English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English Persian
recede دور شدن بعقب سرازیرشدن
receded دور شدن بعقب سرازیرشدن
recedes دور شدن بعقب سرازیرشدن
receding دور شدن بعقب سرازیرشدن
Other Matches
backs بعقب رفتن بعقب بردن
back بعقب رفتن بعقب بردن
ramps سرازیرشدن
ramp سرازیرشدن
plummeting ژرف پیما سرازیرشدن
plummeted ژرف پیما سرازیرشدن
plummet ژرف پیما سرازیرشدن
plummets ژرف پیما سرازیرشدن
rearwards بعقب
retroverted بعقب برگشته
sternway حرکت بعقب
resupine بعقب برگشته
untread بعقب گام برداشتن
reversion برگشتگی بعقب عود
backcross چند پشت بعقب برگشتن
snowplow توقف با بردن پاشنه ها بعقب
wavy جنبش بعقب و جلو متموج
backspin چرخش و غلطیدن گوی بعقب
undercuts ضربه قوسدار با چرخش بعقب
undercut ضربه قوسدار با چرخش بعقب
retroflex خمیده بعقب قفا رفتن زبان
kick out وزن خود را بعقب تخته موج بردن
three turn چرخش از جلو بعقب و بعکس با تغییر لبه اسکیت
counter چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
countered چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
countering چرخش از جلو بعقب وبعکس یا ساختن سه دایره مماس
pickup انداختن چوب و نخ بعقب برای بیرون اوردن ماهی از اب
drop mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس و برگشت روی پای اصلی
in irons نقص در تعیین سمت حرکت که در نتیجه قایق بعقب بر می گردد
lay back spin چرخش روی یک پا با تکیه بعقب و بالابردن دستها و پای دیگر
climber پوست یا چرم زیر اسکی تا درهنگام صعود بعقب لیز نخورد
sealsking نوار پوست سگ ماهی زیرچوب اسکی تورینگ برای جلوگیری از سر خوردن بعقب
mohawk چرخش از جلو بعقب و بعکس از روی یک پا به روی پای دیگر
swing roll چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
evolute بسط منحنی مسطح وابسته به منحنی مسطح بعقب برگشته
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com