English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
earthquake period دوره تناوب زلزله
Other Matches
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
periods دوره تناوب
period دوره تناوب
period of roll دوره تناوب
return perion دوره تناوب
recurrence interval دوره تناوب
periods زمان تناوب دوره
synodic period دوره تناوب هلالی
sidereal period دوره تناوب نجومی
period زمان تناوب دوره
half life period تناوب یا دوره نیم عمر
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
holocene وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
temblor زلزله
earthquake زلزله
earthquake proof ضد زلزله
seism زلزله
earthquakes زلزله
seismograph زلزله نگار
seismology زلزله شناسی
seismograph زلزله سنج
seismologist زلزله شناس
seismographs زلزله سنج
seismographs زلزله نگار
seismic loads سربارهای زلزله
seismic belt کمربند زلزله
seismic focus کانون زلزله
seismographer زلزله نگار
the earthquake sufferers زلزله زدگان
earthquake factor ضریب زلزله
earthquake proof foundation شالوده ضد زلزله
earthquake fountains شکافهای زلزله
earthquake factor فاکتور زلزله
the earthquake sufferers زلزله دیدگان
seismometry زلزله سنجی
seismometer زلزله سنج
epicenter مرکز زلزله
seismography زلزله نگاری
seismoscope زلزله بین
sea quake زلزله زیر دریایی
seismic method روش زلزله نگاری
shock point نقطه ایجاد زلزله
alternators تناوب گر
period تناوب
alternator تناوب گر
alternation تناوب
periodicity تناوب
frequence تناوب
subalternation تناوب
intermittence تناوب
frequentation تناوب
off and on تناوب
shifts تناوب
periods تناوب
shift تناوب
shifted تناوب
microseismograph زلزله سنج میکرومتری یاجزیی
earthquake proof foundation غیر مقاوم درمقابل زلزله
frequencies فرکانس تناوب
three phase generator تناوب گر سه فاز
frequency فرکانس تناوب
single phase generator تناوب گر تک فاز
two phase generator تناوب گر دو فازی
metagenesis تناوب تولید
metagenesis تناوب نسل ها
orbital period تناوب مداری
polyphase alternator تناوب گر چندفازی
polyphase generator تناوب گر چندفازی
pulse period تناوب پالس
cycle time زمان تناوب
double alternation تناوب مضاعف
aperiodic circuit مدار بی تناوب
microseism زمین لرزه غیرمحسوس زلزله خفیف
cycled تناوب پریود سیکل
continuance تناوب بدون انقطاع
cycle time زمان تناوب عمل
first long period تناوب بزرگ اول
periods زمان تناوب پریود
period زمان تناوب پریود
cycle تناوب پریود سیکل
second long period تناوب بزرگ دوم
cycles تناوب پریود سیکل
lift frequency تناوب حمل و نقل
period of roll زمان تناوب چرخش
seismogram منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
impluse period زمان تناوب ضربه جریان
wave period زمان تناوب امواج دریا
arresting system cycle time زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
third long period تناوب بزرگ مرتبه سوم
frequency medulation تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
sing-song تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-songs تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
colporteur کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
atlantis جزیرهای که سابقا گویند درمغرب جبل الطارق وجودداشته و در اثر زلزله بدریافرورفته است
production cycle زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
electromagnetic wave موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
Brontide نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
base shear نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
semifinal مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
lap turn زمان تناوب مین روبیها فاصله زمانی بین مین روبیها
cycles دوره
felly دوره
felloe دوره
cycle دوره
circuit دوره
periodicity دوره
cycled دوره
one's d. دوره
peripheries دوره
periphery دوره
Ice Age دوره یخ
era دوره
eras دوره
phase دوره
careering دوره
phased دوره
phases دوره
instar دوره
circuits دوره
he has run his race دوره
career دوره
careered دوره
careers دوره
period دوره
sessions دوره
rhythms دوره
rhythm دوره
perimeters دوره
stadia دوره
stadium دوره
stadiums دوره
perimeter دوره
session دوره
outlining دوره
outlined دوره
periods دوره
rim دوره
rims دوره
outline دوره
epoch دوره
epochs دوره
outlines دوره
bordering دوره
bordered دوره
to have ones fling دوره
border دوره
term دوره
termed دوره
compass دوره
terming دوره
pooled دوره
pool دوره
rimless بی دوره
contemporary هم دوره
coursed : دوره
set دوره
pools دوره
edge دوره
edges دوره
setting up دوره
course : دوره
sets دوره
contemporaries هم دوره
courses : دوره
reviewal دوره
the iron age دوره بی رحمی
quarterly period دوره سه ماهه
three-month period دوره سه ماهه
foreperiod پیش دوره
flux linking a turn شاره دوره
the rim of a wheel دوره چرخ
perlim دوره مقدماتی
estrous cycle دوره فحلی
elimination heat دوره مقدماتی
to serve apprenticeship دوره شاگردی
transition period دوره گذار
tip circle دوره نوک
to run over دوره کردن
fellyfelloe دوره درندگی
electoral legislative term دوره انتخابیه
financial period دوره مالی
on probation در دوره ازمایشی
duty factor دوره کار
basic course دوره مقدماتی
testing time دوره ازمون
advanced course دوره عالی
advance course دوره عالی
action period دوره کنش
termtime دوره تحصیلی
sexennium دوره شش ساله
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com