacia	نرم شدگی مغز
shrinks	انقباض چوروک شدگی
edge triggered	با رها شدگی لبهای
gerontomorphosis	پیر شدگی نژاد
malady	فاسد شدگی بیماری
hepatization	سفت شدگی بافته
maladies	فاسد شدگی بیماری
constriction	فشار تنگ شدگی
hyperostosis	کلفت شدگی استخوان
disseisin	محروم شدگی ازتصرف
condensation	جمع شدگی تکاثف
sclerosis	سفت شدگی بافتها
malposition	جابجا شدگی جنین
constrictions	فشار تنگ شدگی
scoliosis	کج شدگی تیره پشت ازپهلو
domesticity	زندگانی خانگی رام شدگی
strobilization	تشکیل رشته باریک شدگی
enlarged tonsils	بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
depigmentation	بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
coupling	جفت شدگی اتصال درگیری
shrinkage prevention	وسیله جلوگیری از جمع شدگی
fixation	خیره شدگی تعلق خاطر
scrappiness	اوراق شدگی ستیزه جویی
dc coupling	جفت شدگی جریان مستقیم
fixations	خیره شدگی تعلق خاطر
dipole dipole coupling	جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
incarcerated hernia	جمع شدگی کیسه فتق
senile keratosis	کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
individuation	تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
hydrargyia or rism	مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
budding	تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
self insurance	بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
couplement	عمل امتزاج و جفت کردن جفت شدگی
lobation	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
acceptance test	آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
hyprostosis	رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
slough	پوست دله زخم پوسته پوسته شدگی پوست انداختن
shoulders	[اصطلاحا جمع شدگی یا کیس شدن فرش در یک قسمت از آن می باشد که یا در اثر ترافیک و یا قرار دادن نامناسب مبلمان بوجود می آید. در صورتی که برآمدگی فرش برطرف نشود به الیاف آسیب زیادی می رسد و پاره می شود.]
cleavage	ورقه ورقه شدگی
delamination	لایه لایه شدگی
cleavages	ورقه ورقه شدگی
wrick	برگ برگ شدگی
arborization	شاخه شاخه شدگی