English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
camera دوربین یا جعبه عکاسی
cameras دوربین یا جعبه عکاسی
Search result with all words
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
box cameras دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
Other Matches
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
angle of view زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
kodak دوربین عکاسی
(iris) diaphragm دیافراگم [دوربین عکاسی]
iris دیافراگم [دوربین عکاسی]
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
camera axis محور دوربین عکاسی
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
flash bulb فلاش دوربین عکاسی
vidicon لوله دوربین عکاسی
telecamera دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
time exposure مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
panoramic دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
camera magazine جعبه محتوی فیلم عکاسی
camera obscura اطاقک تاریک جعبه عکاسی
tipping در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tip در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
imagery sortie پرواز مخصوص عکاسی هواپیمای عکاسی ماموریت عکاسی هوایی
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
cassettes کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
container جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
containers جعبه حاوی وسایل جعبه اماد جعبه محفظه فرف
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
spectrozonal photography عکاسی از اشیاء منتخب عکاسی از اشیای مخصوص
sniper scope دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
cross line بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
magazines مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
limber chest جعبه حمل مهمات توپخانه جعبه پیش قطار
trimetrogon عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
country cover diagram دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
box pass جعبه کالیبر جعبه پاس
modification kit جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
photography عکاسی
photogeny عکاسی
kit جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kits جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
telephotography عکاسی رادیویی
wirephoto عکاسی رادیویی
photography لوازم عکاسی
faxing عکاسی رادیویی
heliochrome عکاسی رنگی
imagery عکاسی هوایی
faxes عکاسی رادیویی
flash photography عکاسی شب بابرق
shutterbug عاشق عکاسی
faxed عکاسی رادیویی
brownies یکجوردوربین عکاسی
telephoto عکاسی رادیویی
brownie یکجوردوربین عکاسی
flashes فلاش عکاسی
flashed فلاش عکاسی
flash فلاش عکاسی
photographic وابسته به عکاسی
photographic strip باند عکاسی
photographic scale مقیاس عکاسی
photographic fixing ثبوت عکاسی
facsimile عکاسی رادیویی
photographic chemistry شیمی عکاسی
radiophoto عکاسی رادیویی
phototelegraphy عکاسی رادیویی
facsimiles عکاسی رادیویی
aerial photography عکاسی هوائی
dark room تاریکخانه عکاسی
photographic strip نوار عکاسی
photochromy عکاسی رنگی
filmed فیلم عکاسی
film فیلم عکاسی
flashlights لامپ عکاسی
flashlight لامپ عکاسی
line of collimation خط محور عکاسی
photoionization یونش عکاسی
photographic accessories لوازم عکاسی
fax عکاسی رادیویی
safelight چراغ تاریکخانه عکاسی
photoflash فشنگ منورمخصوص عکاسی در شب
negative photo plane افق شیشه عکاسی
image format اندازه شیشه عکاسی
image format اندازه فیلم عکاسی
photographically از روی علم عکاسی
heliocheomy عکاسی بارنگ طبیعی
bombardment photography عکاسی از بمباران هوایی
Dont move . Hold it. Keep stI'll. بی حرکت ( در عکاسی وغیره )
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
fixer دوای ثبوت عکاسی
fan cameras دوربینهای عکاسی منظرهای
dicing photography عکاسی در ارتفاع کم باهواپیما
flash lamp لامپ پر نور عکاسی
to print out چاپ کردن در عکاسی
telephotography عکاسی از راه دور
exposure scale جدول پرتوگیری [عکاسی]
exposure station ایستگاه عکاسی هوایی
filmstrip فیلم عکاسی 53 میلمتری
platinotype عکاسی بوسیله املاح پلاتین
photomap نقشه برداری بوسیله عکاسی
photoengraving گراور سازی بوسیله عکاسی
flashbulb لامپ پرنور فلاش عکاسی
flashbulbs لامپ پرنور فلاش عکاسی
photocopy رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopies رونوشت برداری بوسیله عکاسی
photocopied رونوشت برداری بوسیله عکاسی
imagery شبیه سازی عکاسی کردن
photocopying رونوشت برداری بوسیله عکاسی
folded optics وسیله عکاسی یا دیدبانی تاشونده
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
telescope دوربین
camera دوربین
long sighted دوربین
cameras دوربین
binocular دوربین
longsighted دوربین
telescopes دوربین
night glass دوربین شب
presbyopic دوربین
the penetration of a telescope دوربین
far sighted دوربین
far-sighted دوربین
far seeing دوربین
opera glasses دوربین
sortie plot شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
photogravure گراور سازی از روی شیشه عکاسی
ground position نقطه تصویرزمینی هواپیمای در حال عکاسی
photoengrave بوسیله عکاسی گراور سازی کردن
gun sight دوربین توپ
coarse sight دوربین یدکی
television camera tube دوربین تلویزیونی
binocular دوربین دو چشم
pickup tube دوربین تلویزیونی
camera nadir خط لولای دوربین
hypermetrope ادم دوربین
color camera دوربین رنگی
computing sight دوربین محاسب
elbow telescope دوربین بازویی
drawtube لوله دوربین
eye piece عدسی سر دوربین
director sight دوربین هادی
field glass دوربین صحرایی
camera tube دوربین تلویزیونی
cross hair خط داخل دوربین
electron camera دوربین الکترونی
lens عدسی دوربین
metascope دوربین تک چشمی
camera-shy بیزار از دوربین
telescopy فن استعمال دوربین
telescope دوربین نجومی
spyglass دوربین کوچک
the penetration of a telescope قوه دوربین
theodo;ite دوربین مهندسی
vial حباب دوربین
box cameras دوربین قوطی
optician دوربین فروش
opticians دوربین فروش
box camera دوربین قوطی
closed-circuit camera دوربین نظارت
telescopes دوربین نجومی
security camera دوربین نظارت
observation camera دوربین نظارت
security camera دوربین امنیتی
sight دوربین دیدن
observation camera دوربین امنیتی
surveillance camera دوربین نظارت
sights دوربین دیدن
binocular دوربین دوچشمی
CCTV camera دوربین امنیتی
CCTV camera دوربین نظارت
reflex sight دوربین منشوری
miniature camera دوربین مینیاتوری
closed-circuit camera دوربین امنیتی
surveillance camera دوربین امنیتی
reticle عدسی دوربین
sonne photography روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
canadian , grid سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
cover search جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
CCTV camera دوربین مدار بسته
drawtube دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
security camera دوربین مدار بسته
observation camera دوربین مدار بسته
closed-circuit camera دوربین مدار بسته
computing gunsight دوربین محاسب توپ
surveillance camera دوربین مدار بسته
sights دوربین نشانه روی
camera magazine کاست فیلم دوربین
camera window دریچه دیافراگم دوربین
dumpy level تراز دوربین دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com