Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
trade cycle	دوره فعالیت تجاری
Other Matches
business cycle	دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
cooling-off periods	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene	وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period	دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums	فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
colporteur	کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle	زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
exercised	فعالیت
stirs	فعالیت
activity	فعالیت
acting	فعالیت
exercise	فعالیت
exercises	فعالیت
functioned	فعالیت
function	فعالیت
stir	فعالیت
stirred	فعالیت
activeness	فعالیت
activation	فعالیت
stirrings	فعالیت
actuality	فعالیت
functions	فعالیت
activities	فعالیت
corporate [commercial] <adj.>	تجاری
for-profit <adj.>	تجاری
commercial <adj.>	تجاری
business <adj.>	تجاری
commerical	تجاری
mercantile	تجاری
commercial	تجاری
relating to business <adj.>	تجاری
activation	به فعالیت دراوردن
activity of soil	فعالیت خاک
activity wheel	گردونه فعالیت
activity drive	سائق فعالیت
activity ratio	نسبت فعالیت
activity rate	نرخ فعالیت
activity time	زمان هر فعالیت
activity light	چراغ فعالیت
activating	به فعالیت پرداختن
cerebration	فعالیت مغزی
inaction	بدون فعالیت
critical activity	فعالیت بحرانی
politicking	فعالیت سیاسی
optical activity	فعالیت نوری
business activity	فعالیت بازرگانی
activated	به فعالیت پرداختن
activates	به فعالیت پرداختن
venture	فعالیت اقتصادی
ventured	فعالیت اقتصادی
activate	به فعالیت پرداختن
ventures	فعالیت اقتصادی
venturing	فعالیت اقتصادی
auxiliary activity	فعالیت فرعی
publicity drive	فعالیت تبلیغاتی
advertising campaign	فعالیت تبلیغاتی
turn over	عایدی فعالیت
event	عمل یا فعالیت
operant	فعالیت کننده
hey day	روز پر فعالیت
on stream	درحال فعالیت
events	عمل یا فعالیت
low activity	فعالیت پایین
reactivation	فعالیت مجدد
off year	سال کم فعالیت
random activity	فعالیت تصادفی
inactivity	عدم فعالیت
operating level	سطح فعالیت
operational environment	محیط فعالیت
activity chart	نمودار فعالیت
somatotonic	فعالیت گرا
somatotonia	فعالیت گرایی
activity cycle	چرخه فعالیت
activity analysis	تحلیل فعالیت
activity coefficient	ضریب فعالیت
activity quotient	بهر فعالیت
business	شرکت تجاری
trade price	قیمت تجاری
commerical language	زبان تجاری
trade balance	موازنه تجاری
trade credit	اعتبار تجاری
commercial marine	کشتی تجاری
trade barrier	ممانعت تجاری
deal	توافق تجاری
trade barriers	موانع تجاری
deals	توافق تجاری
instrument of commerce	سند تجاری
trade cycle	دور تجاری
factorship	نمایندگی تجاری
trade discount	تخفیف تجاری
trade mark	علامت تجاری
businesses	شرکت تجاری
market freedom	ازادی تجاری
memorandum of association	شرکتنامه تجاری
trade restriction	محدودیت تجاری
franchise	حق اشتراک تجاری
consortium	ائتلاف تجاری
trade fairs	نمایشگاه تجاری
trade fair	نمایشگاه تجاری
trade names	اسم تجاری
consortiums	ائتلاف تجاری
trade name	اسم تجاری
trademarks	مارک تجاری
trademarks	علامت تجاری
trademark	مارک تجاری
consortia	ائتلاف تجاری
trades unions	اتحادیه تجاری
trade unions	اتحادیه تجاری
commercial relations	مناسبات تجاری
management group	ائتلاف تجاری
commercials	اگهیهای تجاری
brands	علامت تجاری
branding	علامت تجاری
brand	علامت تجاری
trade union	اتحادیه تجاری
trademark	علامت تجاری
commercial attache	وابسته تجاری
business mechines	ماشینهای تجاری
commercial area	منطقه تجاری
business inventories	موجودی تجاری
commercial company	شرکت تجاری
business cycle	دور تجاری
business graphics	گرافیکهای تجاری
balance of trade	موازنه تجاری
balance of trade	تراز تجاری
argosy	کشتی تجاری
business failure	ناکامی تجاری
business enterprise	بنگاه تجاری
business failure	شکست تجاری
class i activity	فعالیت امادی طبقه 1
class ii activity	فعالیت امادی طبقه 2
activity group therapy	درمان با فعالیت گروهی
pickup	تجدید فعالیت چیدن
orbits	دور حدود فعالیت
muzzle	مانع فعالیت شدن
muzzled	مانع فعالیت شدن
muzzles	مانع فعالیت شدن
activity sampling	نمونه گیری از فعالیت
electioneer	فعالیت انتخاباتی کردن
business cycle	دور فعالیت بازرگانی
spheres	مرتبه حدود فعالیت
file activity ratio	نسبت فعالیت پرونده
gross motor activity	فعالیت حرکت عمده
deactivating group	گروه کم کننده فعالیت
muzzling	مانع فعالیت شدن
form	سابقه فعالیت اسب
formed	سابقه فعالیت اسب
forms	سابقه فعالیت اسب
orbited	دور حدود فعالیت
orbit	دور حدود فعالیت
self activity	فعالیت خود بخود
sphere	مرتبه حدود فعالیت
background	فعالیت ارتباط دادهای
backgrounds	فعالیت ارتباط دادهای
efficiency	فعالیت مفید بازده
byway	کار یا فعالیت جنبی
byways	کار یا فعالیت جنبی
slumped	کاهش فعالیت رکود
keep the ball rolling <idiom>	اجازه فعالیت دادن
slumps	کاهش فعالیت رکود
slumping	کاهش فعالیت رکود
seismism	فعالیت لزرشی وارتعاشی
slump	کاهش فعالیت رکود
in the swim <idiom>	درکاری فعالیت داشتن
businedd data processing	داده پردازی تجاری
to go away [off] on business	به سفر تجاری رفتن
ship's master	کاپیتان کشتی تجاری
tight squeeze <idiom>	شرایط سخت تجاری
free zone	منطقه ازاد تجاری
small business computer	کامپیوتر کوچک تجاری
unfair trade practice	اعمال تجاری نادرست
franchises	حق استفاده از اسم تجاری
business software	نرم افزارهای تجاری
trade agreement	موافقت نامه تجاری
trade balance deficit	کسری تراز تجاری
trade balance surplus	مازاد تراز تجاری
trade pack	بسته بندی تجاری
business data processing	داده پردازی تجاری
franchise	حق استفاده از اسم تجاری
liner trade	کشتیرانی منظم تجاری
big business	واحد تجاری بزرگ
extension	تمدید اسناد تجاری
advertising	تبلیغ و آگهی تجاری
extensions	تمدید اسناد تجاری
refusal to accept a bill	نکول اسناد تجاری
commercial road traffic	ترافیک جاده تجاری
to go away on a business trip	به سفر تجاری رفتن
procyclical	در جهت دور تجاری
early finish	زودترین زمان ختم یک فعالیت
gastrovascular	دارای فعالیت درمعده ورگها
early start	زودترین زمان شروع یک فعالیت
work in	با فعالیت و کوشش راه بازکردن
extra-curricular	فعالیت جنسی خارج از ازدواج
activating effect of functional group	گروه زیاد کننده فعالیت
take the bull by the horns <idiom>	چند نوع فعالیت داشتن
biogenic	محصول فعالیت موجودات زنده

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com