Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 42 (2 milliseconds)
English	Persian
bezantler	دومین بچه شاخ
Search result with all words
beta	دومین حرف الفبای یونانی
betas	دومین حرف الفبای یونانی
second	دومین بار ثانوی
seconded	دومین بار ثانوی
seconding	دومین بار ثانوی
seconds	دومین بار ثانوی
third	آنچه بعد از دومین می آید
thirds	آنچه بعد از دومین می آید
thirties	دومین امتیاز گیم
thirty	دومین امتیاز گیم
second best	دومین نفر
second-best	دومین نفر
double	دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled	دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled up	دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
cladding	واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
runner up	دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runner-up	دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
runners-up	دومین نفر یا تیم برنده مسابقه
b	دومین حرف الفبای انگلیسی که ازحروف بی صداست
countermining distance	فاصله مجاز بین دومین
daisy chain	زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
deuteronomic	وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
first intentions	دومین تصورات
i was the second to speak	دومین کسی که سخن گفت من بودم
reconvert	برای دومین بار بدین یا ایینی گرویدن
second best theory	نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
second class	دومین درجه
second class	دومین مرتبه
second detector	دومین
second intentions	دومین تصورات
secondary consumers	مصرف کنندگان دومین
secondary productivity	فراوردگی دومین
secondary treatment	پاکسازی دومین
secondary treatment	تصفیه دومین
supertonic	نت بعد از کلید نت دومین اهنگ میزان
the second man to come	دومین کسی که امد
topmast	دومین دکل کشتی از عرشه
Go to the second crossroad.	به دومین تقاطع بروید.
Go to the second crossroad.	به دومین چهارراه بروید.
only at the second go	تازه در دومین تقلا
Partial phrase not found.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com