Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
sixth form
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
sixth forms
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
Other Matches
pre-treatment
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
in the pipeline
[Colloquial]
در آماده سازی
bins
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
bin
محلی برای کاغذهایی که باید آماده برای چاپ شوند
open
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened
سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
design development
آماده سازی و تکمیل نقشه فرش
busying
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busiest
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busy
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busied
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busies
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
busier
1-مشغول انجام کاری 2-سیگنال الکتریکی برای اعلام اینکه وسیله برای دریافت داده آماده نیست
dump
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
prep school
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep schools
دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
Masters of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Master of Arts
صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
great go
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
emptiest
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptied
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
emptier
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empties
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
empty
رسانه ذخیره سازی خالی و فرمت شده آماده دریافت داده
buffer
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت تا وقتی که پردازنده یا رسانه آماده پردازش آن شود
open
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
opens
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
opened
آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
to stand ready for
[+ noun]
آماده بودن برای
to stand ready to
[+ verb]
آماده بودن برای
to prepare
[for]
آماده شدن
[به یا برای]
prone to do something
آماده کردن برای
prone to do something
آماده برای کردن کاری
hit the books
<idiom>
برای کلاس آماده شدن
on call
<idiom>
آماده برای ترک خدمت
reworks
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworking
برای کاربرد مجدد آماده کردن
rework
برای کاربرد مجدد آماده کردن
reworked
برای کاربرد مجدد آماده کردن
address
آماده شدن برای ضربه یا هدفگیری
A level
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
A levels
مرحلهی دوم امتحانات دورهی متوسطه
on tap
<adj.>
همیشه آماده
[برای ریختن از شیره بشکه]
I am prepared for any eventuality.
برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
to be on-call
در آماده باش برای ترک درخدمت بودن
on-call service
آماده برای ترک در خدمت
[اصطلاح رسمی]
to square up
خود را آماده کردن
[برای دعوی یا حمله]
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code
زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
recalls
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recall
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
recalled
برگرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی برای ویرایش
precision
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت
haze
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
multiple
استفاده از بیش از یک بایت داده برای ذخیره سازی عدد برای افزایش دقت ممکن
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
demands
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demanded
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand
پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
configured in
وسیلهای که مشخصات آن بیان کننده آماده بودن آن برای استفاده است
device handler
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver
نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
streamed
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
cts
CSR برای بیان اینکه یک خط یا وسیله آماده ارسال داده است
takedown
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
streams
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
stream
تعداد کارهای مرتب شده و آماده برای پردازش در سیستم دستهای
dataset
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه آماده استفاده است
symmetrical compression
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
logical
واحد اطلاعات آماده پردازش که لزوما شبیه داده اصلی در فضای ذخیره سازی نیست که ممکن است حاوی داده کنترل و... باشد
workspace
فضایی در حافظه که برای استفاده آماده است یا در حال حاضر اپراتور در آن کار میکند
takedown
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی
invite
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
programs
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program
نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
invited
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invites
حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
hitting
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
expanded memory system
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
appliance computer
سیستم کامپیوتری آماده اجرا که خریداری میشود و به سرعت برای یک منظور کاربردی قابل استفاده است
registers
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registering
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register
که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
profiles
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
swap
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
key
استفاده از بافر بین صفحه کلید و کامپیوتر برای تامین ذخیره سازی کلیدها برای ماشین نویس های سریع که چندین کلید را به سرعت انتخاب می کنند
open
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opens
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
opened
برنامه کاربردی فایل روی دیسک را باز میکند و برای اجرا آماده میکند
idlest
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
line up
<idiom>
سازمان دهی کردن ،آماده برای عمل کردن
idles
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
EMM
امکانی که حافظه جانبی رادر IBM PC مدیریت میکند و آن را برای برنامه آماده استفاده میکند
ApacheÔ HTTPD
معروفترین محصول نرم افزاری وب سرور که مانند یک بزرگراه آماده است و به شما برای نصب وب سرور امکان میدهد
report program generator
زبان برنامه نویسی درکامپیوترهای شخصی برای آماده کردن گزارشات تجاری که به دادههای درون فایل , پایگاه داده ها و...امکان شامل شدن میدهد
flushes
و آماده برای کار جدید یا پس از قط ع یک کار
flush
و آماده برای کار جدید یا پس از قط ع یک کار
flushing
و آماده برای کار جدید یا پس از قط ع یک کار
platting
حصیر بافته برای کلاه سازی
capacity
فضای فراهم برای ذخیره سازی
fogging
اثر گرافیکی برای شبیه سازی مه
capacities
فضای فراهم برای ذخیره سازی
floppy discs
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
register
محل ذخیره سازی برای داده کنترل
floppy disk
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
floppy disks
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
registering
محل ذخیره سازی برای داده کنترل
registers
محل ذخیره سازی برای داده کنترل
storage
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
floppy
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
archive
ذخیره سازی داده برای مدت طولانی
floppies
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
cassette
نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
recalled
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
normal
قالب استاندارد برای فضای ذخیره سازی داده
asymmetric video compression
استفاده از کامپیوتر قوی برای فشرده سازی تصویر
capacitance
توانایی یک عنصر برای ذخیره سازی بار الکتریکی
recall
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
densities
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
tallow
پیه نهنگ وغیره که برای شمع سازی بکارمیرود
microprogram
وسیله ذخیره سازی برای نگهداری ریز کامپیوتر
cassettes
نوارمخصوص با فرفیت بالا برای ذخیره سازی داده
knee flexion and extension machine
دستگاه بدن سازی برای تقویت عضلات ساق پا
density
دیسک مغناطیسی استاندارد برای ذخیره سازی داده
recalls
بر گرداندن متن یا فایل از محل برای ذخیره سازی
bucket
فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
string
فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
tag image file format
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
buckets
فضای ذخیره سازی حاوی داده برای یک برنامه کاربردی
tiffs
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
fosdic
وسیله ذخیره سازی برای داده کامپیوتری با استفاده از میکروفیلم
tiff
قالب فایل استاندارد برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی
addition
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
double
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
scanners
فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
scanner
فضای حافظه برای ذخیره سازی تصویرکه اسکن شده است
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
text
ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
buffer
فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
texts
امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ
texts
ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
doubled
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
text
امکاناتی برای نوشتی متن , ذخیره سازی , بازیابی , ویرایش و چاپ
BPP
تعداد بیتهایی که برای ذخیره سازی رنگ یک پیکسل به کار می رود
high Sierra specification
روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
additions
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
capacitor
وسیلهای از که فرفیت یک ماده برای ذخیره سازی داده استفاده میکند
doubled up
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی یک عدد با دقت بیشتر
FIF
فرمت فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
precision
استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر
colours
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
library
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
colour
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
frame
بخشی از حافظه برای ذخیره سازی تصور پیش ز نمایش آن روی صفحه
charges
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
charge
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
libraries
شیاری در دیسک مغناطیسی یا نوار برای ذخیره سازی اطلاعات درباره محتوا
fractal
قالب فایل برای ذخیره سازی تصاویر گرافیکی که فشرده شده اند
change
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
ttl
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
list
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
changing
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
multifunction
صفحه مدار جانبی که خصوصیات زیادی برای هنگنام سازی کامپیوتر دارد
changed
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changes
رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
idles
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idled
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
spooler
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
spooling device
وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
amendment record
رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
CD WO
مناسب برای ذخیره سازی متون آرشیو و یا آزمایش ROM-CD پیش از دوباره کاری
mediums
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
lasers
روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
laser
روش ذخیره سازی دیجیتالی با استفاده از لیزر برای برانگیختن ماده حساس به نور
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
tiny basic
یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
CLUT
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
rectification
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
saved
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
gpss
زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
saves
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
proprietary file format
روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com