English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
doubling دولا سازی
Other Matches
doubled دولا
doubled up دولا
double دولا
double bottom ته دولا
two-ply دولا
duplex دولا
geminate دولا
duplexes دولا
reclinate دولا
diploid دولا
two ply دولا
in a stooping position دولا
creepingly دولا دولا
dual دولا
bow دولا کردن
duplexes دولا دولایی
crouching دولا شدن
crouched دولا شدن
crouch دولا شدن
crouches دولا شدن
duplex دولا دولایی
bowing دولا کردن
bowed دولا کردن
doubling دولا تابی
bows دولا کردن
buckles دولا کردن
buckled دولا کردن
buckle دولا کردن
double up دولا شدن
recvrvature دولا شدگی
double cloth پارچه دولا
bend دولا کردن
marline or line طناب کوچک دولا
folded dipole انتن دو قطبی دولا
conduplicate از درازا دولا شده
slouchy دولا دولاراه رونده
furring تخته پوشی دولا
buckled plate صفحه دولا شده
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
double v machine دستگاه دولا کننده ورق
slouch با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouching با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouches با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
slouched با سرخمیده ودولا دولا راه رفتن سربزیر
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
doubled up مضاعف کردن دولا کردن
double مضاعف کردن دولا کردن
doubled مضاعف کردن دولا کردن
ply yarn نخ چندلا [در اثر تاباندن دو یا تعداد بیشتر رشته نخ بدور یکدیگر بوجود آمده و بسته به نیاز می تواند دولا، چهارلا، شش لا، نه لا و یا طنابی باشد. نخ یک لا فقط از به هم پیچیدن الیاف بوجود می آید.]
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
idolization بت سازی
padding له سازی
bridge building پل سازی
local anasthesia سر سازی
bridgework پل سازی
stylization مد سازی
individualization تک سازی
deflexion خم سازی
individuation تک سازی
individualized تک سازی
individualizing تک سازی
pavements کف سازی
retortion کج سازی
individualize تک سازی
retortion خم سازی
individualising تک سازی
pavement کف سازی
flooring کف سازی
flection خم سازی
individualised تک سازی
individualizes تک سازی
truncation بی سر سازی
compaction تو پر سازی
individualises تک سازی
repk lection پر سازی
simulation شبیه سازی
optimality بهینه سازی
enslavement بنده سازی
simulations شبیه سازی
oscillation نوسان سازی
resolving برطرف سازی
netting تور سازی
paling نرده سازی
panification نان سازی
revelations فاش سازی
nonlinear optimization بهینه سازی
oblieration پاک سازی
obliteration پاک سازی
paneling قاب سازی
obscuration تیره سازی
immortalization جاوید سازی
image formation تصویر سازی
oscillations نوسان سازی
relocation جابجا سازی
notification اگاه سازی
panel work تنکه سازی
optimization بهینه سازی
simulations همانند سازی
overconditioning پرشرطی سازی
optimize بهینه سازی
suffocation خفه سازی
optometry عینک سازی
ostosis استخوان سازی
simulation فاهر سازی
simulation همانند سازی
simulations فاهر سازی
histogenesis بافت سازی
proportionment متناسب سازی
pulverization پودر سازی
punctation نقطه سازی
puppydom خود سازی
puppyhood خود سازی
purification خالص سازی
quadrature مربع سازی
grillwork سبد سازی
procurance فراهم سازی
preformation پیش سازی
popularization محبوب سازی
heterodyne reception زنه سازی
storage ذخیره سازی
harmonization هم اهنگ سازی
haematogenesis خون سازی
precipitousness work خلاصه سازی
gunsmithery تفنگ سازی
vaporization بخار سازی
prefabrication پیش سازی
rarafaction رقیق سازی
rarafaction لطیف سازی
re construction دوباره سازی
retrenchment مستحکم سازی
reviviscence زنده سازی
gold beating زرورق سازی
road bed زیر سازی
gnomonics فن شاخص سازی
acidification اسید سازی
glycogenesis گلیکوژن سازی
road making راه سازی
activation فعال سازی
retardment کند سازی
weaponry اسلحه سازی
rearrngement پس وپیش سازی
rectification دائم سازی
grillwork شبکه سازی
refrigerating technique فن سرما سازی
suppression موقوف سازی
manifestation اشکار سازی
manifestations اشکار سازی
restoration to life زنده سازی
extinction خاموش سازی
paralysation فلج سازی
forgery صورت سازی
forgery سند سازی
inversion وارون سازی
forgeries صورت سازی
forgeries سند سازی
peneplanation دشت سازی
paralyzation فلج سازی
pattern making نمونه سازی
pattern making مدل سازی
ichnography زمینه سازی
reductions ساده سازی
reduction ساده سازی
roofing سقف سازی
implementation پیاده سازی
pedogenesis جلگه سازی
perpetuation جاودان سازی
solutions چاره سازی
solution چاره سازی
decentralization نامتمرکز سازی
mutilation معیوب سازی
separating جدا سازی
abbreviations کوته سازی
abbreviation کوته سازی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com