English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
English Persian
loner دوستندار تنهایی
loners دوستندار تنهایی
Other Matches
privacy تنهایی
single haneded تنهایی
stand alone به تنهایی
pudicity تنهایی
lonesomeness تنهایی
soleness تنهایی
siolus به تنهایی
solitude تنهایی
singly به تنهایی
loneliness تنهایی
by oneself به تنهایی
autophobia تنهایی هراسی
recitative به تنهایی نواختن
eremophobia تنهایی هراسی
monophobia تنهایی هراسی
no one man هیچکس به تنهایی
hugger mugger تنهایی مطلب محرمانه
on your own خودم تنهایی [کاری را کردن]
stand-alone <adj.> خود کفا [به تنهایی] [مستقل ]
to i. upon any one's privacy مخل تنهایی و اسایش کسی شدن
no one man can do it هیچکس به تنهایی نمیتوانداین کار را بکند
chapter بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapters بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
contructive larcency مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
presumption hominis قرینه ضعیفه که به فرض وجود ان طرف مجبور به ابراز ادله معارض نیست چون این قرینه به تنهایی ولو با نبودن دلیل معارض قدرت اثباتی ندارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com